در روایت دارد که:
پس از آفرینش بهشت، چبرئیل گفت:
پروردگارا! کدام بشر است که به چنین مهمانخانه ای نیاید؟!!!
ندا رسید: نگاه راهش بکن.
دید در راهش گودالها و خار وخاشاکها و غول ها و. یعنی چه محرومیتهایی.
باید پانزده ساعت شکمش را بگیرد
زبانش را کنترل کند
شب کوتاه بین الطلوعین خوابش لذیذ و برخاستنش طاقت فرساست ولی باید نماز صبح را بخواند.
راه بهشت است.
باید پول را از دلش کنده باشد یک پنجم منافعش را بدهد
گفت: اگر این راه بهشت است، مشتری اش کم است!!!
همت میخواهد ترک نفس میخواهد.

دوزخ را که آفرید، گفت:
خدایا! کدام بشر است که خودش را به چنین شکنجگاهی بیفکند؟!!
ندا رسید: به راهش نگاه کن.
دید راهی صاف و قشنگ و مطابق میل
قمار و و شکم بارگی و همه شهوات
دلربا وفریبنده
گفت: خدایا! مشتریش فراوان است!!

+ امام علی علیه السلام در نهج البلاغه:
ان الجنه حفت بالمکاره، و ان النار حفت بالشهوات
براستی که بهشت پیچیده به سختی ها و جهنم پیچیده به هوسهای نفسانیست.
-قلب قرآن، شهید دستغیب، ص 191-


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها