آ خدا ( وب مهربانی )



معمولا تو مراسم دهه فجر سوره فجر رو تلاوت میکنن، آیا بین این دو ارتباطی وجود داره؟!

بله فجر به شکافته شدن تاریکی توسط روشنایی گفته میشه و انقلاب ما به تعبیر امام راحل انفجار نور بود.
از دوازده بهمن که روز ورود امام به کشور هست تا بیست و دوی بهمن، این ده روز هم تناسب کامل با لیال عشر دارد.

اما جدای از این
روایت داریم که مراد از فجر (به معنی سپیده دم) آخرین امام حضرت قائم(عجل الله فرجه) است.
مراد از شفع (بمعنی جفت) هم علی وفاطمه علیهماالسلام، مراد از وتر (بمعنی تک وتنها) خیرالبشر حضرت رسول الله صلی الله علیه وآله، و مراد از لیال عشر (ده شب) ائمه دهگانه بین امام اول و آخر علیهم السلام هستند که قدر ومنزلتشون بین مردم ناشناخته ماند.
واللیل اذا یسر میتونه اشاره به غیبت امام عصر باشه که اندک اندک به سمت روشنایی پیش میره.

واگر مراد از فجر حضرت مهدی باشه.
معروف است که تاریکترین نقطه ی شب، پیش از طلوع فجره و این بیانگر فساد گسترده در آخرامان خواهد بود.
با طلوع فجر هوا گرگ و میش میشه اشاره به درگیری بین جبهه حق وباطل و نور وظلمت، پس از ظهور مهدیست که در نهایت منجر به نابودی ظلمت و دمیدن آفتاب عالمتاب خواهد شد.

اما فجر دوتا داریم فجر صادق و فجر کاذب:
امام زمان که آخرین منجی بشریته نمیتونه باشه مگر فجر صادق!
پس قبل از حکومت عادله وفراگیر مهدی، نمایش پرده ای از حکومت عادله باید رخ بده که اسباب اشتیاق مردم به حکومت مهدی را فراهم بیاره.

ادعای ما ودلخوشی ما اینه که جمهوری اسلامی همون بشارت دهنده و زمینه ساز و به اصطلاح همان فجر کاذب باشه ان شاءالله.
و چون فجر کاذبه همه چیز اون اسلامی نیست که اگر بود نیازی به ظهور مهدی نبود اما قطعا از بوی اسلام هم بی بهره نیست.

نگهبان این انقلاب باشیم و اون رو به دست صاحب اصلی اش امام عصر ارواحنا له الفداء برسانیم ان شاءالله.
به امید آن روز


نمیخواد جلو پای کسی بلند شی اما اگه بلند شدی و طرف گفت شرمنده م و به زحمت افتادین و ببخشین و راضی نبودم و از این دست تعارفا
نگو کار داشتم میخواستم برم بیرون!!
مخصوصا تو جمع!
حتی اگه واقعا اینجورم بود به احترام اون یه دقیقه بشین بعد بلند شو و پی کارت برو
این خیط از انواع خیط زشته
قشنگشم داریم که اونم البته کار خوبی نیس
سلام میکنی
میگه سلام از ماست
جوابشو که ندادی هیچ جوابم به گردنش آوردی
جواب سلامشو بده بنده خدا!


از مشکل مالی مینالیم
از ازدواج فرارییم
از بچه آوری میترسیم
تو زندگی به خود و خانواده مون سخت میگیریم
کسی بگه خدا رزاقه
(و ما من دابه فی الارض الا علی الله رزقها)
میگیم برو بابا دلت خوشه!

در رزاقیت خدا شک و تردید داریم.
بنظرتون ریشه ش برنمیگرده به بچگی؟!
اون وقتی که بزرگترا بهمون وعده دادند وعمل نکردند!
طبق روایتی از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم بچه ندانسته بزرگتراشو رزاق خودش میدونه! و خوب با خلف وعده اونها این عدم اعتماد کم کمک تو بزرگی به خدا هم که رزاق اصلیه کشیده خواهد شد!
چقدر ناخواسته تو بی دینی دیگران من جمله فرزندانمون نقش ایفا کرده ایم، خود خدا عالمه؟!

+ به وعده خدا تردید میکنیم در حالی که وعده خدا مثل وعده دیگران نبوده و نیست!
(ان الله لایخلف المیعاد)
به حرفش اعتماد کن تا ببینی چطور درهای روزی رو به روی تو باز میکنه
فقط در کنار اعتقاد و اعتمادت، یه روزنه ای باز کن که بشه بهونه روزیت!

+ رسول اکرم(ص):
اَحِبُّوا الصِّبیانَ وَ ارحَمُوهُم ، وَاِذا وَعَدتُموهُم شَیئا فَفُوا لَهُم، فَاِنَّهُم لایَدرونَ اِلاّ اَ نَّـکُم تَرزُقونَهُم ؛
کودکان را دوست بدارید و با آنان مهربان باشید و هرگاه به آنان وعده دادید، به آن وفا کنید. زیرا آنان روزى دهنده خود را کسى غیر از شما نمى دانند! 


معمولا تو مراسم دهه فجر سوره فجر رو تلاوت میکنن، آیا بین این دو ارتباطی وجود داره؟!

بله فجر به شکافته شدن تاریکی توسط روشنایی گفته میشه و انقلاب ما به تعبیر امام راحل انفجار نور بود.
از دوازده بهمن که روز ورود امام به کشور هست تا بیست و دوی بهمن، این ده روز هم اتفاقا تناسب کامل با لیال عشر دارد.

اما جدای از این
روایت داریم که مراد از فجر (به معنی سپیده دم) آخرین امام حضرت قائم(عجل الله فرجه) است.
مراد از شفع (بمعنی جفت) هم علی وفاطمه علیهماالسلام، مراد از وتر (بمعنی تک وتنها) خیرالبشر حضرت رسول الله صلی الله علیه وآله، و مراد از لیال عشر (ده شب) ائمه دهگانه بین امام اول و آخر علیهم السلام هستند که قدر ومنزلتشون بین مردم ناشناخته ماند.
واللیل اذا یسر میتونه اشاره به غیبت امام عصر باشه که اندک اندک به سمت روشنایی پیش میره.

واگر مراد از فجر حضرت مهدی باشه.
معروف است که تاریکترین نقطه ی شب، پیش از طلوع فجره و این بیانگر فساد گسترده در آخرامان خواهد بود.
با طلوع فجر هوا گرگ و میش میشه اشاره به درگیری بین جبهه حق وباطل و نور وظلمت، پس از ظهور مهدیست که در نهایت منجر به نابودی ظلمت و دمیدن آفتاب عالمتاب خواهد شد.

اما فجر دوتا داریم فجر صادق و فجر کاذب:
امام زمان که آخرین منجی بشریته نمیتونه باشه مگر فجر صادق!
پس قبل از حکومت عادله وفراگیر مهدی، نمایش پرده ای از حکومت عادله باید رخ بده که اسباب اشتیاق مردم به حکومت مهدی را فراهم بیاره.

ادعای ما ودلخوشی ما اینه که جمهوری اسلامی همون بشارت دهنده و زمینه ساز و به اصطلاح همان فجر کاذب باشه ان شاءالله.
و چون فجر کاذبه همه چیز اون اسلامی نیست که اگر بود نیازی به ظهور مهدی نبود اما قطعا از بوی اسلام هم بی بهره نیست.

نگهبان این انقلاب باشیم و اون رو به دست صاحب اصلی اش امام عصر ارواحنا له الفداء برسانیم ان شاءالله.
به امید آن روز


لحظه دفن بی بی فاطمه زهرا سلام الله علیها، مولا علی(ع) دو کلام متفاوت خطاب به آقا رسول الله(ص) داره.
اول میفرماید:
《 وَسَتُنَبِّئُکَ ابنتک》به زودی دخترت فاطمه میاد و بهتون میگه که این امت چه بلایی سرش اوردند!!
اما طولی نمیکشه حرفشو پس میگیره و میفرماید:
فَاحفَهَا السّؤال وَ اسْتَخْبرهَا الْحال»
یا رسول الله! زهرا رو به حال خودش وا نگذار، بپرس و سؤال پیچش کن!
آخه اگه زهرا (س) رو به حال خودش وا بگذاری اون قدر عفیفه ست که ممکنه چیزی از درد و غصه هاش به زبان نیاره!!
قربون مظلومیت مولا
معلومه یاد اون لحظه ای افتاد که دستش به بازوی ورم کرده فاطمه
اسما رو کرد یا امیرالمومنین به ما سفارش کردین صدای گریه تونو کسی نشنوه، خودتون اما.
فرمود: اسما چه جوری ناله نزنم درحالی که زهرا چیزی از زخم بازوش به من نگفته بود؟!


صلی الله علیکم یا اهل بیت النبوه


حاجی اومده بود وصیتشو بنویسه
میگم نماز و روزه هاتو که همه رو انجام دادی؟! میگه تمام و کمال.
میگم الحمدلله
بدهی مالی چی؟! داری؟!
میگه تو بگو یک ریال
میگم خوش بحالت یعنی میخوای بگی خمس و زکاتی به گردنت نیست؟!
برا ثانیه هایی زل میزنه به زمین و چیزی نمیگه!
میگم مظالم چی؟! به گردنت نیست؟! میگه یعنی چی؟! میگم اموالی که به نوعی قاطی مالت شده باشه وصاحبشو نشناسی؟!
میگه چه عرض کنم؟!
میگم کفاره و نذر و؟!
ساکت فقط گوش میده
میگم مهر حاج خانمو لابد دیگه پرداخت کردی یا بهت بخشیده؟! میگه فرصت نشده راجعش صحبت کنیم!!

میگم واسه امروز دیگه بسه
بقیه وصیتت بمونه ایشالا بعد
نماز و روزه هات رو هم یه تاملی روش بکن جوونی بوده بیماری بوده سفر بوده. ها؟!
میگه شاید

+ همینو میخواستم ازش بشنوم
درسته انسانی که شک داره نماز و روزه قضا به گردنشه لازم نیست اتیان بکنه، اما خوبیش اینه که خودشو دیگه طلبکار از خدا ندونه!
احساس بکنی پیمونه ت پره خطرناک میشه!

مخصوصا که خودشونو بدهکار هم نمیدونستن ومعلوم شد که آقا ابربدهکاره وخبر نداره خخخخ


یکی از امتیازات تفسیر نمونه اینه که هم تفسیره هم به نوعی دفتر خاطرات.
به عنوان نمونه:
1.
 این سطور در ساعاتى به رشته تحریر در آمد که هر لحظه احتمال بمباران هوائى از طرف رژیم کافر بعث  عراق  و دفن شدن زیر آوارها مى رفت، و یکى دو روز قبل از این تاریخ در یکى از همین بمباران ها در این شهر مقدس  قم ، حدود یکصد و پنجاه تن از مسلمین مخصوصاً کودکان بى گناه در یک بمباران وحشیانه به شهادت رسیدند، ولى مسلّم است که عمر ظلم و ظالم کوتاه خواهد بود.

 و امروز که این نوشته تصحیح مى شود اوضاع از این قرار است:
صدام طاغى ذلیلانه شکست خویش را از جمهورى اسلامى پذیرفت (سال ۶۸).
 
و از آن شکست سال ها گذشته و امروز عراق تحت اشغال آمریکا قرار گرفته، صدام را اسیر کرده اند و شهرها حتى کربلاء و نجف را در اختیار گرفته، حرم امام حسین(علیه السلام) و حضرت عباس و امیر مؤمنان(علیه السلام)مورد اهانت واقع شده و به بارگاه و درب حرم امام على(علیه السلام) خمپاره اصابت نموده است، تا آینده روزگار چه پیش آورد.
تصحیح: ۸ / ۳ / ۱۳۸۳
-ذیل سوره نازعات-

2.
 اکنون که تصحیح این جلد انجام مى شود، فلسطین در آتش و خون مى سوزد، چند سال است ملت فلسطین با تکیه بر خود، قیام کرده اند، تنها با سنگ بر دشمن حمله مى کنند و دشمن از هوا و زمین مى کُشد و ویران مى کند، مسلمانان فلسطین گاه با حرکتى انتحارى، تعدادى از صهیونیست ها را به دَرَک مى فرستند، اما آنها با هلیکوپتر، موشک و تانک از زمین و هوا آنها را به رگبار مى بندند، خانه هایشان را با بولدوزر ویران مى کنند و مزارعشان را نابود، و این کار و شغل روزانه مسلمانان فلسطین و جوانان آنها است و خداوندبر یارى آنها قادر است.
و متأسفانه همین امروز ترور  شیخ احمد یاسین  رهبر حماس به دست صهیونیست ها انجام یافت و موجى از خشم در جهان اسلام همراه تظاهرات به راه افتاد.(۳ / ۱ / ۱۳۸۲)
-آیه 39 حج-

3.
بارالها! اکنون که بیش از یکسال و نیم از انقلاب اسلامى ما مى گذرد، نشانه هائى از اختلاف کلمه در صفوف رزمندگان با نهایت تأسف آشکار گشته است، نشانه هائى که همه علاقمندان به اسلام و شیفتگان انقلاب و پاسداران خون هاى شهیدان را نگران ساخته!.
خداوندا! به همه ما عقلى مرحمت فرما که بر هوس هاى سرکش پیروز گردیم، و اگر در اشتباهیم چراغ روشنى از توفیق و هدایت فراراه ما قرار ده!
خداوندا! ما این راه را تا به اینجا با پاى خود نپیموده ایم، بلکه در هر مرحله تو رهبر و راهنماى ما بوده اى، لطفت را از ما دریغ مدار! و اگر ناسپاسى این همه نعمت ما را مستوجب کیفرت کرده است، پیش از آن که به دام مجازات بیفتیم ما را بیدار فرما!
  .
 اشاره به اختلاف مسئولان رده بالاى مملکت یعنى  بنى صدر ، رئیس جمهور وقت و استخوان هاى اصلى انقلاب یعنى شهید  آیة اللّه دکتر بهشتى ،  آیة اللّه اى  (رهبر معظم انقلاب در حال حاضر)، حجة الاسلام و المسلمین  هاشمى رفسنجانى  (رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام فعلاً) و. مى باشد، این اختلاف بسیار خطرناک بود و این اختلاف بر نیروهاى رزمنده نیز سرایت کرده بود، براى روشن شدن این مسأله، مطلبى از مقدمه کتاب  عبور از بحران سال ۶٠  و به دنبال آن دو نامه که به حضرت امام (قدس سره) نوشته شده را نقل مى کنیم. آقاى هاشمى در مقدمه کتاب خود چنین مى نویسد:
.
-یوسف آیه 50-

4.
تصحیح: ۶ / ۳ / ۱۳۸۳.
از عجائب روزگار این که زمان تألیف این تفسیر، دوران جنگ تحمیلى  عراق  بر ضد  ایران  بود و دوران بمباران و تعرضات هوائى به شهرهاى کشورمان و کلمات و دعاهاى این مجلد اشاره به مسائل این جنگ دارد.
و امروز که ایام تصحیح این جلد است، عراق در اشغال شیطان بزرگ  آمریکا  و  انگلیس  است و روز قبل گلوله خمپاره اى به حرم امیرمؤمنان(علیه السلام) اصابت نمود، خیابان هاى  نجف  و  کربلا  زیر چرخ هاى تانک ها و قدم هاى سربازان آنها است. مى کُشند، زندان و شکنجه مى کنند، که روزانه این اخبار را از رسانه ها مى شنویم.
خداوند وسیله نجات این کشور را فراهم نماید. آمین!
- سوره انشراح-

5.
خوشبختانه در دوران ما، مسلمانان ایران به رهبرى رهبران مبرز و والا مقام، با پذیرش و تکیه بر مکتب انسان ساز تشیّع، این کشور را آزاد و سربلند ساخته اند و در طول ۲۶ سال که از انقلاب گذشته، به قله هاى بلندى دست یافته اند، تاریخِ این بیست و شش سال، خواندنى و ستودنى است!    ۲۴ / ۱ / ۱۳۸۴
-مائده 51-


خانم صدا رو بلند میکرد و هر از چند جمله میگفت: حاج اقا! شما بگین: مگه شرع نگفته خانم میتونه تو خونه کار نکنه؟! و اگه کرد مزدشو از شوهر دریافت کنه؟! حتی مزد شیردهی بچه هاش رو؟!
دیدم ول کن نیست گفتم یه لحظه اجازه بدین.
شما اصلا از کجا میگین که کار کردن تو خونه شوهر از وظایف زن نیست؟!
گفت همه میدونن و میگن
حاج اقا! شمام خوب بله مردین! نکنه طرف خودتونو میخواین بگیرین؟!
گفتم سوال میکنم درست جواب بدین
شما میگین همه میگن! مگه هرچی مردم بگن درسته؟!
میگه نه مراجع فتوا دادند!!
میگم مراجع از کجاشون فتوا دادند؟! رو چه حسابی باید همچین فتوایی بدن؟!
میگه خوب حتما پیغمبر گفته دیگه!!
میگم حالا شد یه چیزی!
بله پیغمبر فرموده اما همون پیغمبری که میگی صحبت کارهای زندگی مشترک که شد رو کرد به نازنین دخترش و فرمود:
فاطمه جان! کارهای بیرون با شوهر و کارهای داخل منزل با تو!!
و خانم با آغوش باز از اون استقبال کرد و از پدر تشکر که از برخورد با نامحرما و کارهای شاق مناسب روحیه مردانه نجاتش داد؛ که یعنی اگه چنین تقسیم کاری صورت نمیگرفت نه این که کار نکنه بلکه برای زندگی آماده بود به کارهای بیرونی هم تن بده!
کارهای منزل اون هم در اون عصر وزمانه که هرگز قابل مقایسه با عصر و زمانه ما نبوده ونیست
کارهای منزل اون هم از طرف خانمی که اولین و برترین خانم عالم وجوده

+ اگه شرط ضمن عقد بکنن که زن کارهای معمول داخل منزل رو باید انجام بده، نافذ هست یا نه؟!
عرف معمول وفراگیر جامعه آیا کمتر از یه شرط ضمن عقدی اعتبار داره؟!
بنظر من که نه

+ قرار نیست در زندگی یکی کار بکنه و دیگری بخوره و بخوابه!
به زنها ندارم یه جاهایی هست مردا تو خونه نشستند و زنهای بیچاره تمام بار زندگی رو دوششونه!
حتی اگه کسی مثل فضه اومده که خدمتکار باشه اون هم آدمه و نیازمند آسایش و استراحت!
لذا خانم وقتی به خدمتش گرفتند یک روز کارهای منزلو به ایشون میسپردن یه روز اما خودشون متقبل میشدند! (آنچنان که در سیره حضرت وارد شده)
تا چه رسد به دو نفری که مثل زن و شوهر در یه سطح و جایگاهند.


+ حاجی میگه:
چرا اصلا همچین حکمی از طرف خدا باید صادر بشه،
که بعد بگیم از این حق صرف نظر کرده وکمککار هم باشین؟!
میگم برا اینکه زن و شوهرا ممنون هم باشند
وقتی میشنوی زن وظیفه کار خونه نداره نیمرو هم که جلوت گذاشت ازش تشکر میکنی!
و خانم وقتی میشنوه مرد میتونه اجازه خروج از منزل ولو به خونه پدری رو هم نده وقتی اجازه داد ازش سپاسگذار خواهد بود!
در واقع این احکام باعث میشن توقعها از شریک زندگی پایین بیاد
خداوند حقوق شویی رو سخت گرفته که معترف بشی نمیتونی ادای حق طرفتو بکنی پس در مقابلش کرنش داشته باشی
و در نقطه مقابل با اونکه خودت رو محق میدونی از حقت کوتاه میای که روحیه ایثار رو در تو زنده کرده باشه!

+ زندگی بر اساس حقوق مسلما زندگی خشکیه.
حتی تقسیم کاری هم که خانم فاطمه و اقا امیرالمومنین بر اساس روحیه همدلی و همکاری پذیرفتند باز میبینیم تقسیم خشکی نبود و جاهایی امیر علیه السلام به فاطمه کمک میکرد وجاهایی فاطمه سلام الله علیها به علی (تاریخ رو ببینین)


از مسجد صدا زدند هر کی سگ داره تو خونه کنه که قراره بیان سگهای ولگرد رو جمع آوری کنن.
یه سگ مریض لاغر درب وداغون بود که هر وقت میدیدمش دلم بحالش میسوخت
گفتم خوب لااقل این حیونو ببرن راحت بشه از این فلاکت
چندروزی از این جریان میگذشت مجدد تو کوچه دیدم لنگ میزنه ومیره
از ندا دهنده پرسیدم
+ فلانیا نیومدند مگه؟!
- اومدن
+ پس چرا اینو جا گذاشتن؟!
- گفتند این لاغره بدرد ما نمیخوره!!!

ها؟! مگه قرار بوده با اینا چه کنن؟!
بحث معدوم کردن اگه بود این مفلوک رو که در اول لیست باید جا میدادن؟!
+ از طرف چه ارگانی اومده بودند؟!
- نمیدونم!!

خلاصه تو این گرونی اگه گوشتی خوردین که برا ذائقه تون آشنا نبود، یحتمل گوشت سگ بهتون انداخته باشند!! خخخخ


حتما پیش اومده حوادثی که برا ما قابل هضم نبوده باشه و به خدا و عدالت خدا یورش برده و با کمال جسارت کفرگویی کرده باشیم!

وقتی مشکلات اقتصادی قوز بالا قوز میشن.
وقتی بچه ای جوانی عزیزی از انسان گرفته میشه.
وقتی یک فرصت طلایی که زندگی فرد ونسل اونو میتونه تغییر بده از طرف سلب بشه.

قرآن کتاب داستان نیست
اگر داستان هایی نقل میکنه قطعا درش درس و پندی نهفته ست
یکی از این داستان ها که جواب مساله فوق، به زیبایی هرچه تمام تر در اون بیان گردیده، داستان خضر وموساست:

خضر مجری اوامر تکوینی وحوادث طبیعی عالم بود
سوراخ شدن کشتی مساکین به دست خضر، همون سوراخ شدن کشتی وقایقها با برخورد صخره ها و موانعه.
کشتن پسربچه نابالغ مثل همه تصادفات و امراض و اتفاقات منجر به مرگ عالمه.
ساخت دیوار رو به تخریب همون پوشاندن گنجینه ها و ثروتها به دست باد وطوفانهاست تا به جهت حکمتی فرصت رو از کسی بگیره و در زمان دیگری در اختیار فرد دیگری قرار بده.
و ما مثل موسایی که غافل از حکمتهای پشت پرده این اتفاقاته مرتب غر میزنیم واعتراض میکنیم.

کاش ما هم لیاقت همراهی خضری رو میداشتیم که از گوشه ای از اسرار پشت پرده ی ناخوشی ها خبردارمون می کرد، تا مثل موسی سخت ترین اتفاق زندگیمون رو جدا شدن از او و محروم شدن از علم و دانش اون میدونستیم.

مهم اینه که بدونیم هر حادثه به ظاهر ناخوشایندی که رخ میده فلسفه ای و حکمتی محکم پشتشه. من بفهمم یا نفهمم، زود بفهمم یا دیر

+ برای اطلاع از داستان موسی وخضر به آیات 65 تا 82 کهف مراجعه کنین


پله دو جوره:
یه پله پله هایی اند که انسان رو آن به آن به سمت بالا  عروج میدن و یه پله پله هایی اند که انسان رو گام به گام پائین وپائین تر فرو میبرن

به پله های دسته اول میگن درجات
به پله های دومی میگن درکات

اگه خودتو بهشتی میدونی به این قانع نباش! بلکه با تلاش مضاعف به دنبال به دست آوردن بهترین نقاط بهشت باش:
وَ أَسْکِنِّی فِیهِ بُحْبُوحَاتِ جَنَّاتِکَ و مرا در وسط بهشتهایت جایم ده. -دعای روز ٢٢ ماه مبارک رمضان -

پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى فرماید: هر وقت از خدا تقاضاى بهشت را مى کنید مخصوصاً تقاضاى (فردوس) کنید که جامع ترین و کامل ترین منزلگاه هاى بهشت است (بهشت برین)

و اگر خودت رو جهنمی میدونی، بدان درکات جهنم یکی نیست ( نگو آب از سر ما گذشته بلکه ) لااقل سعی کن جاتو در جهنم به نوعی بهبودی ببخشی.
إِنَّ الْمُنَافِقِینَ فِی الدَّرْکِ الأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ. - نساء ١٤٥-

+ فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ الْقَیِّمِ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللّهِ  یَوْمَئِذ یَصَّدَّعُونَ(٤٣) سوره روم-
تعبیر به یَصَّدَّعُون از ماده ی صدع، در اصل به معنى  شکستن وشکافتن ظرف است، ولى تدریجاً به معنى هرگونه پراکندگى و تفرق به کار رفته است.
و در اینجا اشاره به جدائى صفوف بهشتیان و دوزخیان مى باشد که هر یک از این دو صف نیز به صفوفى تقسیم مى شوند، به تناسب سلسله مراتب درجات بهشتى و درکات دوزخى -تفسیرنمونه-


مژگان ومرجانه داشتند تو حیاط بازی میکردند
دست مژگان به گلدون خورد و افتاد وشکست
حسابی ترسیده بود
مرجانه! خواهشا به مامان نگو باشه؟!
نگفت اما هر کار و تکلیفی که داشت مینداخت به دوش مژگان
تا میخواست نه بیاره میگفت گلدون که یادته!

تا اینکه دید دیگه حریف نمیشه پیش مامان رفت و اعتراف کرد
مامان گفت خودم پشت پنجره بودم و همه چیزو دیدم وفهمیدمم داره مرجانه ازت سوءاستفاده میکنه خواستم ببینم تا کجا پیش میری؟!
من از شکستن گلدون ناراحت نشدم چون عمدی در کار نبود اما از اینکه گذاشتی راحت مورد سوء استفاده قرار بگیری واقعا ازت ناراحت شدم!

تو زندگی مژگانین یا مرجانه؟!
خدا نکنه مرجانه باشین
در عین حال مژگان بودن هم کمی از مرجانه بودن نداره!!

همه ما یه مرجانه ای داریم که از اشتباهاتمون بهره برداری نادرست بکنه:
(شیطان)
دروغ گفتی میگه اگه میخوای لوت ندم باید دوباره دروغ بگی!!
غفلت کردی اشتباهی مرتکب شدی میگه اگه ادامه ندی رسوات می کنم!
میخوای کار خوب انجام بدی میگه برو بشین سر جات من که میشناسمت خودتم که خودتو میشناسی
تو رو چه به این کارا؟!

در حالی که خدا کنار تمام پنجره های زندگیمون گفتار و رفتارای ما رو بتمامه زیر نظر داشت و نگاهمون میکرد.
مسلما ناراحتی خدا بیش از اشتباهاتمون، از اینه که چرا اشتباه کردیم نرفتیم اعتراف کنیم و تمام.
مگه از خدا مهربونتر و بخشنده ترم هست؟!
چرا ایقدر هی ادامه دادیم؟!
چرا گذاشتیم ازمون سواری بگیرن شیاطین انس وجن؟!
چرا ما که نهایت میبریم همون اول جلوشو نگرفتیم و نمیگیریم؟!

همین الان وقتشه به مرجانه های زندگیتون برای همیشه یه تودهنی جانانه بزنین.
بسم الله


داستان لباس بخشی خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها رو در شب عروسی کمتر کسیه که نشنیده باشه
اما اون شب یه داستان دیگری هم اتفاق افتاد که اون رو کمتر کسیه که شنیده باشه!
که در واقع منشا داستان شگفت اول، همین داستان دومیه که بسی شگفت تر از قبلیست
خانم وارد بر امیرالمومنین که شد آثار غم در چهره مبارکشون نمایان بود
حضرت از دلیلش که پرسیدند فرمود:
تفکرت فی حالی و امری عند ذهاب عمری و نزولی فی قبری.
به زبان خودمونی بخوام شرح بدم فرمودند امشب همه میگفتند عروس رو از خونه باباش داریم میبریم خونه خودش
چرا خونه خودش؟! چون معمولا قراره مدت بیشتری از عمرشو تو این خونه سپری کنه اما من دیدم خونه دیگری هست که خیلی بیشتر از این خونه ها قراره درش زندگی کنیم و اون خونه قبره!
انتقال از خونه بابا به خونه خودمون منو به یاد انتقال از خونه دنیا به خونه آخرتم انداخت قسمت میدم به خدا که بلند شی و امشب رو بخاطر فردامون به عبادت بگذرونیم!!

+ کردار و رفتار انسان برخاسته از ایمان و اعتقادات اویه اگه میخواییم مثل خانم اینقدر راحت - آزاد ورها - با دنیا و مظاهر اون کنار بیاییم که در نتیجه هم آسودگی خودمونو در پی داشته باشه هم اطرافیانمون رو، میبایست در خودمون اعتقادات ایشونو پیاده سازی کنیم.

فاطمی باشیم.


نمیدونم سر مزار که میرن از کجا دراوردن که: رحم الله من قرء الفاتحه؟!!
شاید به این جهت که همه سوره فاتحه الکتاب رو حفظند!!
وگرنه در روایات متعدد اون چیزی که ابتداءا مورد تاکید قرار گرفته، خواندن (هفت مرتبه سوره قدر) است!
بله در روایاتی علاوه بر هفت مرتبه سوره قدر، آیات و سور زیر را هم فرمودند سه بار بر قبر میت بخواند: فاتحه (سوره حمد)، اخلاص، کافرون، ناس، فلق و آیه الکرسی(بقره آیات 255 تا 257)
البته سلام به اهل قبور و دعا در حق آنها و قرائت یازده مرتبه قل هوالله احد بر قبرستان از جمله آداب دیگر زیارت قبور مومنین است.

.         .     .
زیارت قبور مومنین از مفاتیح الجنان:
شیخ ثقة جلیل القدر جعفر بن قولویه قمى از عمرو بن عثمان رازى روایت کرده که گفت: از حضرت موسى بن جعفر علیه السّلام شنیدم که مى فرمود:
هرکه بر زیارت ما قادر نباشد پس زیارت کند صالحان از دوستان ما را تا ثواب زیارت ما را براى او نوشته شود، و کسیکه بر صله و نیکى به ما ناتوان باشد با صالحان از دوستان ما از در صله و نیکى برآید تا براى او ثواب صله و نیکى به ما نوشته شود.

و نیز به صند صحیح از محمد بن احمد بن یحیى الاشعرى روایت کرده که من در فید( جایى است در راه مکه) با على بن بلال به جانب قبر محمّد بن اسماعیل بن بزیع روانه شدیم، على بن بلال به من گفت: صاحب این قبر براى من از حضرت رضا علیه السّلام روایت کرد:

هرکه به نزد قبر برادر مؤمن خود بیاید، و دست بر قبر گذارد، و هفت بار سوره قدر» را بخواند، روز فزع اکبر [یعنى ترس بزرگ روز قیامت] ایمن شود.
و در روایت دیگرى مانند همین مطلب را نقل کرده، جز آنکه در آن آمده: رو به قبله کند.

فقیر گوید: این ایمن بودن که روایت بر آن دلالت دارد، ممکن است براى خواننده باشد چنانکه ظاهر حدیث چنین است و احتمال دارد براى صاحب قبر باشد چنانکه آن را تایید مى کند حدیثى که بعد از این از سید ابن طاووس نقل میشود.

و نیز در کامل ایارات به سند معتبر نقل شده عبد الرحمن بن ابى عبد اللّه به حضرت صادق علیه السّلام عرضه داشت چگونه دست خود را بر قبور مسلمانان بگذارم؟ پس حضرت با دست خود اشاره به زمین فرمود و دست را بر زمین نهاد در حالى که مقابل قبله بودند.

و نیز به سند صحیح روایت شده عبد اللّه بن سنان به حضرت صادق علیه السّلام عرض کرد، چگونه باید بر اهل قبور سلام کرد؟ فرمود: میگویى:
السَّلامُ عَلَى أَهْلِ الدِّیَارِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُسْلِمِینَ أَنْتُمْ لَنَا فَرَطٌ وَ نَحْنُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ بِکُمْ لاحِقُونَ.

و از حضرت حسین علیه السّلام روایت شده:
هرکه وارد قبرستان شود و بگوید:
اللَّهُمَّ رَبَّ هَذِهِ الْأَرْوَاحِ الْفَانِیَةِ وَ الْأَجْسَادِ الْبَالِیَةِ وَ الْعِظَامِ النَّخِرَةِ الَّتِی خَرَجَتْ مِنَ الدُّنْیَا وَ هِیَ بِکَ مُؤْمِنَةٌ أَدْخِلْ عَلَیْهِمْ رَوْحا مِنْکَ وَ سَلاما مِنِّی
حق تعالى براى او به عدد خلق، از زمان آدم تا قیام قیامت، حسنات بنویسد.

و از امیر مؤمنان علیه السّلام روایت شده است، هرکه وارد قبرستان شود و بگوید:
السَّلامُ عَلَى أَهْلِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ مِنْ أَهْلِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ یَا أَهْلَ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ بِحَقِّ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ کَیْفَ وَجَدْتُمْ قَوْلَ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ مِنْ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ یَا لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ بِحَقِّ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ اغْفِرْ لِمَنْ قَالَ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ وَ احْشُرْنَا فِی زُمْرَةِ مَنْ قَالَ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللَّهِ.
حق سبحانه و تعالى ثواب پنجاه سال عبادت را براى او بنویسد و گناه پنجاه ساله را از او و پدر و مادرش محو نماید.

و در روایت دیگرى وارد شده است: بهتر سخنى که در قبرستان بگویى، وقتى که از آنجا بگذرى این است که بایستى و بگویى:
اللَّهُمَّ وَلِّهِمْ مَا تَوَلَّوْا وَ احْشُرْهُمْ مَعَ مَنْ أَحَبُّوا .

سیّد ابن طاووس در مصباح اائر» گفته:
چون زیارت اهل ایمان را قصد کنى، شایسته است روز پنجشنبه باشد، و گرنه هر وقت که خواستى، و کیفیت زیارت ایشان چنین است، که رو به جانب قبله نمایى، و دست خود را بر قبر گذارى و بگویى:
اللَّهُمَّ ارْحَمْ غُرْبَتَهُ وَ صِلْ وَحْدَتَهُ وَ آنِسْ وَحْشَتَهُ وَ آمِنْ رَوْعَتَهُ وَ أَسْکِنْ إِلَیْهِ مِنْ رَحْمَتِکَ رَحْمَةً یَسْتَغْنِی بِهَا عَنْ رَحْمَةِ مَنْ سِوَاکَ وَ أَلْحِقْهُ بِمَنْ کَانَ یَتَوَلاهُ
سپس سوره قدر» را هفت بار مى خوانى.

و در صفت زیارتشان و ثواب آن، حدیث دیگرى از فضیل روایت شده است که:
هر که سوره قدر» را هفت بار نزد قبر مؤمنى بخواند حق تعالى فرشته اى به سوى قبر او بفرستد که خدا را نزد قبر او عبادت کند، و حق تعالى ثواب عمل این فرشته را براى آن مرده بنویسد، پس زمانى که از قبرش برانگیخته شود به هیچ هراسی از هراس هاى قیامت نگذرد جز آنکه خدا آن هراس را به سبب آن فرشته از او بر گرداند، تا خدا او را وارد بهشت سازد.
 و با هفت بار قدر» ، سوره حمد» و فلق» و ناس» و توحید» و آیة الکرسى» را هر کدام سه بار بخواند.

و نیز در صفت زیارت آنها روایت دیگرى از محمد بن مسلم روایت شده که گفت:
خدمت حضرت صادق علیه السّلام عرض کردم: مردگان را زیارت کنیم؟ فرمود: آرى، گفتم: آیا آنها میدانند که ما به زیارتشان رفته ایم؟ فرمود: آرى به خدا قسم میدانند، و شاد میشوند، و به شما انس میگیرند، عرض کردم وقتى به زیارتشان میرویم چه بگوییم؟ فرمود بگو:
اللَّهُمَّ جَافِ الْأَرْضَ عَنْ جُنُوبِهِمْ وَ صَاعِدْ إِلَیْکَ أَرْوَاحَهُمْ وَ لَقِّهِمْ مِنْکَ رِضْوَاناً وَ أَسْکِنْ إِلَیْهِمْ مِنْ رَحْمَتِکَ مَا تَصِلُ بِهِ وَحْدَتَهُمْ وَ تُونِسُ بِهِ وَحْشَتَهُمْ إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ.

سپس سیّد ابن طاووس فرموده است:
وقتی که بین قبرهای مؤمنان می باشی، یازده مرتبه <توحید> بخوان و آن را برای ایشان هدیه کن، به تحقیق روایت شده: که خدا به خواننده آن به عدد مردگان ثواب می دهد!
.
در مجموعه ی شیخ شهید از حضرت رسول (صلّی الله علیه و آله) روایت شده است که:
هیچکس نزد قبر مرده ای سه مرتبه نمی گوید:
بِحَقِّ مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ أَنْ لا تُعَذِّبَ هَذَا الْمَیِّتَ (خدایا از تو می خواهم به حق محمّد و خاندان محمّد، که این مرده را عذاب نکنی)
مگر اینکه خدای تعالی عذاب را در روز قیامت، از او دور گرداند.


+ پس حفظ کنیم:《قبر》و《قدر》

اینو گفتم یادم اومد شب اول قبر یه مرحومی بود در رکعت دوم نماز لیله الدفن (یا وحشت) که بعد از حمد، ده مرتبه باید سوره قدر خوانده بشه. بلند میخوندم که بقیه تکرار کنن، یکی از پشت سر میخوند: انا انزلناه فی لیله القبر و ما ادراک ما لیله القبر لیله القبر خیر . (لابد چون فکر کرده شب اول قبره اونم لیله القبره خخخخ)

بالاخره پیوندشون رو نمیشه کتمان کرد

هم در شب اول و تحت عنوان نماز وحشت، و هم در طی سال و تحت عنوان زیارت قبور مومنین


داریم نزدیک میشیم به دهه فجر و اجرای انواع مسابقات و سرگرمی ها در مساجد ومدارس و سایر اماکن.

نکته ای که باید توجه داشته باشیم اینه که گاهی مسابقاتی رو تدارک میبینیم که با فرهنگ دینی و سلامت روحی و جسمی جامعه یا فرد، تضاد و تزاحم دارن وشایسته ست که در مراسممون ازشون پرهیز بکنیم.
میخوام ابتداءا پیش از هر چیز به تاثیرات خوب و بد برنامه هامون کمی فکر کنیم وبعد نسبت به انجام اون اقدام کنیم

به عنوان نمونه از مسابقاتی که اتفاقا پایه ثابت اغلب مراسم ما هست: مسابقه تند خوری هست
حالا کاسه ماست باشه ظرف غذا باشه سیب باشه و.
در حالی که یکی از آداب خوردنی ها طول دادن و جویدن درست آنه.

+ از خارجه اومد در مورد راز طول عمر مراجع دینی تحقیق کنه!!
حالا تو پرانتز واقعا برا شما سوال نشده که راز این طول عمر چه میتونه باشه؟!
با واسطه ای از آیت الله بروجردی وقت گرفت
خوردند به زمان غذا
هنوز سفره جمع نشده بلند شد که بره!!
واسطه گفت چی شد؟! با اصرار از آقا وقت گرفتم و شما اینجور بی محلی .؟!
گفت تحقیقم تمام شد
گفت چطور؟
گفت من غذام رو تمام کردم و اما حضرت آیت الله هنوز در اول بسم اللهشونن

+ اینکه تو روایات داریم هرچه سر سفره بشینین از عمرتون بحساب نمیاد به همین معناست که طول دادن غذا موجب سلامتی و در نتیجه طول عمر بیشتر فرد میشه.
البته آرامش روحی حاصل از ایمان هم از فاکتورهای مهم در طول عمره بلاشک.

+ صدوبیست ساله شین!!


بی تعارف و خلاصه بخوام بگم
با دنیا مشکل پیدا کردم
خسیس یه چیزایی ازش میخواستم که بهم نداد
اونجور که معلومه قصد دادنشم نداره
در عوض یه چیزایی ازم گرفت که برام مهم بودند
از دست دوروبریهام که دیگه نگو
نمیتونم درست باهاشون تعامل بکنم
احساس میکنم منو اونجور که باید نمیخوان
احترام و عزت تو وجودشون مرده
بابا منم آدمم
منم زندگی میخوام
منم حس دارم
 
میخوام بگم این تصمیمو که گرفتم رو باد هوا نگرفتم
روش فکر کردم
خیلی هم فکر کردم
و نهایتا به این نتیجه رسیدم که تنها راه نجات همینه که میگم
مطمئنم خودمو که بکشم دیگه همه چی حله
من که بمیرم این احساسات منفی هم با من میمیرن!
من که نباشم نیستم که دیگه بخوام جوش بزنم و حرص بخورم و ذره ذره مثل دود تو هوا متلاشی بشم!
من که نباشم طلبکاری از دنیا دیگه معنا نمیتونه داشته باشه!
 من که نباشم اطرافیان راحت زندگیشونو میکنن
بدون نیاز به فریب و نقشه ای بی هیچ ترس و واهمه ای بی هیچ درگیری و کشمکشی
آره من که نه، ما هم حتی عوارض داره!
میخوام بعد از این تا زنده هستم تنها و تنها او باشم!!
کمکم میکنین تو خودکشیم؟!


+ شما رو هم دعوت میکنم.

خودکشی دست جمعی به ادم جرات وجسارت بیشتری میده

حداقل به مدت یه چله

چطوره؟!


داشتم احکام میگفتم:
درسته مطابق روایات، نماز شرابخوار تا 40 روز مقبول الهی نخواهد افتاد اما میبایست بعد از رفع مستی عمل به تکلیفش بکنه و به لحاظ ظاهر از گردنشم ساقط خواهد شد.
پیرمرد بلند شده: گه میخوره نماز خون بخواد شراب بخوره!!! خخخخ
جمعیت یکی سر ت میده یکی زیرلب میخنده یکی اعتراض میکنه
پیرمرده دیگه اعصاب معصاب نداره!! خخخخ
بیجا هم چندان نمیگه البته
ان الصلوه تنهی عن الفحشاء والمنکر
نماز قراره انسانو باز بداره از زشتی ها
اگه بازنداشت که دیگه نماز نیست.


فروشنده ای؟ منشیی؟ راننده ای؟! دکترمهندسی؟ هرچی که هستی
خانوم خانوما! خودت بگو کدوم بهتره؟!
جوابش فقط یه کلمه ست.
نمایش زیبایی های نگیت بشه باعث رونق کسب و کارت؟!
یا رونق کار و کسبت، به اعتبار و اعتماد برخاسته از چادرت باشه؟!
و بالاتر به اعتبار و اعتماد کارت باشه؟!
و کدوم از این سه ماندگارتره؟!
و با کدوم وجدان خودت آسوده تره؟!
و روان جامعه سالمتر؟!
معترضی که چرا نمیتونی قضاوت کنی! بسم الله قضاوت کن.

+ هر چی باشه اولی که نیست پس چرا.؟!


  • ۰۲ بهمن ۹۷ ، ۱۱:۱۸

  • یک مرد!
  • متاسفانه بازهم میگم، در هر انتخابی چه چیزی رو فدای به دست آوردن چه چیزی خواهیم کرد!؟!؟

    میارزه واقعا؟؟؟
    پاسخ: 
    آره دنیا یه بازار بزرگه و همه ما مرتب مشغول بده بستانیم
    بازاری هم که خوب بایستی اهل حساب و کتاب باشه
    این که چی میده چی میگیره؟
    بده بستانش سود داشته یا خسارت؟
    ارزون داده یا گرون؟!
    معامله بهتری میتونست داشته باشه یا نمیتونست؟
    مشتریاش قابل احترامند یا باعث انگ وننگ ؟!
    اون پیش مشتریاش محترمه یا مغتنم؟!!
    و
    و
    و


    توجه به مساله زیر میتونه حلی باشه ریشه ای و قاطع بر بسیاری از مشکلات و معضلات خانوادگی و اجتماعی.

    باید به این باور برسیم که هرکدام از ما با دنیایی داریم زندگی میکنیم قضاوت میکنیم تصمیم میگیریم و با دیگران برخورد میکنیم که بیشتر ساخته و پرداخته ی ذهن خود ماست.
    و این دنیا وما اینچنین نیست که مطابق با دنیای خارجی باشه!!

    گاهی فکر میکنم به تعداد افراد عالم، عوالم داریم!!
    گاهی فکر میکنم کمتر آدمیست که یه عمر تو دنیا زندگی کرده باشه و برای یه بارم که شده دنیا رو اونجور که هست دیده باشه!!

    میگی چرا فلان حرفو زدی؟ چرا فلان کارو کردی؟ اگه گفت بابا اونجور که تو برداشت میکنی نبوده و نیست مرتب انکار نکن احتمال بده که شاید واقعا اون راست میگه!

    به همسایه ش مشکوک شد
    آره از حرکاتش معلومه ریگی تو کفششه
    این آهسته اومدن و رفتنش
    این برخوردای نفاق گونه ش
    مطمئنا ی کار خودشه
    وسیله رو گوشه خونه ی خودش پیدا که کرد، رفتار همسایه در نظرش بناگاه تغییر کرد! چقدر انسان نازنین و مبادی آدابیست! چقدر اهل مراعات و توجه! چقدر بانزاکت!!

    از این به بعد به جای دیگران و پیش از دیگران، انگشت اتهام رو به سمت خودت و ذهن خودت نشانه بگیر!
    وقتی میتونی به سمت دیگران بگیری که در دادگاه منصف وجدان از اتهام خودت تبرئه شده باشی.

    پدروپسری سوار بر ماشین بشدت تصادف میکنن
    پدر درجا میمیره
    پسر حالش مساعد نیست سریع به بیمارستان منتقل میشه
    چشم رییس بیمارستان که به پسر میفته میبینه وای این که پسر خودشه!!
    چطور چنین چیزی امکان داره؟!!
    این پسر پسر مردیه که تو ماشین فوت کرده یا پسر رییس بیمارستان؟!
    جوابش خیلی واضحه
    بچه بچه ی هر دوی اونهاست
    رییس بیمارستان مگه نمیتونه خانم باشه؟!

    امان از قضاوتهای غالبی و ذهنی
    امان از ذهن چموش و داستان ساز ما

    دنیا رو از امروز سعی کنیم اونجور که هست ببینیم نه اونجور که ذهنمون میخواد و دستور میده
    مواظب باشیم ذهن هر کدام از ما ظرفیت این رو داره که به بالاترین دیکتاتور زندگیمون تبدیل بشه

    امیر خود باشیم!!


    داشتم فکرمیکردم که اپلیکیشن 7030 سامانه 7030 آپ 7030 حالا هرچی، که داره در خدمات پرداخت مجازی فعالیت میکنه و از اون ناحیه سودی دریافت میکنه و سودی به مشتریاش میده و منم تبلیغشو تو وبلاگ گذاشتم، به لحاظ شرعی مشکلی داره یا نه؟!
    خوب اینکه خودشون سودی بگیرند در قبال خدمتی که ارائه میدن نه اشکالی نباید داشته باشه.
    ابنکه بخشی از سودشونو به مشتری برگردونن وتخفیف بدن مثل همه کارفرماها و کارگرها و اجیر و موجرها بازم بی اشکاله.
    اینکه هرکسی که 7030 رو به دیگران معرفی کنه درصدی از سود تراکنش های اونو به معرف بدن، از باب جعاله ست و بی اشکال.
    اما اینکه بخشی از سود طبقه های بعدی بخواد به معرف سابق برسه و حالت هرمی پیدا کنه چی؟!
    در صورتی که سازندگان سامانه از ناحیه سود حاصله خودشون نه بصورت ومی که از باب جایزه و تشویق بخوان این کارو بکنن، وجهی داره وگرنه ظاهرا از مصادیق اکل مال به باطل بوده باشه و مشکل دار.
    در هرحال لازم بود این سامانه که اتفاقا از طرف کاربران مجازی مورد استقبالم قرار گرفته و بعنوان راه درآمدی هم ازش نام برده میشه و بیش از 200000 دانلود داشته، پیش از ارائه به بازار مسائل شرعیش رو از مراجع عظام تقلید میپرسیدند و طبق دستور اونها پیاده سازی میکردند!
    الان هم جای استفتاء مراجع در معرفینامه سامانه خالیست و پیشنهاد میکنم که این مهم رو به انجام برسونن.
    تا مشخص شدن مساله صفحه تبلیغی سامانه رو غیرفعال میکنم.


    خارپشت دم در لونه ی خرگوش التماس میکرد:
    ببخشید جا ندارم میشه بزرگواری کنین منو هم تو لونه تون راه بدین؟!
    پیرمرد سری تکان داد و با بغل دستی پوزخندی زدند و از مسجد بیرون رفتند
    پیام حرکتشون کاملا واضح بود:
    مسجد مال این چرندیاته؟!!
    شیخ، ما بزرگان وپیرمردای محله رو بچه گیر اورده داره برامون قصه کودکانه میگه لابد بعد میخواد خوابمونم بکنه !! خخخح
    اما خوب توجهی نکردم وادامه دادم.
    خرگوشه یه کم فکر کرد:
    چرا که نه؟!
    درسته لونه م تنگه ولی بی همدمی هم چیز خوبی نیست.
    لونه اما واقعا تنگ بود وخارای خارپشت به بدن خرگوش میگرفت و آزارش میداد!
    ابتدا روی میل وشاید تعارف و سپس به اجبار، خودشو مچاله می کرد و میچسبوند به دیوار لونه و دم برنمیاورد!
    بعد مدتی.
    خرگوش:
    ببخشید جناب خارپشت! شرمنده م. درسته خودم بهت اجازه دادم همخونه م بشی اما دیگه طاقتم طاق شده و تاب تحمل این وضعو ندارم! ازت میخوام حالا شما بزرگواری کنین و من و زندگیمو ترک کنین.
    خارپشت:
    ببین رفیق! اگه قرار به رفتن باشه اونی باید بره که ناراحته و اون یکی من نیستم!!
    و الان خرگوشه خسته و دلشکسته تو این سوز سرما آواره صحرا وبیابوناست!

    اینو گفتم که اینو بگم:
    عادات زشت به خارپشت میمونن که ابتدا به عنوان میهمان وارد زندگی انسان میشن اما پس از مدتی ادعای صاحبخونگی میکنن!

    آیینه عبرتو تازگی تکرارشو دارن میذارن.
    خدا نکنه درب زندگیتو رو اعتیاد باز کنی! میاد و جای همه عشقای پاک رو تو وجودت میگیره و خودش میشه همه کاره ت.
    حتی کار به جایی میرسه که خودت رو هم یه روزی از زندگیت بیرون میکنه!!

    سایر عادات زشت هم همینه
    بلکه عادت بطور کلی بده!
    امور خوب و اخلاقیات نیک هم رنگ عادت که بگیرند کارایی و ارزش واقعیشونو از دست میدن!

    به چیزی عادت نکنیم. به هیچ چیز

    + إِنَّ اللَّهَ لَا یَسْتَحْیِی أَن یَضْرِبَ مَثَلًا مَّا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا . (٢٦) بقره
    + وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِی هَذَا الْقُرْآنِ مِن کُلِّ مَثَلٍ لَّعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ (٢٧) زمر


    یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن جَاءَکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا أَن تُصِیبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ
    (حجرات/6)

    شان نزول:
    پیامبر(صلى الله علیه وآله) ولید بن عقبه را براى جمع آورى زکات از قبیله بنى المصطلق اعزام داشت.
    هنگامى که اهل قبیله با خبر شدند نماینده رسول اللّه(صلى الله علیه وآله) مى آید، با خوشحالى به استقبال او شتافتند.
    ولى از آنجا که میان ولید و آنها در جاهلیت خصومت شدیدى بود، تصور کرد آنها به قصد کشتنش آمده اند!!

    خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) بازگشت (بى آنکه تحقیقى در مورد این گمان کرده باشد) و عرض کرد:
    آنها از پرداخت زکات خوددارى کردند! (و مى دانیم امتناع از پرداخت زکات، یک نوع قیام بر ضد حکومت اسلامى تلقى مى شد، بنابراین مدعى بود آنها مرتد شده اند!).
    .
    بعد از اخبار ولید درباره ارتداد قبیله بنى المصطلق ، پیامبر(صلى الله علیه وآله) به خالد بن ولید بن مغیره دستور داد: به سراغ قبیله بنى المصطلق برود، ولى فرمود: شتابزده کارى انجام مده!

    خالد شبانه به نزدیکى قبیله رسید و مأموران اطلاعاتى خود را براى تحقیق فرستاد، آنها خبر آوردند که بنى المصطلق به اسلام کاملاً وفادارند، و صداى اذان و نماز آنها را با گوش خود شنیده اند.
    صبحگاهان خالد شخصاً به سراغ آنها آمد و صدق گفتار مخبرین را ملاحظه کرد.
    به خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله)بازگشت و ماجرا را به عرض رسانید، در این هنگام آیه فوق نازل شد که:
    اى کسانى که ایمان آورده اید! اگر شخص فاسقى خبرى براى شما بیاورد، درباره آن تحقیق کنید، مبادا به گروهى از روى ناآگاهى آسیب برسانید و از کرده ی خود پشیمان گردید.
    و به دنبال آن پیامبر صلی الله علیه و آله مرتب مى فرمود:
    التَّأَنِّى مِنَ اللّهِ، وَ الْعَجَلَةُ مِنَ الشَّیْطانِ!
    درنگ کردن و تحقیق از سوى خدا است، و عجله از شیطان است!
    -تفسیرنمونه ذیل آیه با اندکی تصرف-

    + این شان نزولو که گفتم طرف میگه:
    یعنی پیامبر به زور زکات می گرفت؟!
    گفتم برا خودشون
     گفت یعنی چه؟!
    گفتم تو خودتم که راننده ای، اگه یه جاده بالا پائین داشته باشه چطور میشه هموارش کرد و دلنشین؟!
    یکی از گوشه مسجد جواب داد: وقتی گودی ها رو با بلندی ها پر کنیم.
    گفتم زکات همینه!
    و مسئول این کار هم حاکم وحکومت اسلامیه


    عروسک های قشنگ من! سلام
    می دانم خواندن چندان نمی دانید
    پیام میفرستم برای دل خودم
    عشق های کوچک من!
    عکستان را تصویر صفحه اول گوشی ام قرار داده ام تا پیش از هر زنگ و پیامی شما را تماشا کنم!
    واتساپ لعنتی هم که اکثر اوقات مثل مردم این دور و زمانه سر ناسازگاری دارد.
    استیکر بوسه که برایتان میفرستم گریه ام می گیرد!
    عروستان نکرده فراقتان را عزا گرفته ام!
    آنی که این را تقدیر کرده نمی دانست دلتنگ شیرین زبانیتان می شوم؟!
    دلتنگیی که راه نفس را هم تنگ کند
    لحظاتم رنگ و بوی شما را که داشتند به حساب نمیامدند اما الان.
    کسی نیست روضه رقیه وسکینه بخواند؟!
    سفر چه چیز بدیست!!


    - چقده ژولیده و خواب آلود!
    بدو برو دست وصورتتو بشوی و موهاتو شونه بزن که مهدت داره دیر میشه!
    - هوا خوب نیست مامان! امروز  دیگه مهد نرم!
    - ای دختره ی زشت تنبل!
    صدای گریه ی دختر بلند
    - شوخی کردم. دختره ی خوشگل تنبل!
    لبخند دختر تا به پهنای صورت!!

    این دخترکای تازه آدم شده هم اولویتشون انگار جز قشنگی نیست!
    چکار داریم میکنیم با آینده اونها و البته این مملکت؟!


    پادشاه سه وزیرشو احضار کرد و به هر کدوم یه کیسه داد و گفت میرین فلان باغو و کیسه ها رو پر از میوه میکنین و برمیگردین
    هرسه وزیر در یه چیز مشترک بودند اینکه میدونستند پادشاه میوه ها رو برا خودش نمیخواد
    او بهترینارو اون هم تر و تازه ش رو در اختیار داره.
    اما در انجام تکلیف با همدیگه فرق داشتند
    وزیر اولی گفت دستور دستور پادشاهه پس باید سعی کنم به بهترین نحو انجامش بدم در همه باغ گشت و بهترین وسالمترین میوه ها رو چید و تو کیسه ریخت.
    دومی گفت پادشاه نگفته که خوب یا بد
    شروع کرد از یه دم میوه سالم و خراب رو جمع کردن
    اما سومی که از حمل یه کیسه میوه هم خواست شونه خالی کنه کیسه رو پر کرد از علوفه و خار وخاشاک!
    وقتی سه وزیر با کیسه هاشون به محضر پادشاه برگشتند دستور داد هر کسی رو به مدت یه ماه با کیسه خودش در اطاقی حبس کنن!!
    حیوونی اونی که علف جمع کرده بود خخخخ

    حالا پادشاه عالمیان هم به هر کدوم از ما یه کیسه داده که در مدت عمرمون باید پرش کنیم
    همه مون هم در این امر مشترکیم که میدونیم برا خودش نمیخواد
    بعلاوه بهمون خبر هم داده قراره ما رو تا ابد با این کیسه هامون وا بگذارن
    حالا جا نداره مرتب از خودمون بپرسیم که چه چیزایی داریم تو کیسه مون میریزیم؟!
    میوه؟!
    یا علف و خاشاک؟!
    یا خدای ناکرده آت و آشغال؟!
    میوه، سالم و خوبشو؟ یا درهم و برهم و آفتیشو؟!

    کیسه هاتون پربرکت


    لایَنْهاکُمُ اللّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ(8)
    إِنَّمَا یَنْهَاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ قَاتَلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَأَخْرَجُوکُم مِّن دِیَارِکُمْ وَظَاهَرُوا عَلَی إِخْرَاجِکُمْ أَن تَوَلَّوْهُمْ وَمَن یَتَوَلَّهُمْ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ(9)
    -سوره ممتحنه-

    آیه شریفه افراد غیر مسلمان را به دو گروه تقسیم مى نماید:
    گروهى که در مقابل مسلمین ایستادند، شمشیر به روى آنها کشیدند، و آنها را از خانه و کاشانه شان به اجبار بیرون کردند، و خلاصه عداوت و دشمنى خود با اسلام و مسلمین را در گفتار و عمل آشکارا نشان دادند.
    تکلیف مسلمانان این است که هر گونه مراوده با این گروه را قطع کنند، و از هرگونه پیوند محبت و دوستى خوددارى نمایند.
    .
    اما دسته دیگرى بودند که در عین کفر و شرک کارى به مسلمانان نداشتند، نه عداوت مىورزیدند، نه با آنها پیکار مى کردند، و نه اقدام به بیرون راندنشان از شهر و دیارشان نمودند، حتى گروهى از آنها پیمان ترک مخاصمه با مسلمانان بسته بودند، نیکى کردن با این دسته، اظهار محبت با آنها بى مانع بود، و اگر معاهده اى با آنها بسته بودند، باید به آن وفا کنند و در اجراى عدالت بکوشند.
    .
    از این آیات  یک اصل کلّى و اساسى  در چگونگى رابطه مسلمانان با غیر مسلمین استفاده مى شود، نه تنها براى آن زمان، که براى امروز و فردا نیز ثابت است.
    و آن این که:
    مسلمانان موظّفند در برابر هر گروه، جمعیت و هر کشورى که موضع خصمانه با آنها داشته باشند، بر ضدّ اسلام و مسلمین قیام کنند، و یا دشمنان اسلام را یارى دهند، سرسختانه بایستند و هرگونه پیوند محبت و دوستى را با آنها قطع کنند.
    اما اگر آنها در عین کافر بودن، نسبت به اسلام و مسلمین بى طرف بمانند، و یا تمایل به برقرارى رابطه داشته باشند، مسلمین مى توانند با آنها رابطه دوستانه برقرار سازند، البته نه در آن حدّ که با برادران مسلمان دارند، و نه در آن حدّ که موجب نفوذ آنها در میان مسلمین گردد.

    و اگر جمعیت یا دولتى جزو گروه اول باشند و تغییر موضع دهند و یا به عکس در گروه دوم باشند و مسیر خود را تغییر دهند، باید وضع فعلى آنها را معیار قرار داد و طبق آیات فوق با آنها عمل کرد.

    -تفسیرنمونه ذیل آیه-


    باید بزنم شیشه تلویزیونو خرد کنم تو چشمای اهالی بی عقل وشعورش.
    بارها و بارها شنیدم این جملاتو
    تو فیلماشون تو گپ و گفتاشون
    میگه: خیانت چی؟!
    تا زنش زنده بود که دنبال کس دیگه ای راه نیفتاد!
    آدم درست و حسابییه

    آخه قاب درست و حسابی!
    نمیگی زن و بچه امثال ما نشستند پای به اصطلاح توی تلویزیون اسلامی
    مگه اونایی که دوزنه اند خدای ناکرده اهل خیانت به زن وبچه شونن؟!
    نکنه تو هم مثل بعضیا فکر کردی بد خشتکند و هر روز جایی پلاس؟!

    به جرات قسم میخورم تک تک همسرانمو از خیلی از تک همسرا اگه بیشتر دوس نداشته باشم، کمتر ندارم!
    با اونکه دوتا هستند بیش از خیلیا که تک همسرند بهشون پایبندم و همراه و وفادار.
    بچه ها که دیگه چه حرف یه زن در میون باشه یا بیشتر میوه های دل انسانند و مایه امید و آرزو.
    بلکه شاید این اتفاق حساسیت و دلسوزی و احساس مسئولیت بیشتر نسبت به اونها رو هم در پی داشته باشه.

    چطور جواب این خانواده ها و تیری که با این حرفا به سینشون مینشونی رو میخوای بدی، نمیدونم؟!!!

    نکنه دجالی که میگن اصلا تو باشی، یک چشم؟!!


    پیرزن پنجاه هزار تومان اورده میگه: حاج آقا! یه سال برام نماز و روزه بجا میارین؟!!!

    گروه تشکیل میدن کمپین راه میندازن که مثلا فلان کار زمین مونده رو به انجام برسونن.
    جای چنین کمپین وهشتگی واقعا خالیه:

    (با مرحومین محروم)
    یا
    (هدیه به مردگان)
    یا
    (به جای اموات)

    طبق اعتقاداتمون تکالیف فوت شده متوفی رو دوشش باقی میمونه؛ این خیلی بده.
    اما فرصت اینکه بارشو از دوشش بشه برداشت، وجود داره؛ و این خیلی خوبه!

    این اقدام علاوه بر اینکه برا درگذشتگان کارگشاست، برا بازماندگان هم آثار خوبی رو به دنبال خواهد داشت.
    جدا از ثواب عمل، یاد مرگ مورد توصیه دینه و خواندن نماز اموات یاد مرگه.
    به جا آوردن اعمال فوت شده اموات، سبب توجه بیشتر انسان نسبت به تکالیف خودش میشه و این عین برکته.

    میشه بصورت جماعت یا گروهی در مساجد و هیئات و خانواده ها تحت یک برنامه منظم مثلا شب یا روز جمعه این پیشنهاد رو عملیاتی کرد.

    اگه بانک مخصوصی برای تحقق این امر تهیه و راه اندازی بشه که دیگه عالیست بصورت شهری کشوری یا مسجد به مسجد و محله به محله:

    اسامی ومشخصات اموات بلاوارث و فقیر + امکان انتخاب هر میزان از اعمال اونها توسط مخاطبین و کاربران + امکان واریز مبلغ جهت انجام استیجاری اعمال

    پیروز باشین.
    اللهم اغفر للمومنین والمومنات والمسلمین والمسلمات، الاحیاء منهم والاموات، تابع بیننا وبینهم بالخیرات، انک مجیب الدعوات، انک قاضی الحاجات، انک علی کل شیء قدیر.


    + تقویت روحیه همدلی و همنوع دوستی و ایثار رو هم از جمله برکات این طرح میشه برشمرد.

    التماس دعا


    تو راهپیمایی 22 بهمن دوباره دیدمش
    تو قاب تلویزیون
    تازه باهاش مصاحبه هم کرده بودند
    یاد اون حرکت نادر افتادم.

    حاج آقای قرائتی در حالی آقای دوربینی رو از پای سخنرانیش بیرون انداخت، که بسیاری از سخنرانان امروز ما خودشان یه آقای دوربینی کامل هستند!!


    داستانی خوندم خوش مضمون اما ناتمام.
    اینجور کاملش کردم:

    سخنران یه چک پول تانخورده ی صدهزارتومنی از جیبش درمیاره و رو به حضار:
    کی این چک پول رو میخواد؟!
    همه دست بلند میکنن
    تو مشتش مچاله ش میکنه
    حالا کی میخواد؟!
    دست همه بلند بود
    زیر کفشش میندازه و حسابی لگدمالش میکنه
    حالا کی میخواد؟!
    جز دو سه نفر بقیه هنوز دستاشون بالا بود
    چک پول رو از وسط پاره میکنه
    حالا؟!
    باز هم دستها بالا بود
    یکی یکی گوشه های چک پول رو جر میده
    جمعیت به تناوب دستشون پایین میاد
    وقتی خوب ریزریزش کرد، دست کسی دیگه بالا نبود!

    وبعد توضیح داد:
    چک پول تا وقتی چک پول بود ارزش داشت و شما خواهانش بودین اما وقتی اونقدر پاره پوره ش کردم که دیگه نمیشد بهش گفت چک پول کسی طالبش نبود.
    انسان هم ارزشمنده حتی اگه گاهی زیر بار روزگار مچاله بشه!
    ارزشمنده حتی اگه خدای ناکرده آلوده بشه!
    ارزشمنده حتی اگه آسیب ببینه!
    اما امان از وقتی که دیگه از انسانیت خارج بشه!!
    اون وقت دیگه این گوهر ارزشمند هیچگونه ارزشی نخواهد داشت بلکه تنها مایه تاسف وافسوس خواهد بود.
    انسانی که قیمت خور نداشت
    انسانی که اشرف مخلوقات عالم بود!

    مراقب خودمون باشیم


    ترجمه آیات ١ تا ١٠ سوره عبس:
    به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
    ۱ ـ چهره در هم کشید و روى بر تافت.
    ۲ ـ از این که نابینائى به سراغ او آمد!
    ۳ ـ تو چه مى دانى شاید او تقوا پیشه کند.
    ۴ ـ یا متذکر گردد و این تذکر به حال او مفید باشد!
    ۵ ـ اما آن کس که توانگر است. 
    ۶ ـ به او روى مى آورى.
    ۷ ـ در حالى که اگر پاک نگردد چیزى بر تو نیست.
    ۸ ـ اما کسى که به سراغ تو مى آید و کوشش مى کند.
    ۹ ـ و از خدا ترسان است.
    ۱٠ ـ تو از او غافل مى شوى!

    شأن نزول:
    مشهور در میان مفسران عامه و خاصه این است که:
    عده اى از سران قریش مانند عتبة بن ربیعه،  ابوجهل،  عباس بن عبد المطلب، و جمعى دیگر، خدمت پیامبر صلى الله علیه وآله بودند و پیامبر مشغول تبلیغ و دعوت آنها به سوى اسلام بود و امید داشت این سخنان در دل آنها مؤثر شود - و مسلماً اگر این گونه افراد اسلام را مى پذیرفتند گروه دیگرى را به اسلام مى کشاندند و هم کارشکنى هاى آنها از میان مى رفت و از هر دو جهت به نفع اسلام بود-
    در این میان (عبداللّه بن ام مکتوم) که مرد نابینا و ظاهراً فقیرى بود وارد مجلس شد، و از پیغمبر صلى الله علیه وآله تقاضا کرد آیاتى از قرآن را براى او بخواند و به او تعلیم دهد، و پیوسته سخن خود را تکرار مى کرد و آرام نمى گرفت! زیرا دقیقاً متوجه نبود که پیامبر با چه کسانى مشغول صحبت است.
    او آن قدر کلام ایشان را قطع کرد که حضرت ناراحت شد و آثار ناخشنودى در چهره مبارکش نمایان گشت! و در دل گفت:
    این سران عرب پیش خود مى گویند: پیروان محمّد نابینایان و بردگانند!
    و لذا از  عبداللّه  روى برگرداند و به سخنانش با آن گروه ادامه داد.
    در این هنگام آیات فوق نازل شد و در این باره پیامبر را مورد عتاب قرار داد!!

    رسول خدا صلى الله علیه وآله بعد از این ماجرا  عبداللّه را پیوسته گرامى میداشت و هنگامى که او را مى دید مى فرمود:
    (مَرْحَباً بِمَنْ عاتَبَنِى فِیْهِ رَبِّى) مرحبا به کسى که پروردگارم به خاطر او مرا مورد عتاب قرار داد!!
    و سپس به او مى فرمود:
    آیا حاجتى دارى آن را انجام دهم؟!
    و پیامبر(صلى الله علیه وآله) دو بار او را در غزوات اسلامى در  مدینه  جانشین خویش قرار داد!

    + اگر به این آیات از زاویه حقانیت و عظمت پیامبر صلى الله علیه وآله نگاه کنیم، مى بینیم در سر حدّ یک معجزه است; چرا که رهبر بزرگ اسلام در کتاب آسمانى خود آن چنان مسئولیت براى خود ذکر مى کند که حتى کوچکترین ترک اولى یعنى بى اعتنائى مختصرى نسبت به یک مرد نابیناى حق طلب را مورد عتاب خداوند مى بیند!
    این دلیل زنده اى است بر این که این کتاب آسمانى از سوى خدا است و او پیامبر صادق است!
    مسلماً اگر این کتاب از سوى خداوند نبود چنین محتوائى نداشت.
    و عجب تر این که: پیامبر صلى الله علیه وآله چنانکه گفتیم هر وقت عبداللّه بن ام مکتوم را مى دید، به یاد این ماجرا مى افتاد و او را بسیار احترام مى کرد.
    - از تفسیر نمونه-


    اردو اومده بودیم مشهد اردهال - مزار سلطان علی بن امام محمد باقر(ع)
    و زیارت قتلگاه ایشان در دل کوه.
    حال معنوی خوبی بهمون دست داد!
    مخصوصا که همراه شد با بوی گلاب محصول کارخانجات گلاب گیری اون مرز وبوم.
    ادامه اومدیم باغ فین کاشان
    در یه کلام که بخوام بگم: هرچه زیارت کرده بودیم، پرید!!
    خانمی میگه باغ فین نگو، باغ وحش.
    من به شوخی میگم همون باغ فین بسه دیگه!!! خخخخ
    گفتم ما شاید نباید میومدیم اینجا
    ما تو حرما راشون نمیدیم، اونام لابد به تلافی میخوان ما رو اینجاها راه ندن؟!!

    + شوخی کردم. اکثر اینها که میگم اهل مسجد وحرم نیستند که بخوان بیاند، که اگه بودند وضعشون این نبود!
    ولی ما متشرعه که اهل گردشگری هستیم!
    دیدن اماکن تاریخی تفریحی سیاحتی رو دوست داریم
    حضور در طبیعت رو دوست داریم
    چرا بعضی از مثلا متمدنین با نوع حرکات و رفتارشون عملا دیگر افراد جامعه رو از اون امکنه محروم میکنن؟!
    خودخواهی هم حدی داره بخدا!!!


    سوار تاکسی که میشم میگم خدایا به پای من مسافراشو زیاد کن
    از مغازه ای که خرید میکنم از ته دل دعا میکنم به پولی که بهش دادم برکت بده
    خونه کسی که میرم سلامتی خونه و اهلش میشه آرزوم
    موفقیت کسی رو که میشنوم از خدا توفیقات بیشترشو مسالت میکنم
    گاهی از خدا میخوام همین الان از طرف من به هرکسی که حقی به گردنم داره از زندگان ومردگان سرور وشادی برسان
    گاهی میگم هر کی تو طول زندگی چشمم بهش افتاده یا اسمش به گوشم خورده رحمت خودت رو نصیبش فرما
    از هر خاک و زمینی که میگذرم عمیقا سرسبزی و ابادیشو از خدا میخوام
    چقدر خوبه این حس!
    و چقدر زیباست این کلام در شان حضرت عیسی (علی نبینا وآله وعلیه السلام) :
    وَ جَعَلَنِی مُبارَکاً أَیْنَ ما کُنْتُ. (31) سوره مریم
    و خداوند مرا هرجا که باشم مایه برکت قرار داده است!

    + حضرت خضر رو هم خضر (به معنی سبز) میگن چون هرجا قدم میگذاشت به برکتش سر سبز میشد!

    + اونا واقعا بابرکت بودند ما لااقل اداشو که دربیاریم!! خخخخ
    خوبی و خوشی مردم و محله و کوچه بازار رو بخواییم
    حسادت و خودخواهی و کینه رو از وجودمون دور کنیم
    اگه فضا اینقدر مثبت بشه مطمئنا وضع و روزگارمونم بهتر از این خواهد شد

    + تفسیر نمونه ذیل فراز (تَبارَکَ اللّهُ رَبُّ الْعالَمین) :
    تَبارَک  از ماده  برکت  است و ریشه آن  برک  (بر وزن درک) به معنى سینه شتر مى باشد، و از آنجا که شتران به هنگامى که در جائى ثابت مى مانند سینه خود را به زمین مى چسبانند این کلمه تدریجاً معنى ثابت ماندن به خود گرفته است.

    سپس به هر نعمتى که پایدار و با دوام باشد و هر موجودى که داراى عمر طولانى و آثار مستمر و ممتد است موجود  مبارک یا پربرکت گفته مى شود.
    و نیز اگر مى بینیم به استخرها و یا بعضى از مخازن آب، برکه گفته مى شود به خاطر این است که آب مدتى طولانى در آن باقى مى ماند.
    و از اینجا روشن مى شود: یک سرمایه  پربرکت، سرمایه اى است که به زودى زوال نپذیرد.
    و یک موجود  مبارک  موجودى است که آثار آن مدتى طولانى برقرار بماند.
    بدیهى است لایقترین وجود براى این صفت همان وجود خداوند است.
    او وجودى است مبارک، ازلى، ابدى و سرچشمه همه برکات و نیکى ها و خیر مستمر.


    نعمت نعمته
    اما بعضی نعمتها خاصند
    بعضی نعمتها بدون جایگزینن
    خدای ناکرده همسرت از دستت رفت میتونی همسر بگیری
    فرزندت از بین رفت میتونی فرزند بیاری
    مالت رفت قابل جبرانه
    سلامتی امکان برگشت هست
    اما پدر و مادر.
    پدر از دست دادی برو پدر پیدا کن!!
    مادر از دست دادی برو مادر بگیر!!
    تمام امکانات عالم رو هم که بکار ببندی امکان نداره که نداره.
    اگه دارین قدرشونو بدونین
    اگه از دستشون دادین خدا بهتون صبر بده


    امل.
    معمولا به خانما میگن
    در مقام توهین به او و عقب موندگی او
    اما ریشه این کلمه چیه؟!
    تا حالا روش فکر کرده بودین؟!
    اونچه بنظر من میاد اینه:
    ام که یعنی مادر
    لامش اول کلمه بعدی باید باشه
    حالا سوال: ام به چه کلماتی اضافه میشه؟!
    گاهی عنوان کلی دختر وپسر
    گاهی اسامی خاص
    ام البنین
    ام البنات
    ام الحسن
    ام الحسین
    ام ال.
    با این حساب تعبیر امل نیست مگر به جهت حمله ور شدن به مقام مادران و تخریب نقش والای مادری
    همون چیزی که این روزها صراحتا به زبان میارن
    مادر شدن = خنگ و خلی
    مخصوصا اگه در سنین پایینتری هم بوده باشه
    آنچنان که با کمال بی شرمی به ساحت بانو فاطمه زهراء سلام الله علیها هم یورش برده وجسارت میکنن!

    اما کدوم مقامیه در عالم که به پای مقام مادری برسه؟!!
    دوران حملش، زایمانش، شیردهیش، تربیتش. چقدر ثواب!! چقدر توصیه!!
    فقط همین رو داشته باشین که بیش از همگان و در ردیف امر توحید، در مورد والدین توصیه به نیکی شده و پیش از پدر، سه مرتبه مادر رو در نیکی کردن مقدم داشته و بار چهارم حرف از پدر به میان اورده است!

    + سلامتی همه مادران سرزمینم


    رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله :
    إنَّ دینَ اللّه ِ عز و جل لَن یَنصُرَهُ إلّا مَن حاطَهُ مِن جَمیعِ جَوانِبِهِ -الفردوس : 1/ 234/ 897-

    رسول اللّه صلى الله علیه و آله :
    هرگز دین خداوند عز و جل را نصرت و یاری نمی رساند مگر کسی که به تمام جوانب آن احاطه کامل داشته باشد .

    بدترین ضربه ها رو کسانی به دین میزنن که یه گوشه دین رو گرفته و گوشه دیگه ش رو رها میکنن
    آیات بهشتی رو میچسبن و جهنمیشو پس میزنن
    جهنمیشو میگیرند و بهشتیشو کنار میذارن
    با اون که دین یه مجموعه واحدیه و وقتی میشه اسم دین روش گذاشت که چیزی ازش از قلم نیفتاده باشه.
    بعلاوه آیات و روایات متشابه هم وجود دارند ناسخ و منسوخ وجود دارند مطلق ومقید عام و خاص و.
    که با علم به سایر آیات و روایات باید تفسیر و معنا بشن.
    پس ابتدا باید همه رو احصاء کرد به همدیگه تطبیق داد و سپس دین واقعی و صحیح رو ازش درآورد.
    و این کار هر کسی نیست.
    اما میبینیم اسلام شناس ودین شناس الی ماشاءالله همینجور تو کوچه و بازار و شهر و روستا ریخته شده و هر روزم نظر و فتوا و امر و نهی و فرمایش!!

    + بحث فراتر از بحث نظریست
    اونها هم که حجابشو میگیرند و برخورد با ان بیت المال رو رها میکنن، نمیتونن یاری دهنده دین باشند و البته بالعکس
    نمازشو میگیرند و زکاتشو ول میکنن وبالعکس
    وظایف امتو میگن و وظایف حکومت رو نمیگن وبالعکس
    حقوق زنو پروبال میدن و حقوق مرد رو زیرش میزنن و بالعکس
    و
    و
    و
    + . أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْکِتَابِ وَتَکْفُرُونَ بِبَعْضٍ ۚ فَمَا جَزَاءُ مَن یَفْعَلُ ذَٰلِکَ مِنکُمْ إِلَّا خِزْیٌ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا ۖ وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ یُرَدُّونَ إِلَىٰ أَشَدِّ الْعَذَابِ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ (بقره/85)
    . آیا به بعضى از دستورات کتاب خدا ایمان مى آورید و به بعضى کافر مى شوید؟!! کیفر کسى از شما که این عمل را انجام دهد جز رسوایى در این جهان چیزى نخواهد بود! و روز رستاخیز به شدیدترین عذابها گرفتار مى شوند. و خداوند از آنچه انجام مى دهید غافل نیست.


    سیده
    میگه خرید که میریم میگن برا مامانت چی میخوای؟! هوای مامانتو داشته باش! مامانت منتظرته و .
    خسته شدم بس که گفتم زنمه و این بنده خدام سر به زیر انداخت!
    دیگه برا هردومون عادیه و توجه به این گپ و حرفا نمیکنیم
    فاصله سنی اما اینقدر بود که برا من شیخم تعجب برانگیز باشه
    میگم چه جور شد که اینجور شد؟!
    میگه توافق بزرگترامون بود.
    میگم پسر پیغمبری دیگه! خودش بیست وپنج سال داشت و همسرش خدیجه چهل سال
    کلی هم نسبت به همدیگه ارادت داشتن
    حالا فاصله شما با خانمت پنج سال بیشتر از اون مقداره دیگه!
    چنان نفس عمیقی کشید که احساس کردم غم یه عمر زندگی اینچنینی رو داره از خودش بیرون میریزه!

    + موندم واقعا چه مصلحتی در این ازدواج میتونسته باشه؟!!!

    میگم جوونی میخوای برات زن بگیرم؟!
    میگه بزرگترامون اشتباه کردند، من هم باید اشتباه بکنم؟!
    نسبت بهش احساس مسئولیت دارم
    تا باشه پاش میمونم
    میگم حقا که مردی

    + علیخانی کجایی؟! ماه رمضون نزدیکه.


    واقعا ما کی هستیم؟!
    من و تو؟!
    من و توی واقعی؟!
    ما این گوشت وپوست واستخوانیم یا.؟!

    اذعان دارین انسان واقعی شخصیت اوست، و تن مرکبی بیش نیست که یه روزی باید ازش پیاده شد؟!
    دوباره تکرار میکنم:
    اذعان دارین انسان واقعی شخصیت اوست، و تن مرکبی بیش نیست که یه روزی باید ازش پیاده شد؟!
    سه باره مرور میکنیم:
    اذعان دارین انسان واقعی شخصیت اوست، و تن مرکبی بیش نیست که یه روزی باید ازش پیاده شد؟!

    اگر اینچنینه بالاتر از یه مرکب به سر و صورت و قد و بالات توجه نکن!
    اجازه هم نده دیگران توجهشون به مرکب تو بیش از خود تو باشه!
    به خودتم اجازه نده به دیگران بخوای اینجور بی حرمتانه نگاه داشته باشی!

    البته هرروز که از تنت سواری میگیری مثل یه اسب سوار قدرشناس که به پهلوی اسبش میزنه و ازش تشکر میکنه، به پهلوی خودت بزن و از خودت متشکر باش!
    اما بدان و بدان و بدان تو اون سوارکاره هستی نه اون اسبه!



    باورش کمی سخته یه انسان به ظاهر متدین برا کمک به دین چیزی رو که میدونه از دین نیست بیاد و به دین اضافه کنه یا نسبت بده.

    مهرها رو زود زود جمع میکرد
    گفتم حالا چه خبرته؟! یه کم تحمل.
    میگه مامانم گفته اگه مهر رو زمین بمونه شیطان میاد باهاش نماز میخونه!!
    مامانشو گفتم بح بح نمیدونستم میشه شیطون رو هم نمازخون کرد!!
    پس بگم مهرا رو از این به بعد از زمین برندارند خدا رو چه دیدی یهو اومد و بدست ما مسلمون شد و خلق الله برا همیشه از شر وسوسه هاش راحت شدند؟!
    میگه مهر اکثرا از تربت سیدالشهداست رو زمین بمونه ممکنه بی حرمتی بشه !!!

    + خدا عالمه چقدر از باورهامون اینجوری بهمون رسیده باشه؟!!!


    دانه دانه تسبیح که میگردانی و ایاک نعبد میگویی یعنی انتظار انتظار انتظار
    صد صلوات در حال سجده یعنی تحمل تحمل تحمل
    هفت مرتبه های ذکر رکوع وسجود یعنی درنگ درنگ درنگ
    مسجد جمکران که میای باید رو وقت و حوصله بیای!!
     اونایی امام زمانی اند که اهل استقامت و صبر و تحمل باشن!
    پیام جمکران جز این نیست.


    امل.
    معمولا به خانما میگن
    در مقام توهین به او و عقب موندگی او
    اما ریشه این کلمه چیه؟!
    تا حالا روش فکر کرده بودین؟!
    اونچه بنظر من میاد اینه:
    ام که یعنی مادر
    لامش اول کلمه بعدی باید باشه
    حالا سوال: ام به چه کلماتی اضافه میشه؟!
    گاهی عنوان کلی دختر وپسر
    گاهی اسامی خاص
    ام البنین
    ام البنات
    ام الحسن
    ام الحسین
    ام ال.
    با این حساب تعبیر امل نیست مگر به جهت حمله ور شدن به مقام مادران و تخریب نقش والای مادری
    همون چیزی که این روزها صراحتا به زبان میارن
    مادر شدن = خنگ و خلی
    مخصوصا اگه در سنین پایینتری هم بوده باشه
    آنچنان که با کمال بی شرمی به ساحت بانو فاطمه زهراء سلام الله علیها هم یورش برده وجسارت میکنن!

    اما کدوم مقامیه در عالم که به پای مقام مادری برسه؟!!
    دوران حملش، زایمانش، شیردهیش، تربیتش. چقدر ثواب!! چقدر توصیه!!
    فقط همین رو داشته باشین که بیش از همگان و در ردیف امر توحید، در مورد والدین توصیه به نیکی شده و پیش از پدر، سه مرتبه مادر رو در نیکی کردن مقدم داشته و بار چهارم حرف از پدر به میان اورده است!


    +  ام سلمه خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) رسیده عرض کرد: 

    همه افتخارات نصیب مردان شده، ن بیچاره چه سهمى از این افتخارات دارند؟
    پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود:
    بَلى إِذا حَمَلَتِ الْمَرْأَةُ کانَتْ بِمَنْزِلَةِ الصّائِمِ الْقائِمِ الْمُجاهِدِ بِنَفْسِهِ وَ مالِهِ فِی سَبِیلِ اللّهِ، فَإِذا وَضَعَتْ کانَ لَها مِنَ الاْ َجْرِ ما لایَدْرِی أَحَدٌ ما هُوَ لِعِظَمِهِ، فَإِذا أَرْضَعَتْ کانَ لَها بِکُلِّ مَصَّة کَعِدْلِ عِتْقِ مُحَرَّر مِنْ وُلْدِ إِسْماعِیلَ، فَإِذا فَرَغَتْ مِنْ رَضاعِهِ ضَرَبَ مَلَکٌ کَرِیمٌ عَلى جَنْبِها وَ قالَ اسْتَأْنِفِی الْعَمَلَ فَقَدْ غُفِرَ لَکِ!:
     آرى (ن هم افتخارات فراوانى دارند) هنگامى که زن باردار مى شود در تمام طول مدت حمل، به منزله روزه دار شب زنده دار و مجاهد در راه خدا با جان و مال است! هنگامى که وضع حمل مى کند آن قدر خدا به او پاداش مى دهد که هیچ کس حد آن را از عظمت نمى داند!! هنگامى که فرزندش را شیر مى دهد در برابر هر مکیدنى از سوى کودک خداوند پاداش آزاد کردن برده اى از فرزندان اسماعیل را به او مى دهد! و هنگامى که دوران شیرخوارگى کودک تمام شد یکى از فرشتگان بزرگوار خداوند بر پهلوى او مى زند و مى گوید: برنامه اعمال خود را از نو آغاز کن; چرا که خداوند همه گناهان تو را بخشیده!

    + سلامتی همه مادران سرزمینم


    ١-
    اح اح اینو!!!
    خوب یا درست و حسابی بذار یا درست و حسابی بردار!!
    این کلاس گذاشتنا دیگه چیه عمو؟!
    اصلا میزنم شبکه دیگه که نبینم اون ادا اطوارت رو!!

    ٢-
    مطالعه برام سخت شده بود
    چشم پزشک رفتم برام عینک ته استکانی نوشت! خخخ
    توصیه کرد چون نزدیک بینیت فقط مشکل داره عینکی رو انتخاب کن که رو قسمت جلوی بینیت قرار بگیره
    نزدیکو با اون ببینی، دور رو از بالای عینک

    ٣-
    وای خدای من!!
    یهو یاد اون بنده خدا افتادم!!
    بنده خدا! هر کجا هستی منو ببخش!
    قربون اون نگاههای بالا عینکیت برم!
    قربون اون گذاشت و برداشت عینکت برم!
    اگه بد برداشت کردم از بیخبری و بی اطلاعیم بود! حلال کن

    ٤-
    مستمعای من که بعد از این پای تفسیرم میشینن چه بگن واسه من؟! خخخخ
    ایشالا که نیاز نشه نزدیک بینیشون مشکل دار بشه!!


    گاهی نگاه یه نگاه نیست!!
    گاه قاب میشه و میچسبه به دیوار چشمانت!
    گاه یه نگاه میشه فکر وخیال لحظه به لحظه ی زندگیت!
    گاه یه نگاه میشه فرمانروای جوانح و جوارحت!
    گاه یه نگاه یعنی یه عمر تمام!
    گاه یه نگاه یعنی ابدیت!
    به نگاه اینقدر ساده نگاه کردن، از سادگی ما انسانهاست!!


    میگن فرشته عقل خالصه
    حیوان شهوت خالص
    انسان معجونی از عقل و شهوت

    از وقتی مستند گله سگ های وحشی رو دیدم نظرم داره تغییر میکنه.
    توی گله حق تکثیر تنها برای نر و ماده اول گروهه
    نر و ماده های بالغ دیگه، نگهبان و پرستار توله های اونانن!
    زیادتر که شدند و شکارشون جوابگوی نیازشون نبود تعدادی از گله جدا شده و خود تشکیل گروه جدید میدن، دو تا میشن پدر و مادر گروه و باز سایرین که میتونست اونها این سمت رو داشته باشن، به دور از مسائل جنسیتی میشن راهب و راهبه و در خدمت گله!!
    سگ ها اسیر شهوت نیستند اونها اسیر قانونن.
    سایرحیوانات هم کم وبیش اینچنینند و این وسط انسانه که افسارگسیخته داره جولان میده بی اون که پذیرای قاعده وقانونی بخواد باشه!

    حیوونایی هم که غیر اینن اعتقاد دارم بازیچه ما ادما قرار گرفتند.

    با این حساب از سگ کمتر همین ما آدما نیستیم؟!

    اضافه کنین که سگ وحشی تک خور نیست
    یا هیچکی نمیخوره یا همه با هم میخورن!!
    یعنی سگ پیر و مریض و زخمی در کنار توله های بی دفاع همه تحت حمایت کامل گروه قرار دارن!
    تو جامعه انسانی نشانی از این رفتار میبینین؟!!

    + پیشترا ازشون بدم میومد وحشیانه میریختند سر شکار و حیوون رو در حالی که زنده ست از پشت خالی میکردند!! ولی این رفتارهاشون جبران اون وحشی گری رو میکنه
    در مجموع گله دوست داشتنیی هستن


    گناهان که بمانند، عباداتمم یه عبادتی نیستن
    یعنی در یه جمله دستم خالی خالیه
    دلمو اما خوش کردم به دو چیز:
    ١. روایت داریم که دونفر بر زمین نخواهند بود، مگر اینکه یکیشون حجت خداست (زمین خالی از حجت نیست)
    پس خواه ناخواه من در (یا ایها الانسان انک کادح الی ربک کدحا فملاقیه) با ولی خدا همسفرم!
    از آداب سفر هم یکیش اینه که طرف چیزی داره به کناریشم بده
    و اولیاء الهی اولی برای رعایت این آدابند!
    منتظرم امروز وفردایی سفره شون رو باز کنن و بی نصیب نذارندمون

    ٢. مضمون شعر امیر علیه السلام بر کفن سلمان که میفرماین:
    میت میهمانیه که پس از سال ها سفر پرمشقت بر کسی مثل خداوند غنی بنده نواز وارد شده! این از یه طرف.
    از طرفی بر میزبان کریم و غنی هم جسارته اون هم چه جسارت عظیمی! که میهمان به همراه خودش زاد و توشه ای بخواد اورده باشه!!

    آره دلم خوشه به ادب سفر و ادب میزبانی از طرف خدا و ولی خدا


    اخبار اختلاسا رو که میشنوم
    بیشتر از اینکه از اختلاس داغ کنم از برخورد عادی مردم با اون داغ میکنم
    از اینکه راحت به بخور بخور و ببر ببر داریم عادت میکنیم داغ میکنم
    و این از خطرناکترین چیزاییه که ممکنه گریبان یه ملت و حکومت رو بگیره
    تنها نقطه امیدم اینه که پخش این موارد معلوم میکنه کسانی تو این بدنه هستند که هنوز پاکند و قاطی زد و بند و این مسائل نشدند!
    اگه میخوردند ومیبردند و ما روحمونم خبردار نمیشد! و تازه دلمونم خوش بود که نظاممون پاک و سالمه!! این دیگه خیلی ناجور بود انطوری که تو خیلی از نظامها ممکنه باشه!
    پس پخش اخبار اختلاس درسته یه رویه ش تلخه اما روی شیرینی هم داره
    ایشالا این شیرینی با برخورد قاطع و بدون اغماض با این مفسدین خالی از اخلاق وانصاف شیرینتر هم بشه.


    میگفتند همه جا بت پرستیه!
    یعنی یه روزی میشه که توحید بر این جامعه حکمفرما بشه؟!
    میگیم همه جا فساد وفحشاست!
    یعنی یه روزی میشه که عدل و داد بر این عالم حکمفرما بشه؟!
    خدا اونا رو سیصد و اندی سال به خواب عمیق فرو برد چشم که باز کردند وعده الهی رو محقق دیدند!
    میشه آیا برا ما هم اون قصه تکرار بشه؟!
    میخوام بگم دقیقا!!
    تو پیوندت رو با امام محکم کن اگه کردی دیگه نگران مرگت نباش هروقت ظهور کنه تو رو هم زنده میکنن که تحقق وعده الهی رو با چشمت ببینی!!
    این همان بحث رجعته اگه شنیدین
    امری که برا بعضی خیلی عجیبه اما با وجود داستان اصحاب کهف در کلام الهی باید گفت چه جای عجب؟!
    ام حسبت ان اصحاب الکهف والرقیم کانوا من آیاتنا عجبا؟!
    با این تفاوت البته که کهف اصحاب آخرامان قبرهاشونه!

    + اَللَّهُمَّ إِنْ حَالَ بَیْنِی وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِی جَعَلْتَهُ عَلَی عِبَادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً فَأَخْرِجْنِی مِنْ قَبْرِی
    مُؤْتَزِراً کَفَنِی شَاهِراً سَیْفِی مُجَرِّداً قَنَاتِی مُلَبِّیاً دَعْوَهَ الدَّاعِی فِی الْحَاضِرِ وَ الْبَادِی -فرازی از دعای عهد-
    از حضرت صادق(علیه السّلام) هم منقول است که هر که چهل صباح دعای عهد را بخواند از یاوران قائم ما باشد و اگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد خدا او را از قبر بیرون آورد که در خدمت آن حضرت باشد!!


    میگم گاهی احتیاط خلاف احتیاطه
    نظام زندگی نباید بهم بخوره
    میگه احتیاط در همه حال خوبه
    میگم نیست
    میگه هست
    میگم نیست
    میگه اونی که نیست مرد میدانه!
    میگم جناب لک! اجازه میدین احتیاطا لک لکتون بخونم؟!
    برای لحظه ای جا خورد
    ازم توقع همچین حرفی نداشت انگار
    قرائن نشون میده کوتاه اومده باشه. هرچه باشه پای خودش به میون اومد، حرف خدا و دین خدا دیگه نیست!!!

    + بارون اومده کوچه خیسه سگها میرن ومیان ماشینا میرن و میان ادما میرن ومیان
    مسجد وخونه و مدرسه و کوچه خیابون و دقیقا همه چیز و همه جا نجسه!!!
    حق نداریم پای احتیاطو اینجاها وسط بکشیم


    میگم یه پیازیم بیاری بدک نیست
    با تعجب میگه هر وقت خواستم بیارم میگفتی مسجد میخوای بری مکروهه، حاجی! حکم خدا نکنه عوض شده؟!
    میگم نه حکم همانه، ولی پیاز کیلوی دوازده هزارتومن رو کی دیگه از بوش اذیت میشه؟!! خخخخخ
    نون پیازم که میگفتن خوب چیزی بوده ها!! همین رو هم دارن از ملت دریغ میکنن.


    صحبت دعا و خواسته شد
    گفتم حالا بی ریا و دروغ! کیا میتونن بگن خواسته واقعی دلشون چیه؟!
    یکی گفت معنویت
    یکی گفت مال
    یکی گفت فلان پست و سمت
    یکی گفت همسر ایده آل
    یکی گفت فرزند فلانجور
    بعضیام که خوب قاعدتا نتونستن به زبون بیارن!
    گفتم یادتونه تا همین چندوقت پیش همه یه خواسته داشتین؟! دعا میکردین و مرتب تذکر میدادین که پشت بلندگو هم دعا کنیم؟!
    《نزول باران》
    ولی همین بارونی که بشدت طلبش میکردیم و پایان محرومیتش رو از خدا میخواستیم وقتی پیش پیش زمینه براش فراهم نکردیم، شد بلای جان خودمون و مالمون!
    این خواسته هامونم همینطوره
    اول ظرفیت چیزی رو در خودت ایجاد کن بعد اونو بطلب!
    تو که پست میخوای ظرفیتشو داری؟
    تو که مال میخوای، چی؟!
    شمایی که حتی معنویت میخوای، شما چی؟!
    و
    و
    و


    قال رَسُولُ اللهِ - صلّی الله علیه و آله - :
    إذا دَخَلْتُمْ بِلاداً فَکُلُوا مِنْ بَصَلِها یَطْرُدُ عَنْکُمْ وَباها.
    وسائل الشیعه، ج 17، ح 1»

    پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمودند:
    هر گاه وارد شهری شدید از پیاز آن جا بخورید؛ زیرا با خوردن پیاز آن شهر از امراض عمومی آنجا در امان هستید!!

    + تو گرونی پیاز و نقل این روایت؟!
    - راستش سه کیلو پیاز خریدم میترسم بیاد و قیمتش بشکنه!! خخخخخ

    ولی جدای از مزاح، روایت بسیار جالبیه و میتوته موضوع تحقیق جوامع پزشکی قرار بگیره تحت عنوان:《واکسن سفر》


    دید وبازدید عید و سری زدیم به یکی از سادات محل
    از باب خودشیرینی و محکم کردن پیوند میگم:
    سید و شیخ شاخه های یه ریشه اند یه جورایی فامیلیم ها!
    سید میخنده
    داداشم میگم البته زحمتش مال ما شیخاست آقایی ش مال سادات!!
    میگه خدارو شکر کنین چارشنبه نیست
    رفقا از باب مزاح بهم میگن: سد چارشنبه
    با خنده میگم حالا یکی از چهارشنبه هاتونو تعریف میکنین که حساب کار دستمون بیاد؟!
    خاطره ای از جوونیاش تعریف کرد
    گفتم: میگن هرروزتون نوروز باد، با این حساب ما عوام هر روزمون چهارشنبه ست، حساب کار انگار باید دست شما بیاد!!
    و همه با هم میخندیم
    داداشم میگه منشا این حرفو میدونین که؟!
    میگن خداوند جهنم رو روز چهارشنبه خلق کرد بهم ریختگی چهارشنبه ها که به سادات نسبت میدن روی همین ناهمگونی فرزندان فاطمه و آتش جهنمه!
    میگم همون چیزی که در وجه تسمیه فاطمه گفته شده
    بریده شده از آتش. او و ذریه و محبینش.

    + به سادات احترام بذاریم خوباشونو بخاطر خودشون، بداشونو بخاطر اجدادشون.


    در صحیح بخارى» مى خوانیم که پیامبر صلى الله علیه وآله فرمود:
    جلو راه مردم ننشینید!
    برخى گفتند: ما ناچاریم از نشستن.
    فرمود: پس حقّ آن را ادا کنید.
    پرسیدند حقّ آن چیست؟
    فرمود:
    غَضّ البَصر و کَفّ الاَذى و رَدّ السلام والامر بالمعروف و النهى عن المنکر»
    ١. ترک چشم چرانى ٢. ترک آزار و اذیت ٣. رد جواب سلام دیگران ٤. امر به معروف و نهى از منکر.
    -تفسیر نور ذیل ایه ٣٠ سوره نور-

    توضیح:
    دستور اولیه اینه که راه مردم مال مردمه پس حق نشستن بر راه مردم که خواه ناخواه باعث زحمت اونهاست رو ندارین.
    حالا اگه مجبورین (مثلا پیرمرد وپیرزنی ست که خسته راهه و باید دقایقی رو به استراحت بشینه یا اونجا به انتظار کسی ایستادین یا مثل پلیس و نگهبان که کارش چنین اقتضائی رو داره و.) حقش رو میبایست ادا کنین!

    لابد متوجه هستین که سر راه محل عبور زن و بچه مردمه
    گاهی هوا باد وطوفانیه
    گاهی حواس اونا به خودشون نیست
    گاهی دستشون پره و امکان حجاب گرفتن کاملو ندارند
    حالا که مجبورین به نشستن، لااقل چشم پاک باشین!

    توجه دارین سر راه محل گذر ملته
    هر جور آدمی هم از اون میگذره
    دوست دشمن
    موافق مخالف
    سالم معلول
    عاقل دیوانه
    آزار و اذیت کسی نکنین
    دستش نندازین
    غیبتش نکنین
    تهمتش نزنین
    تمسخرش نکنین
    جوری بشینین که رفت وآمدشون دچار اختلال نشه

    چون بر راه نشستین عابرین معمولا سلامتون میکنن
    حالا که نشستین سلامی رو بی جواب نذارین
    حرمت گذاشتند حرمت بذارین
    روحیه برادری و برابری رو تا میتونین تقویت کنین
    مخصوصا اگه محل پررفت و آمدیه به توجیه اینکه حریف جواب نمیشین از این دستور غفلت نورزین

    چون بر سر راه نشستین
    شاهد گناهان و اشتباهات دیگران هم ممکنه باشین
    شاهد درگیری و نزاع مردم ممکنه باشین
    از کنار این مسائل بی تفاوت نگذرین و درصدد اصلاح مشکلات و کاستی ها بربیایین

    + زیباست. متدین که شدی هیچ چیز تو عالم نیست مگر براش حقوقی باید قائل باشی و بهش عمل کنی حتی اگه اون چیز سر گذر باشه!


    شیخ باید حجه الاسلام والمسلمین باشه
    هستند کسانی که هیچ کدومش نیستند
    نه گفتاری دارند و نه رفتاری

    هستند که فقط حجه الاسلامند
    گفتار دارند
    حرف خدا و پیغمبر رو به مردم میرسانند کسی فردای قیامت نمیتونه بگه خبر نداشتم میگن فلان شیخ مگه بهتون نرسوند؟!

    ولی کمند حجه المسلمین باشند
    کسانی که در رفتار حجت رو بر مردم تمام کرده باشند که فردای قیامت بگن اینم یه انسانی بود تو دور و زمونه شما چطور تونست خودشو حفظ کنه شمام میتونستین بکنین!

    حجه الاسلام یعنی حجه للاسلام
    و حجه المسلمین یعنی حجه علی المسلمین (والبته حجه للمسلمین علی الکافرین)

    پس به صرفی که کسی حجه المسلمین نیست حق نداری حرفشو نپذیری چرا که بهرحال حجه الاسلام هست

    و اما هستند کسانی که بدون اینکه شیخ باشند حجه الاسلام هستند
    و هستند کسانی که بدون اینکه شیخ باشند حجه المسلمین هستند
    و هستند کسانی که بدون اینکه شیخ باشند حجه الاسلام والمسلمین هستند

    + به افتخار شهید حججی و شهید حججی ها


    خوبه عید مبعث بود که بعضیا به این بهونه شیرینای مونده از عیدشونو بیارن و بین نمازگزارا پخش کنن! خخخخخ
    کاش مناسبتای دیگه رو اینجور ساپورت میکردن!! سه روزه داریم شیرینی میخوریم!!

    آخه تو این روزا معمولا مردم همینجوری اشباع شده از شیرینی شکلات هستن

    حالا واقعا چه باید یکنیم با زیاده اقلام عیدمون؟!
    کاش میشد یه سر و سامانی بهش داد
    یا باید دور ریخت که حیفه! یا باید گروگر مصرف کرد که مبادا بخوره به تاریخ انقضاءش! که خوب این خودش عین ضرره
    بازیافتم که نمیشه کرد خخخخ
    سرمزار و سرکوچه و مسجد و مدرسه بردن هم که بنظر بهترین گزینه ست ولی همون محظور بالا رو داره
    سبزه ها رو چکار باید کرد؟
    ماهی قرمزا رو؟
    جوجه رنگیا رو؟
    اصلا همه ش لازم بود که حالا تو شرش بمونیم؟!
    چقدر خوبه یه چیزایی رو تو عید از بیخ حذف کنیم
    چقدر خوبه یه چیزایی رو اصلاح و تغییر بدیم
    چقدر خوبه نوروز رو از جشن خوردنی ها و سفره مفره به جشن دید وبازدید و بگو و بخند و ورزش و تفریح و مسابقه برش گردونیم
    چقدر خوبه اگه قرار به پذیراییه به چیزایی باشه که طبیعی تره و از موندگاری طولانی تری برخورداره.
    نمیدونم. فقط میدونم یه کاری باید کرد!


    با مینی بوس یکی از روستاها داشتم میرفتم
    با زبون خودشون داشتند حرف میزدند کلیت بحثو میفهمیدم.
    یکی از مسافرا با یه حرارت و آه و اندوهی میگفت اووه نمیدونی گرونی داره غوغا میکنه! مملکتیه که ما داریم؟ پیاز گرفتم کیلویی 14 هزار تومان! سیب زمینی گرفتم چقدر! چی چی گرفتم فلان
    حسابی داشت مانور میداد که جناب راننده که با کمال تعجب تا اون لحظه ساکت و متفکرانه به صحبتای دیگران گوش میداد، پرید جلوشو و گفت داداش! گرونی چی؟! کشک چی؟!
    ثابت میکنم که گرونیی در کار نیست!
    طرف با عصبانیت جواب داد از این گرونتر؟! خوابی مثل اینکه؟ یا تو این مملکت نیستی؟
    یا هم که ماموری چیزی هستی نمیدونیم؟!
    گفت صبر کن برات ثابت میکنم صبر کن
    پرسید قیمت امسال یه راس گاو چنده؟! گفت حدود سی میلیون تومن
    گفت خوب تو که دامداری یکی از گاوتو بفروش برو کل خرید منزلتو انجام بده
    مثل سالهای قبل که یه گاوتو میفروختی و هزینه های زندگیتو تامین میکردی
    پس در واقع امر، میبینی گرونی وجود نداره!!
    دیدم بد نمیگه
    طرف هم مجاب شد

    + طرح نفت در برابر غذا رو که اروپاییها مطرح کردند کاری بهش ندارم
    اما هرساله آخر و اول سال شاهد بحثای مربوط به حقوق کارمند وکارگر و میزان افزایشش هستیم مخصوصا امسال که دیگه شرایط یه جورایی استثنائیست.
    بنظرم بهترین طرح که یک بار برای همیشه به این بحثا میتونه پایان بده: طرح 《کار در برابر غذا》ست.
    دولت موظفه به جای یه گونی کاغذ پاره، مایحتاج اولیه کارمند و کارگرشو که توسط کارشناسان مربوطه بررسی و تعیین میشه تامین بکنه: سهمیه چقدر گوشت و چقدر لبنیات و برنج و قند وحبوبات و. انواع خدمات ضروری مثل مسکن و درمان و غیره
    باید تا کمرشون نشکسته بار رو از دوش کارگر وکارمند بیچاره برداشت، و بر گرده دولت و نظام که مسبب اصلی این شرایطند گذاشت!
    در اون صورت از طرفی با فراغت بال شاهد کارایی بهتر نیروی کار جامعه مون خواهیم بود
    و از طرفی دولت و نظام هم با احساس فشار بر خود بطور جدی و واقعی سعیشو در جهت تثبیت بازار انجام خواهد داد و از حالت شعاری خارج خواهد شد.
    و مهمتر از همه مردم پای نظام و آرمانهای دست اول اون که به نوعی آرمانهای دست دوم اکثریت جامعه هست، تاب ایستادگی و مقاومت خواهند داشت.


    برا رسیدن به قله از نقاط فرو و پست باید آغاز کرد
    برای پایین اومدن از قله هم بایست ناچارا به نقاط پست وپائین پا گذاشت
    نوزادی و پیری دوسوی پست عمر انسانند و جوانی قله اون
    کاش تا وقتی تو قله هستیم از وسع دیدی که بهمون بخشیدن بهره لازمه رو ببریم.

    اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن ضَعْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِن بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِن بَعْدِ قُوَّةٍ ضَعْفاً وَشَیْبَةً. (54) روم-
    خدا کسی ست که شما را از ضعف آفرید! سپس بعد از ضعف، قوت بخشید. و مجدد بعد از قوت، ضعف وپیری تقدیر فرمود.

    + روز میلاد جوان ابی عبدالله (حضرت علی اکبر سلام الله علیه) و روز جوان بر همه برادران وخواهران عزیزم مبارکا باد.


    امام صادق علیه السلام با بعضی از اصحاب برای تسلیت به خانه ی یکی از خویشاوندان می رفتند.
    در بین راه بند کفش امام پاره شد به طوری که کفش به پا بند نمی شد.
    امام علیه السلام کفش را به دست گرفت و پای به راه افتاد.
    ابن ابی یعفور- که از بزرگان صحابه ی آن حضرت بود- فورا کفش خویش را از پا درآورد، بند کفش را باز و دست خود را دراز کرد به طرف امام تا آن بند را بدهد به امام که امام با کفش برود و خودش با پای راه را طی کند.
    امام با حالت خشمناک!! روی خویش را از عبد اللّه برگرداند! و به هیچ وجه حاضر نشد آن را بپذیرد و فرمود:
    اگر یک سختی برای کسی پیش آید، خود آن شخص از همه به تحمل آن سختی اولی است!! معنا ندارد که حادثه ای برای یک نفر پیش بیاید و دیگری متحمل رنج بشود!!»
    -داستان راستان-

    + 1. آب تو خونه ت که افتاد حق نداری از خودت برگردانی و متوجه همسایه و همسایه هات بکنی!! بلکه به سمتی هدایت کن که کسی به رنج و زحمت نیفته!
    چقدر تو این حوادث اخیر، مردم و مردم، مردم و مسئولین، مسئولین ومسئولین سیل را به همدیگه حواله کردیم! و از این بابت خسارت دیدیم، خدا عالمه؟!

    2. از الگوسازی غلط پرهیز کنیم
    بعضی از هموطنانمون تو یه گوشه ای از این مملکت به مشکل برخوردند حق نداری بی تفاوت باشی و اگه کاری از دستت برمیاد دریغ بورزی - که متاسفانه چنین افراد خالی از احساس وانسانیتی در کنار گوشه عالم من جمله مملکت ما پیدا میشن که اتفاقا از تمکن بالایی هم بعضا برخوردارند - و البته حق هم نداری مثل بعضی الگوها که درصدد معرفیشونن زندگی خودت و خانواده ت رو فلج کنی که مثلا زندگی دیگران رو بخوای درست بکنی!
    بین توصیه های دینی بایست جمع کرد.

    (بله ایثار سر جای خود برا گروهی از افراد ومخصوصا اونجا که مساله ای شخصی باشه قابل قبوله ومطلوب.
    و باز بله اونجا که قضیه مربوط به حفظ جان افراد باشه، اقدام و عمل بی تردید واجبه و لازم)

    خلاصه مردم تو این حادثه دو گروهند برکناران از مصیبت که توصیه به انفاق و همراهی و همدلی خارج از جوگرفتگی میشن و مصیبت دیدگان که به قناعت و پذیرش مشکل و عدم طلبکاری از این و اون.

    بد نبینین


    در چند پست قبل -پست 《حق سر گذر》- نوشتم
    چقدر جالبه تدین ودینداری! که برا هرچیزی حقی قائله و انسان رو به ادای اون حقوق وا میداره ولو اگه اون چیز مثل سر گذری باشه!
    (رساله حقوق امام سجاد علیه السلام نمونه ای روشن بر این ادعاست)

    حالا فکرشو کردیم اگه عنوان بظاهر دست پائینی مثل سر گذر بر ما حق داره، چه چیزها و کسانی در عالمند که بالاترین حق و حقوق ها رو ممکنه بر گردن من و شما داشته باشند؟؟؟!
    ایام ولادت امام عصر عجل الله تعالی فرجه است در راس همه حقوق مسلما حقوق امام زنده بر امتش خواهد بود!
    مگر نه اینه که در وصف اهل بیت داریم: الطَّیِّبِینَ الأَْبْرَارِ الأَْخْیَارِ الَّذِینَ أَوْجَبْتَ حُقُوقَهُمْ.
    حقوقی که همینقدر بگم اونقدر سنگین هست که در فرازهای پائینی دعای ندبه از خود خدا درخواست کنیم که ما رو بر ادای اونها یاری فرما :
    وَ أَعِنَّا عَلَی تَأْدِیَهِ حُقُوقِهِ إلَیْهِ.
    -ابتدا در شناخت درست حقوق و سپس در ادای درست اونها-
    الان وقتشه از خود بپرسیم برا امام زمانمون چکار کردیم؟! برا امام زمانمون چکارها باید بکنیم که نکردیم؟! و البته چکارها که میکنیم و نمیبایست بکنیم؟!

    + اَللَّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ مَانِعِیهِمْ حُقُوقَهُمْ


    میگه چه جوریه که بیش از هزار ساله متولد شده و زنده ست؟!!!
    گواهی تاریخ نویسان شیعه وسنی به دروغ شبیه تره تا واقعیت!!
    حالا زنده باشه، چه جوریه که طبق شنیده ها وقتی ظهور میکنه در هیات جوانی ست؟!
    این روایات هم در دروغ کم از اون شهادات ندارند!!!

    -نشنیدم کسی تا به حال این جواب رو داده باشه-
    میگم: ماجرای ردالشمس رو که ان شاءالله شنیدین؟!

    {{ این ماجرا طبق اونچه شیخ مفید در ارشاد فرمودند دو مرتبه واقع شده ; یکی در زمان حیات پیامبر(ص) و دیگری بعد از فوت پیامبر(ص)
    مورد اول : اسماء بنت عمیس، و ام سلمه(زوجه پیامبر)، و جابربن عبداللّه انصاری، و ابوسعید خدری، و جماعتی از اصحاب، نقل کرده اند:
    روزی بر حضرت وحی نازل شد و حالت غش و بیهوشی به حضرت دست داد و سر بر زانوی علی(ع) گزارد تا وحی را تحمل کند. مدتی طول کشید تا این که خورشید غروب کرد و حضرت نماز عصر را نخوانده بود. وقتی پیامبر به حالت عادی برگشت, به علی فرمود: آیا نماز عصرت فوت شد؟! علی(ع) فرمود: آری, چون سرشما بر زانوی من بود نتوانستم نمازم را به صورت عادی بخوانم و فقط با اشاره رکوع و سجود کردم .
    پیامبر(ص) ازعلی(ع) خواست دعا کند. امام دعا کرد و خورشید برگشت و علی(ع) نماز عصر را خواند.1
    امّا واقعه ردّ الشمس بعد از فوت پیامبر(ص) به این صورت بود که وقتی حضرت علی(ع) با اصحابش می خواست از فرات به سوی بابل حرکت کند, نماز عصر را با بعضی از اصحابش خواند, ولی بقیه مشغول تیمار اسب هایشان شدند و نماز عصر آن ها فوت شد. علی(ع) دعا کرد و خورشید برگشت و آنان نماز عصر را به موقع خواندند. 2
    ابن عباس می گوید: خورشید برای هیچ کس جز سلیمان و یوشع و علی بن ابی طالب برنگشت. 3
    پـاورقی 1.بحارالانوار, ج 41 ص 171و 172
    پـاورقی 2.همان .
    پـاورقی 3.همان , ص 175 }}


    پس اینکه زمان در اختیار ولی الله قرار بگیره بی سابقه نیست!
    حالا حضرت صاحب امان عجل الله تعالی فرجه صاحب زمانه دیگه، حاکم بر زمانه، همانجور که حاکم بر مکان هم هست!
    - در مورد حاکم بودن ائمه بر مکان که داستانهای زیادی شنیدیم مثل حضور امام جواد بر بالین پدر در اخربن لحظات عمر مبارکشون، مثل حضور امام سجاد در تدفین پیکر بی سر پدر و و و -

    در جواب اعتراضی که میگه اگه اهل بیت آگاه بودند به طرز شهادت خودشون پس چرا اقدام کردند؟ این خودکشی به حساب نمیاد؟! میگن درسته امام این اگاهی رو داره -وگرنه حضور او در اون میدان کمالی براش محسوب نمیشه- اما قرار نیست مطابق علمش عمل کنه چرا که عالم از عالم امتحان وآزمایش، عالم از عالم سبب و مسببی خارج خواهد شد که خلاف حکمت و اراده الهی ست
    ولی در عین حال میبینیم پیامبر در لیله المبیت وقتی توسط پیک وحی از نقشه دشمنان مبنی بر قتل ایشون آگاه میشن، شبانه و پنهانی از مکه خارج شده و علی را به جهت فریب دشمن بر بستر خود میخوابانند چرا که باز حکمت و اراده الهی اینجا در این است که تا ابلاغ رسالت کامل نشده پیامبرش باید بر زمین باقی بماند!
    ائمه اهل بیت هم همگی حاکم بر زمانند اما جز در موارد اندک ومقطعی -مثل دوحادثه فوق- از ان بهره نگرفتند ولی امام زمان به جهت حکمتی که هست واینکه باید ذخیره الهی تا فراهم شدن شرایط ظهور بر زمین باقی بمونه وعالم را بعد از اون که پر از فساد شده از عدل و داد پر بکنه، در زمان تصرف کرده و بر آن سوار است بنابرین زمان در او اثر نخواهد گذاشت و به صورت جوانی باقی مونده ولو هزاران سال دیگه هم به این هزارسالی که گذشته بخواد اضافه بشه.

    پس مشکل تو عمر طولانی و ظهور ایشون در هیات جوانی نیست مشکل در عدم شناخت امام و امامته.

    به جریان آصف بن برخیا و احضار تخت بلقیس ارجاعتون میدم قالَ الَّذِی عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْکِتَابِ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَن یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ. 40 نمل-
     آصفی که یکی از هفتادوسه حرف اسم اعظم الهی رو طبق روایت میدانست در چشم برهم زدنی تخت بلقیس رو از کشوری به کشوری دیگه حاضر میکنه. ائمه اهل بیت علیهم السلام که هفتاد و دو تا از هفتاد وسه حرف رو میدونند با این حساب چه تصرفاتی در عالم که نمیتونن انجام بدن؟!
    عیسی طبق صریح آیه قرآن مرده زنده میکرد کور مادرزاد شفا میداد به پرنده گلی روح میبخشید البته قطعا (باذنی -به اذن واجازه الهی-) 110 مائده


    + احساس کنی امامت زنده ست از طرفی یزرگترین دلگرمی عالمه
    ولی از طرفی در زیارت ائمه اهل بیت میخوانیم: یَرَوْنَ مَقَامِی وَ یَسْمَعُونَ کَلاَمِی وَ یَرُدُّونَ سَلاَمِی (دعای اذن دخول مشاهد مشرفه) اگر مرده امام اینچنین باشه امام زنده به طریق اولی ناظر اعمال و رفتار ما مردم هست، مگه نه؟! جایگاه ما رو میبینه! گفتار ما رو میشنوه! و با این حساب وای بر ما با این روسیاهی
    . فَسَیَرَی اللّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ. 105 توبه-


    میطلبه که حرمت لازمه رو به این حضور مقدس بگذاریم و بیشتر مراقب خودمون و دل مولامون باشیم!


    دخترک یه گوشه کز کره بود و تو عالم خودش سیر میکرد
    جلو رفتم و علت پرسیدم
    گفت میخوایم از اینجا بریم. مجبوریم بریم. محل کار بابام عوض شده! مامانم ولی همه ش گریه میکنه مامان بزرگم میگه دخترم! قسمت آباده دیگه، چاره ای نیست باید رفت!
    حاج اقا! قسمت آباد جای خیلی بدیه؟!
    گفتم اوووه خبر ندارین مگه؟! برو مامان و مامان بزرگتم بگو قسمت آباد اسم قبلی اونجا بوده! اون وقت آره ظاهرا جای خیلی خوبی نبوده الان ولی اسمش شده حکمت آباد!!
    از وقتی اسمشو عوض کردند خیلی جای دلچسب و خوبی شده اتفاقا !!
    دخترک رو روز بعد که دیدم سرحال و سرزنده بود
    گفت بهشون گفتم یه کم به همدیگه نگاه کردن و بعد گفتن حق با حاج آقاست
    الانم قراره به مناسبت رفتنمون مامانم برام مهمونی بگیره! حاج آقا خیلی ممنون.
    گفتم قابل شما رو نداشت، زیباترین فرشته الهی!
    پرشاش حالا دیگه تا خود خورشیدم میرسید!


    جنگ بدر در یک اتفاق عجیب و معجزه گونه، مشرکین تا به دندان مسلح شکست خوردند و مسلمین پا و مستضعف پیروز شدند!
    جالب اینکه 《علت شکست و پیروزی》 در هر دو گروه آنچنان که خداوند آگاه به آشکار ونهان میفرماید، یک چیز بود:
    《کم و سبک نشان دادن حریف》

    - وَإِذْ یُرِیکُمُوهُمْ إِذِ الْتَقَیْتُمْ فِی أَعْیُنِکُمْ قَلِیلاً وَیُقَلِّلُکُمْ فِی أَعْیُنِهِمْ لِیَقْضِیَ اللّهُ أَمْراً کَانَ مَفْعُولاً وَإِلَی اللّهِ تُرْجَعُ الأمُورُ (44) انفال-

    کم نشان دادن مشرکین برای مسلمانان باعث دلگرمی انان به نتیجه جنگ شد و بهشون شجاعت و جسارت بخشید!
    و در نقطه مقابل کم نشان دادن مسلمین برای مشرکین سبب سهل انگاری و غرور اونها و درنتیجه شکستشون گردید!!

    و معنای این حرف جز این نیست که این طرز نگاه ما انسان ها به پدیده های اطرافمونه که میتونه پیروزی یا شکست ما رو رقم بزنه!
    با توجه به این واقعیت، ما به اتفاقات و حوادث اطرافمون چه جوری نگاه می کنیم؟!

    + بد نیست بدونیم همین مسلمین در جنگ حنین کثرت جمعیتشون باعث همچین غروری شد و میرفت که به شکستشون منجر بشه که در نهایت به خیر گذشت (آیات 25 و26 توبه)


    کسی خدمت پیامبر رسید و مشتاقانه ازشون طلب موعظه و نصیحت نمود
    از اونجا که اونی که نجات بخشه شنیدن موعظه نیست و عمل کردن به اونه
    پیامبر پرسید بهش عمل میکنی؟!
    گفت بله
    بار دوم پرسید عمل میکنی؟
    گفت بله
    بار سوم که ازش تعهد گرفت فرمود:
    《اول هر کاری آخرش رو ببین؛ اگه خوب بود بکن اگه نبود نکن》
    به عبارت دیگه نعمت عقل و همچنین تجربه ای که خدا راحت و ارزون در اختیارت قراد داده رو پاس بدار و هر کاری رو پیش از انجام، بر این دو عرضه و سپس اقدام کن.
    واقعا همین تک موعظه کافیه انسان رو نجات بده اما.

    کاش همون اولی که طرف میخواست لب به دخانیات بزنه آخرشو میدید
    کاش همون اولی که با همسرش وارد جدل و بگومگو شد آخرشو میدید
    کاش رو دنده عصبانیت که افتاد و به جای کنترل، مرتب تشدیدش میکرد آخرشو میدید
    کاش دنبال شهوتش که راه افتاد آخرشو میدید
    کاش کلاه دیگرانو که برمیداشت آخرشو میدید
    کاش
    کاش
    کاش

    + الإمامُ الکاظمُ علیه السلام ـ عند قبرٍ حَضَرَهُ ـ :
    إنَّ شیئاهذا آخِرُهُ لَحَقِیقٌ أن یُزهَدَ فی أوَّلِهِ ، وإنَّ شیئا هذا أوَّلُهُ لَحَقِیقٌ أن یُخافَ آخِرُهُ.
    امام کاظم علیه السلام ـ به گاه حضور بر سر گورى ـ فرمود:
    دنیایی که آخرش این است، سزاوار است که از همان اول به آن دل بسته نشود!! و آخرتی که اولش این است، به جاست که از آخر آن ترسیده شود!!


    《العلماء وَرَثَة الانبیاء》 ا از این روایت خیلی خوششون میاد
    مثل پدر و مادرا از 《وبالوالدین احسانا》!!

    اما این روایت پیش از اینکه بیان امتیاز باشه، بیان وظیفه ست.

    از بزرگترین انبیاء پدر ادیان توحیدی حضرت ابراهیم علیه السلامه
    علماء ومخصوصا اونها که سمت تبلیغی دارند رو به تفکر و تعمق در آیات 41 تا 50 سوره مریم که گوشه ای از زندگی تبلیغی اون حضرت رو به نمایش میگذاره، دعوت میکنم

    ١. وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّهُ کَانَ صِدِّیقاً .41-
    صدیق کسیه که حرف وعملش یکیه.
    مبلغ در وهله اول باید از خودش شروع کنه
    اون مبلغ خودساخته ست که در دیگران میتونه تاثیر بگذاره و هدایتگری بکنه اگه قراره البته ثمرات زحماتشو ببینه!

    ٢. إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ یَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ. 42-
    بعد از خودسازی، نوبت به جامعه میرسه.
    در ساخت جامعه باید از نزدیکان شروع کرد که هم نسبت به اونها دلسوزی بیشتری وجود داره و هم اینکه ایمان و عدم ایمان اونها در ایمان و عدم ایمان دیگران موثر میتونه باشه -همراهی اونها بمنزله تایید شخص، و عدم همراهی به منزله رد شخص تلقی میگردد-
    حتی اگه اون نزدیک بمنزله پدر وبلکه پدر انسان باشه(البته با رعایت اصول ادب)

    ٣. نسبت به هدایت هیچ کس مایوس نباید بود حتی اگه اون کس خود بت تراش بوده باشه ومسبب و مروج انحراف مثل مخاطب خاص ابراهیم در این آیه -آذر- که از سابقه او بی اطلاع نیستیم.

    نکته: اصلاح از سرشاخه ها اگرچه کار سخت وطاقت فرسائیه ولی در صورت موفقیت آمیز بودن، با یک سرشاخه کلی جمعیت اذناب و دنباله روان اون رو هم هدایت کرده ای

    ٤. یَا أَبَتِ إِنِّی قَدْ جَاءنِی مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ یَأْتِکَ فَاتَّبِعْنِی. 43-
    از این نظر باید انتظار داشت که دیگران از ما تبعیت کنند که نسبت به اونها بظاهر از علم بالاتری برخورداریم.
    درک کنیم که تبعیت از ما در واقع تبعیت از علمه، و نه از شخص ما!
    حق نداریم مردم رو به خودمون بخونیم، بلکه دعوت به سوی علم باید بوده باشه!
    و وقتی اینچنینه که خودمون در مقابل کسانی که از علم بالاتری از ما برخوردارند تمکین کافی رو داشته باشیم.
    به هملباس بودن با علما وبزرگان غره نشیم! که علم زیر این لباس است و نه خود این لباس!

    ٥. یَا أَبَتِ لَا تَعْبُدِ الشَّیْطَانَ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلرَّحْمَنِ عَصِیّاً 44-
    بایست مبلغ جهت تاثیرگذاری بهتر بر مخاطبین از روشهای موثر و متنوع تبلیغی به زیبایی هر چه تمامتر بهره بگیره
    از مهمترین اونها برانگیختگی حس سپاسگذاری نسبت به خدای رحمان صاحب نعماته و اینکه پیروی از شیطان در تضاد با این حس نهفته در وجود همه انسانهاست

    آنچنان که در آیات قبل از راه عقل هم وارد شده بود: یَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا یَسْمَعُ وَلَا یُبْصِرُ وَلَا یُغْنِی عَنکَ شَیْئاً 42-
    و انچنان که در آیه بعد از راه احساسات فردی هم وارد میشه.

    ٦. یَا أَبَتِ إِنِّی أَخَافُ أَن یَمَسَّکَ عَذَابٌ مِّنَ الرَّحْمَن. 45-
    تبلیغ و امر و نهی مبلغ جز از روی دلسوزی و عشق وعلاقه به مخاطبینش نباید بوده باشه و این رو میبایست با صدای رسا و از عمق جان اعلان وابلاغ و بلکه اثبات نماید.
    حتی اگر در جواب دعوت دلسوزانه ش، ارعاب و تهدید تحویلش دادند، کماکان از دایره خیرخواهی خارج نشود!  سَأَسْتَغْفِرُ لَکَ رَبِّی إِنَّهُ کَانَ بِی حَفِیّاً 47-

    ٧. قَالَ أَرَاغِبٌ أَنتَ عَنْ آلِهَتِی یَا إِبْراهِیمُ لَئِن لَّمْ تَنتَهِ لَأَرْجُمَنَّکَ وَاهْجُرْنِی مَلِیّاً 46-
    در راه تبلیغ باید پیی هرگونه برخورد خشونت آمیز از طرف هرکس ولو نزدیکترین آشنایان رو به تنش بماله و از نوع رفتارشون هرگز دلسرد و دده نشه
    به عبارت دیگه احساسات خانوادگی و عرق ملی میهنی اویند که باید تابع او و هدف والای او باشند و نه بالعکس

    ٨. قَالَ سَلَامٌ عَلَیْکَ سَأَسْتَغْفِرُ لَکَ رَبِّی إِنَّهُ کَانَ بِی حَفِیّاً 47-
    انجا که تبلیغ اثرگذار نیست باید محترمانه به بحث پایان داد و وارد جدل و بگومگو نشد که اگه اثری داشته باشه تنها تیز کردن اتش لجاجت طرف است!


    ٩. وَأَعْتَزِلُکُمْ وَمَا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ 48-
    در تبلیع علی رغم فرار از جدل، از قاطعیت و جدیت لازم برخوردار بایست بود به جوری که مخاطب اون رو کاملا لمس و درک بکنه و بدانه اونی که قراره در نهایت کوتاه بیاد اون نیست!

    ١٠. وَأَدْعُو رَبِّی عَسَی أَلَّا أَکُونَ بِدُعَاء رَبِّی شَقِیّاً 48-
    مبلغ باید ایمان و امیدقلبی به امدادهای الهی در طی مسیر سخت و نفس گیر خود داشته باشه و هرگز دچار ناامیدی نگردد

    ١١. فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَمَا یَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَکُلّاً جَعَلْنَا نَبِیّاً 49-
    وَوَهَبْنَا لَهُم مِّن رَّحْمَتِنَا. 50-
    اینجور تبلیغی قطعا بی پاداش از طرف خدا نخواهد بود و مبلغ به چشم خودش عنایات الهی رو در حق خود و نسل خود مشاهده خواهد نمود.

    ١٢. باید زندگی اینجور مبلغین رو برای سایرین بیان کرد تا علاوه بر تجلیل از زحمات اونها، الگوسازی مناسب هم صورت گرفته باشه.
    وَجَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِیّاً 50-
    وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِبْرَاهِیمَ. 41-

    موفق باشین
    التماس دعا


     حضرت امیر توبره به دست به سمت صحرا میرفت
    یکی گفت یا علی! بارت چیه؟! فرمود نخلستان!!
    شاید بعضی ها هم خندیده باشند (یه شاخه نخلم تو این جا نمیشه میگه نخلستان)
    اما طولی نکشید که دانه های خرمای درون توبره تبدیل به نخلستان عظیمی شده بود.

    در نحوه جوابدهی مولا درس بزرگی نهفته ست و اون اینکه اگه نگاه انسان در کار به خود کار باشه احتمال ورود سستی و خلل در اون وجود خواهد داشت ولی اگه نگاهو به جلو برده و به جای کار به نتیجه کار معطوف بسازه، قطعا به انگیزه و فعالیت فرد افزوده و اسباب موفقیتش رو فراهم خواهد اورد.

    ماه رمضان هم فرا رسید (فردا یوم الشکه)
    به تشنگی و گشنگیش فکر کنی باختی
    به وظیفه و مزد وپاداشش نگاه کن که به استقبالشم بری

    + زنی خدمت فاطمه زهرا (علیها السلام) رسید و عرض کرد: مادر ناتوانى دارم که درباره نمازش به مشکلى برخورده است، از این رو مرا به سوى شما فرستاده است تا سوال او را از شما پرسش نمایم.
    فاطمه (علیها سلام) جواب سوال او را داد، مسئله دومى را سوال کرد و حضرت جواب او را داد، مسئله سوم، چهارم تا دهم را پرسید و حضرت جواب همه پرسشهاى او را داد.
    آنگاه آن زن از کثرت سوالهایى که کرده خجالت زده شد و عرض کرد بیش از این مزاحم نمى شوم اى دختر رسول خدا! 
    فاطمه (علیها سلام) فرمود: بیا و هر سوالى که داشتى بپرس و من جواب خواهم داد، زیرا اگر کسى خود را اجیر کسى کند که بار سنگینى را بر پشت بام حمل نماید و در برابر، مبلغ هزار دینار اجرت گیرد آیا از حمل بار خسته مى شود؟!
    زن گفت: نه خسته نمى شود (زیرا اجرت بسیار زیادى در مقابل کارش دریافت مى کند).
    فاطمه (علیها سلام) فرمود: من در برابر هر مسئله اى که پاسخ مى دهم بیشتر از بین زمین و آسمان که پر از مروارید باشد پاداش مى گیرم! پس سزاوار است که هیچ در برابر جواب به سوال شما خسته نشوم!


    یادبود طلبه شهید همدانی مرحوم قاسمی بود
    سخنران در تاثیر این شهادت داد سخن میداد اما.
    جمله ای بنظر البته ناخواسته از زبانش خارج شد که نشان دهنده نفوذ عجیب القاءات فضای مجازی بر قشر حتی مذهبیمون هست!
    عرضه داشت:
    حالا شهید قاسمی اگه زنده بود چه کار می کرد برا این کشور؟! چه گرهی از جامعه باز میکرد؟!! ولی شهادتش اینجور منشا انواع برکات و خدمات شد!!

    نمیدونم اونایی که طلبه ها رو علاف و بیکار میدونن دقیقا چه کاری از طلبه جماعت انتظار دارند؟!
    منظورشون اینه که باید برن سر زمین بیل بزنند؟!
    اینجور باشه اشکال به نیم بیشتر جامعه حتی به خود اونا هم وارده
    خبرنگار بیل میزنه یا معلم؟ دکتر یا پروفسور؟! کاسب یا کارمند؟ و و و؟!
    بره سر گذر بشینه؟!
    به اکثر مردم وارده

    عزیز دل! از هرکسی کار مناسب خودشو باید خواست
    طلبه وظیفه داره به امور مذهبی جامعه رسیدگی کنه
    ارشاد کنه اصلاح کنه بنویسه سخنرانی کنه جوابگوی مسائل شرعی مردم باشه براورده کننده مراسمات دینی خلق الله باشه و.
    مگر اینکه بگین دین چی؟! کشک چی؟!
    که خوب روی ما با شماها نیست و دلیلی برا جوابگویی به شما نداریم

    مخاطب ما توده مردمیست که متدین به دینند و هم اونهایند که پشتیبانی مالی طلاب و حوزه های علمیه رو عهده دارند و نه شمایی که جز سنگ اندازی و توهین چیزی از شما به حوزه نرسیده و نمیرسه!
    چطور جرات میکنین خودتونو طلبکار بدونین؟!
    معترضین که چرا دیگران بجای هزینه در امور دینی، پولشونو مثل شما خرج در سفرهای خارجی و ماشینای فلان قیمت و رفتارای لاکچری و خرید سگ و حیوون خونگی نمیکنن؟!
    شما که قیمومیت بر مردم رو رد میکنین، چطور اینجا خودتون رو قیم فکر و مال مردم میدونین؟!

    بله اگه کسی اون کارها رو انجام نده وخودشو طلبه هم بدونه حق باشماست! اون جور افرادی در بین طلاب مثل کم گذارندگان در سایر اقشارند و غیر قابل دفاع.

    + انبیاء و ائمه هم تبلیغ میکردند هم کار!!!
    - من میگم هم فرماندهی میکردند و هم کار
    هم قضاوت میکردند و هم کار
    هم طبابت میکردند و هم کار
    هم حکومت میکردند و هم کار


    کار که عار نیست برای هیچ قشری
    زمانه ما اما هر کی بخواد به چند کار برسه در نهایت به هیچ کارش نخواهد رسید
    علاوه امروز با توجه به سهل الوصول بودن منابع برا آحاد جامعه، علامه به معنای سررشته داشتن در علوم مختلف چندان ارزشی دیگه بحساب نمیاد و مفید به حال جامعه نخواهد بود و اونچه کارگشا و کمک کننده است تخصصه.


    قدیمترا خرمن که میکوبیدند مترصد میشدند کی باد ملایمی بوزه و گندمها رو بزنند و از کاهش جدا کنند.
    حتی میشد بستر وبالششونم رو با خودشون ببرند و همونجا بخوابند که مبادا باد مناسبی در طی روز بوزه و اونا بخوان از دستش بدن
    روایته که میفرماید:
     إنّ لِرَبِّکُم فی أیّامِ دَهرِکُم نَفَحاتٍ، فَتَعَرَّضُوا لَهُ.
    برای خدا هم اوقاتی ست که نسیم رحمتش در اون اوقات وزیدن میگیره خودتون رو در معرض اونها قرار بدین.
    مسلما از مهمترین اون زمان ها شب و روزهای ماه مبارک رمضانه
    با بهره مندی درست از این ماه خرمن آلوده وجودمون رو به نسیم الهی بسپریم که در نهایت از هرچه کاه و زوائدی هست پاک و خالصمون بکنه ان شاءالله

    + فاطمةُ اَّهراءُ علیهاالسلام : فَرَضَ اللّه ُ الصِّیامَ تَثبِیتا لِلإخلاصِ
    خداوند روزه را براى محکم کردن اخلاص(پاکسازی وجود از نیات فاسد) واجب فرمود.


    تنتون خالی از گناه

    دلتون خالی از ریا


    1. یه منبع آبه - تهش سوراخ و سرش خالی.
    برا پرکردنش باید مرتب و به دفعات آب اورد و توش ریخت؟! یا ابتدا باید سوراخشو بست و علاج کرد؟!

    2. به تعبیر عامیانه خودشون صبح تا شب سگ دو میزنند برا تامین آتیه فرزندان و رفاه و آسایششون.
    در کنار این تلاش چشمگیر اما توجه چندانی نسبت به تربیت اونها ندارند!!
    آیا این جز قصه همون منبع سوراخه است؟!
    پیش و بیش از حمایت مالی یا لااقل در کنار حمایت مالی نبایست روش درست زندگی کردن و مدیریت صحیح زندگی رو به فرزندانمون بیاموزیم؟!
    درصد وقتی که برای تحصیل این دو منظور میگذاریم تناسبی هم با همدیگه دارند؟!
     
    مبادا اونچه بر تن و دل والدین بعد یه عمر تلاش و تقلا میمونه خستگی وافسردگی ناشی از حیف ومیل دسترنجشون توسط میوه های دلشون بوده باشه!

    + تمکن مالی بدون تربیت گاهی بدترین اتفاقیه که ممکنه برا فرزندان هر یک از ما رخ بده و اونچه انتظار میره اسباب خوشبختیشونو فراهم بیاره ممکنه دقیقا در نقطه مقابل بدبختی وهلاکتشونو به دنبال داشته باشه.
    متاسفانه در اطراف خودمون از این دست آدما هم کم نداریم!


    هستی!
    خواه ناخواه هستی!!
    بخواهی نباشی، تنها هستی ات را آلوده ساخته ای!!!!
    .
    .
    .

    + بنظر آمار خودکشی داره دیگه نگران کننده میشه!

    امام باقر علیه السلام:
    مومن به هر بلیه ای گرفتار می گردد و به هر گونه مرگی میمیرد الا اینکه خودکشی نمیکند!


    أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءکُمْ ذِکْرٌ مِّن رَّبِّکُمْ عَلَی رَجُلٍ مِّنکُمْ لِیُنذِرَکُمْ وَاذکُرُواْ إِذْ جَعَلَکُمْ خُلَفَاء مِن بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَزَادَکُمْ فِی الْخَلْقِ 《بَسْطَةً》فَاذْکُرُواْ آلاء اللّهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (69) اعراف. نرم افزار تفسیر نور

    أَوَ عَجِبْتُمْ أَنْ جائَکُمْ ذِکْرٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَلى رَجُل مِنْکُمْ لِیُنْذِرَکُمْ وَ اذْکُرُوا إِذْ جَعَلَکُمْ خُلَفاءَ مِنْ بَعْدِ قَوْمِ نُوح وَ زادَکُمْ فِی الْخَلْقِ 《بَصْطَةً》فَاذْکُرُوا آلاءَ اللّهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (69) اعراف. نرم افزار تفسیر نمونه

    کدامش درسته؟!
    بصطه؟! یا بسطه؟!
    اونچه در قرآن های مکتوب میبینیم رسم الخطش بصطه است اما زیر صاد سین گذاشته شده که طبق کتب تجویدی این یعنی صاد به سین باید تلفظ بشه.
    اینجاست که باید از خودمون بپرسیم ما که تا قبل این کلمه صاد و سینی برامون نداشت، پس چی؟!! قرآنی که خوندیم چطوریاس؟!
    و خوب با این بیان معلوم شد آنچنان که ثاء و ذال مثلا  دو حرف متفاوتند و ارتباطی بهم ندارند، صاد و سین هم تو عربی دو حرف متفاوت از همند با طرز ادا و بیان متفاوت.
    و قاعدتا اگه کسی این دو رو بجای دیگری بکار بگیره کلامش باطله و چنانچه در قالب نماز باشه مجزی هم نیست وباید اعاده کنه.

    نمیدونم تونستم اهمیت یادگیری مخارج حروف رو منتقل کنم یا خیر؟!
    + ماه رمضون فرصتی برا اصلاح قرائات.

    + هرجا بالای صاد علامت سین باشه یعنی به جای تلفظ صاد باید سین تلفظ کرد که در قران دوجاست یکی آیه مورد بحث و یکی آیه 45 سوره بقره. وَ اللّهُ یَقْبِضُ وَ《یَبْصُطُ》وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ.

    و هر جا زیر صاد علامت سین باشه یعنی هردو تلفظ صحیحه و البته مشهور تلفظ به صاد است.
    در قرآن یک مورد بیشتر نیست آیه 37 سوره طور: أَمْ عِنْدَهُمْ خَزائِنُ رَبِّکَ أَمْ هُمُ الْمُصَیْطِرُونَ (تو پرانتز عرض میکنم طبق بعضی قرائات البته آیه 22 غاشیه لَسْتَ عَلَیْهِمْ بِمُصَیْطِر هم از همین دسته)


    میگه فرق شما ملاها با رضاخان چیه؟!
    اون حجاب رو به زور از سر برمیداشت، شمام دارین بزور سرشون میکنین!!
    میگم فرق این دو تا رو یعنی نمیدونین؟!
    حجاب یه حق کاملا شخصی ست
    دوست نداره کسی اندامشو ببینه! به هر دلیلی.
    بخاطر اینکه عیب و نقصی درشه! بخاطر اینکه نگاه معنی دار دیگران ناراحتش میکنه! بخاطر اینکه به شخصیتش میخواد توجه کنن تا به زیبائی بدنش! بخاطر اینکه خلاف اعتقاداتشه و.
    اما برهنگی در جایی که محل عبور و مرور همه جور آدمیه - جوان پیر، زن دار بی زن، شل و سفت جنسی و. - چی؟!
    فقط در یه صورت میشه گفت حق شخصی طرفه که بگی خیابون عمومی ملک شخصی اونه!!

    آزاد گذاشتن اندام برا خانم رو اگه پذیرفتین، ارتباط گیری با اون رو برا آقایونی که مخصوصا اسباب هیجانشونو فراهم کرده چی؟ میپذیرین؟!
    نپذیرین ظلم در حق این مرد مفلوک نیست؟!
    بپذیرین سنگ رو سنگ بند میاد؟!

    + میدونین زمینی که دورش حصار باشه حکمی داره و حصار نباشه حکمی.
    مالی که به سرقت میره، در حصار باشه حکمی داره و در حصار نباشه حکمی.
    حجاب و بی حجابیم اینجوره


    میگه فرق شما ملاها با رضاخان چیه؟!
    اون حجاب رو به زور از سر برمیداشت، شمام دارین بزور سرشون میکنین!!
    میگم فرق این دو تا رو یعنی نمیدونین؟!
    حجاب یه حق کاملا شخصی ست
    دوست نداره کسی اندامشو ببینه! به هر دلیلی.
    بخاطر اینکه عیب و نقصی درشه! بخاطر اینکه نگاه معنی دار دیگران ناراحتش میکنه! بخاطر اینکه به شخصیتش میخواد توجه کنن تا به زیبائی بدنش! بخاطر اینکه خلاف اعتقاداتشه و.
    اما برهنگی در جایی که محل عبور و مرور همه جور آدمیه - جوان پیر، زن دار بی زن، شل و سفت جنسی و. - چی؟!
    فقط در یه صورت میشه گفت حق شخصی طرفه که بگی خیابون مکان عمومی نیست و ملک شخصیشه!!

    آزاد گذاشتن اندام برا خانم رو اگه پذیرفتین، ارتباط گیری با اون رو برا آقایونی که مخصوصا اسباب هیجانشونو فراهم کرده چی؟ میپذیرین؟!
    نپذیرین ظلم در حق این مرد مفلوک نیست؟!
    بپذیرین سنگ رو سنگ بند میاد؟!

    + میدونین زمینی که دورش حصار باشه حکمی داره و حصار نباشه حکمی.
    مالی که به سرقت میره، در حصار باشه حکمی داره و در حصار نباشه حکمی.
    حجاب و بی حجابیم اینجوره


     السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْإِمَامُ الْعَادِلُ وَ الْبَدْرُ التَّمَامُ وَ اللَّیْثُ الْهُمَامُ وَ الْبَطَلُ الضِّرْغَامُ وَ الْفَارِسُ الْقَمْقَامُ وَ مَنْ فَضَّلَهُ اللَّهُ عَلَى سَائِرِ الْأَنَامِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ وَ عَلَى آلِکَ الْکِرَامِ أَشْهَدُ أَنَّکَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ صِدْقاً وَ حَقّاً
    أَنَّکَ وَصِیُّ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ الْخَلِیفَةُ مِنْ بَعْدِهِ وَ وَارِثُ عِلْمِهِ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ جَحَدَ حَقَّکَ وَ مَقَامَکَ أَصْبَحْتَ أَمِیرَهَا وَ عَمِیدَهَا لَقَدِ اشْتَهَرَ بَیْنَ الْبَرِیَّةِ عَدْلُکَ وَ هَطَلَتْ شَآبِیبُ فَضْلِکَ وَ سَحَائِبُ رَحْمَتِکَ وَ رَأْفَتِکَ عَلَیْهِمْ

    《سلام بر تو ای پیشوای عادل! و ماه شب چهارده و شیرژیان و قهرمان دلاور و تک‌سوار بزرگ (میدان نبرد) و کسی که خدا او را بر تمام مردم (جز نبی) برتری داد! درود بر شما و آل بزرگوارت باد. شهادت می‌دهم که به راستی و به حق و حقیقت تو امیر تمام مؤمنان هستی.
    به راستی تو وصی رسول خدا، و خلیفۀ بعد از او هستی [نه آنهایی که قبل از تو خلافت را غصب کردند] و وارث علم او می‌باشی. از رحمت خداوند دور است کسی که حق تو و مقام و منزلت تو را انکار کند. صبح کردی در حالی که امیر خلافت و ستون (نگهدارندۀ آن) هستی. به راستی عدالت تو بین مردم شهرت دارد، وباران با فشار و پی در پی فضلت و ابرهای لطف و مهربانی‌ات مرتب بر مردم فرود می‌آید.》

    + اینایی که با سوز دل خوندی زیارتنامه امیرالمومنین نبود!
    میخوای گوینده اونو بشناسی باید ادامه ش رو هم بخوانی:
    وَ لَقَدْ أَنْهَضَنَا الْأَمِیرُ إِلَیْکَ فَسُرِرْنَا بِالْقُدُومِ عَلَیْکَ فَبُورِکْتَ بِهَذِهِ الطَّلْعَةِ الْمَرْضِیَّةِ وَ هُنِّئْتَ بِالْخِلَافَةِ فِی الرَّعِیَّةِ؛
    براستی که امیر (یمن) ما را نزد تو فرستاده و ما از آمدن به نزد شما سخت خوشحال و مسروریم، پس مبارک (و با برکت) باد این طلعت (زیبایی) پسندیده، و تهنیّت و گوارایت باد خلافیت بر رعیّت!

    نمیدونم گرفتین یا نه؟!!
    گوینده این کلمات همون کسیه که شب نوزدهم ماه رمضان مستحبه صدمرتبه در قالب《اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَهَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِین》به اون لعنت بفرستین!!

    بله ابن ملجم.
    اون وقتی که او و نه نفر دیگه از طرف مردم یمن انتخاب شدند که جهت تبریک و بیعت با امیرالمومنین علی علیه السلام به کوفه اعزام بشن
    این ده نفر منتخب یمنی ها بودند و ابن ملجم منتخب و سخنگوی این ده نفر و این کلمات کلمات اوست!

    + هشداری جدی برا بچه حزب اللهی ها.
    تا سوت پایان بازی رو نزدند برنده و بازنده رو نمیشه مشخص کرد.

    اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا

    + بعدا نوشت:

    اینکه سبب سقوط ابن ملجم چی بود؟ خود قضیه مفصلیه.
    اونچه من دیدم شهوت جنسی و ناپرهیزی در مقابل نامحرم رو دلیل میارن، که حرف درستی هم هست.
    اما بنظر من اگه پای ابن ملجم قلم میشد و برای اعلان خبر پیروزی بر خوارج از حضرت اجازه نمیگرفت که زودتر از لشکر خودش رو به کوفه برسونه، این زمینه اصلا بوجود نمیومد.
    بنابراین آنچه در کنار دلدادگی بی مورد، کار دست این اشقی الاشقیاء داد حس خودنمائی و ریاست طلبی بود.
    بپرهیزیم از علم کردن خودمون
    بپرهیزیم از شهرت
    بپرهیزیم از انگشت نما شدن


    وَلاَ تُؤْتُواْ السُّفَهَاء أَمْوَالَکُمُ الَّتِی جَعَلَ اللّهُ لَکُمْ قِیَاماً. 5 نساء -
    و اموال خود را که خداوند وسیله ى برپائى زندگى شما قرار داده، به دست سفیهان ندهید!.

    + اگه برا اشخاص معمولی این دستور داده شده، مسئولین اقتصادی مملکت که خوب دیگه جای خود دارند.

    آیا به مفاد این ایه عمل شده؟!
    تصمیمات و عملکرد ناسنجیده در این حوزه که چیز دیگه ای میگن!!

    + از اوصاف خداوند قیوم است یعنی حیات دیگران بسته به اویه؛ حالا خود خدا از مال در این آیه تعبیر میکنه به چیزی که قوام زندگی شما به اوست!!!
    اینه نگاه دین به مال
    و اینکه حق ندارین این ودیعه بزرگ الهی رو به دست هرکسی بسپارین
    این هم اشاره دیگه ای به جایگاه بزرگ مال و ثروت از نگاه دینی

    و عجیب تر اینکه آیه در مورد اموال شخصی فرده ولی با اینهمه میگه اگه عقل استفاده ش رو نداشت حق تصرف در مال خودشم نداره (البته در ادامه میگه رزق و مخارج آنان را از درآمد آن بدهید و آنان را بپوشانید و با آنان سخن شایسته و نیکو بگویید)
    و عجیب تر اینکه از مال سفیه به مال خودتان تعبیر میکنه یعنی نگاه دین به مال یه نگاه کلی و جمعی ست و اینکه اموال جامعه در خدمت جامعه میبایست دربیاد.
    و اینکه حفظ اموال دیگران از حیف و میل شدن و نابودی برگشتش به خود و جامعه خودتونه.

    + چقدر دیدگاه ما به سرمایه های جامعه با نگاه دین به این مقوله همخوانی داره؟! شاید گفت هیچ.

    برداشت من از این آیه اینه که مال شخصی اصلا در مملکت اسلامی وجود نداره هرچه هست مال عمومیه و باید در راه پیشرفت اقتصاد جامعه بکار گرفته بشه.
    بنابراین میشه بسیاری از سرمایه های راکد یا سوق داده شده به بازارهای کاذب رو به اشاره این آیه تشویق بلکه بالاتر مجبور به ورود در بازارهایی کرد که نیاز مبرم جامعه است.


    چقدر خوبه رابطه بر اساس آگاهی و علم نسبت به طرفت بوده باشه.
    اون وقت در مقابل همه عالم میتونی بایستی پاش
    و بهش افتخار بکنی.

    خدا -در جواب انکار ملائکه نسبت به خلافت اللهی انسان- میگه:
    من چیزهایی از این موجود میدونم که شما نمیدونین:

    (إِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلاَئِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً قَالُواْ أَتَجْعَلُ فِیهَا مَن یُفْسِدُ فِیهَا وَیَسْفِکُ الدِّمَاء وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَنُقَدِّسُ لَکَ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ 30 بقره)

    و انسانی مثل نوح -در انگیزه دعوت مستمر قومش به توحید- میگه:
    من چیزهایی از خدا میدونم که شما نمیدونین:

    (یَا قَوْمِ لَیْسَ بِی ضَلاَلَةٌ وَلَکِنِّی رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِینَ أُبَلِّغُکُمْ رِسَالاَتِ رَبِّی وَأَنصَحُ لَکُمْ وَأَعْلَمُ مِنَ اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ 61و 62 اعراف)

    + کاش در انچه نوح از خدا میدونست اندک علمی داشتیم!
    و کاش درآنچه خدا از انسان میدونست اندک دخلی!!


    لقمان کنار چشمه‌ای نشسته بود. مردی که از آنجا می‌گذشت از وی پرسید: چند ساعت دیگر تا به ده بعدی راه است؟!»
    لقمان گفت: راه برو.»
    آن مرد پنداشت لقمان نشنیده دوباره رو کرد: مگر نشنیدی؟ پرسیدم چند ساعت دیگر تا ده بعدی راه است؟»
    گفت: راه برو.»
    گمان کرد که لقمان دیوانه است و رفتن را پیشه کرد. چند قدمی بیشتر نرفته بود که لقمان بانگ برآورد: ای مرد! یک ساعت دیگر بدان ده خواهی رسید.»
    مرد گفت: چرا از اول جوابم نگفتی؟»
    گفت: چون راه رفتن تو را ندیده بودم!! نمی‌دانستم تند می‌روی یا کند؟! حال که دیدم دانستم که تو یک ساعت دیگر به ده بعدی خواهی رسید.»

    + تو امور معنوی هم سرعت سیر افراد همینجور متفاوته.
    یکی یه عمر لازمه تا بالاخره به آبادیی برسه!
    یکی عمرا بخواد به جایی برسه!! چرا که اگه پا هم برمیداره دقیقا بر همان جای قبلی میذاره حرکتی در کار نیست تا رسیدنی باشه!!
    - و اینجاست که شک هم میکنه نکنه اصلا خبر مبری نیست و آدرس غلط بهش داده باشند؟!! -
    اما این وادی وادیی ست که یه شبه هم اگه اهلش باشی میشه اونو طی کرد! نمونه هاش در طول تاریخ کم نبودند.
    شبهای قدر از اون محدود زمانهایی ست که میتونه به حرکت معنوی انسان شتاب لازمو بده اگه قدرشو البته بدونیم و راهشو بلد باشیم!

    دوسوم از شب قدر با گذشت شبهای 19 و 21 از دستمون رفت؛ یه سوم باقیمونده ش رو دریابیم!
    شب 23 در راه است.

    + من طبق برداشتی که از بعضی روایات دارم، هر سه شب رو یه شب واحد میبینم. یه شبی که از شبای معمولی طولانی ترش کردند که قدرشو بیشتر بدونیم و فرصت کافی برا استفاده ش رو داشته باشیم.

    طاعات قبول
    التماس دعا


    شبیه خوانی حتما رفتین.
    یه گروه بازی میکنن و سایرین میشینن به تماشا تا اینجور تکه ای مهم از تاریخ رو یادآوری کرده باشن.
    میشه اما یه جاهایی رو همه همزمان اجرا کنیم و همه همزمان از تماشای اون لذت ببریم.
    کاش تبدیل بشه به یه فرهنگ مخصوصا تو روستاهامون.
    وقتی طبیب برای حضرت امیر نسخه شیر پیچید و مردم مطلع شدند هر کسی از گوشه ای با کاسه ای شیر در دست امدند پشت در خانه امیر
    حتی داره پیرزنی فقیر هم شیر اورده بود
    امام حسن فرمود مادر تو بچه یتیم داری و این غذای بچه هاته گفت خود بچه یتیمام گفتند ما شیر نمیخوریم تا برا امامون ببری
    منظورم دقیقا همین صحنه ست
    هر کسی از هر کوچه کاسه شیر در دست به یاد خانه امیر علیه السلام بیان محل برگزاری مجالس عزای علی.
    اونی که دام داره از دامش، بقیه هم میتونن بخرند
    با شیرهای جمع شده همون کاری رو بکنن که خود علی اگه بود میکرد:
    بفرستند در خونه ایتام و مستمندان و زندانیان

    چرا همه ش باید تماشاگر تعزیه خوانی ها باشیم؟!

    امروز بیست ویکمه، بیستم البته زمان بهتری برا پیاده سازی این طرحه.


    میگه درسته سر بیت المقدس ایقد پافشاری بکنند و بکنیم؟! شهید بدند و شهید بدیم؟!

    میخونم :
    وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن مَّنَعَ مَسَاجِدَ اللّهِ. 114 بقره-

    اینکه چطور پاشون تو فلسطین باز شد بماند
    اینکه غاصبند یا مالکند جای خود
    جاهایی اما در عالم هست که مال خداست، نه مال هیچ حکومت و دولتی.
    مساجد به حکم آیات و روایات اینچنینند و در این بین مسجدالاقصی جایگاه ویژه خودش رو داره
    خداوند در خصوص مساجد دستور داده که اگر کسانی سعی در خرابی اونها داشتن - با بیل و کلنگ یا با سنگ اندازی در مسیر هدایتگری صحیح مساجد - داخل نباید بشن مگر در حالی که هراسان و خوفناکند!

    ((وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن مَّنَعَ مَسَاجِدَ اللّهِ أَن یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ وَسَعَی فِی خَرَابِهَا أُوْلَـئِکَ مَا کَانَ لَهُمْ أَن یَدْخُلُوهَا إِلاَّ خَآئِفِینَ 114 بقره- کیست ستمکارتر از آنکه نگذاشت نام خدا در مساجد الهى برده شود و سعى در خرابى آنها داشت؟ آنان جز با ترس و خوف، حقّ ورود به مساجد را ندارند))

    این یعنی چه؟!
    جز اینه که یعنی فضا رو بر این افراد باید نا امن کنین؟!
    مخاطب این دستور غیر از بندگان خدا و کارگزاران اویند؟!
    آری مکان های مقدس سزاوار نیست درش داخل بشن جز انسان های مقدس.


    فیش مطالب.
    1. کشیدن یه دایره کف کلاس > این مثلا چاهه. من بگم خودتونو بندازین تو چاه کی میندازه؟! 》بعضی چیزا که ازمون میخوان از تو چاه افتادنم بدتره ! .
    ■ یاد بگیریم نه گفتن را حتی اگه متلک انداختن بچه ننه گفتن و کوچولو گفتن و.

    حالا من ازتون میخوام تو ماه رمضون به پدرومادرتون که روزه ن کمک کنین. ازتون بخوام درس بخونین. نه دیگه اینجا جای نه گفتن نیست
    وقتی کاری خوبه نباید نه گفت
    نه گفتن در جایی که کار بدی باشه یا ندونیم خوب و بدشو

    2. یه وسایل شخصی داریم یه وسایل عمومی >
    شخصی مثل؟!
    فرق این دو؟
    دوستت نیاز به پاک کن داره بهش میدی؟!
    اگه مسواکشو نیاورده باشه چی؟! نه؟! چرا نه؟! مگه دوسش نداری؟! دلت براش نمیسوزه؟!
    آفرین این چیزا وسیله شخصیه و مخصوص به خود فرد. دادنش به ضرر اون و من ممکنه تموم بشه

    ■ تو انداممون هم بعضی اندام شخصیه
    به هیچ کس نباید اجازه نگاه و لمس رو داد

    》دوکشور چه جوری از هم تشخیص داده میشن؟!
    با مرز. درسته
    هر انسانی هم برا خودش مرزی داره
    اگه کسی به مرزهات خواست کنه باید عکس العمل نشون بدی. دفاع کنی

    محکم و سریع
    یه جاهایی زورت نمیرسه باید کمک بخوای داد بزنی مقاومت بکنی
    با پدر ومادرتون رفیق بشین از همه دلسوزترن حرفاتونو راحت بهشون بزنین

    یه درخت اولش که سبز میشه با نوک پات که بزنی کنده میشه اما اگه ولش کردی برا کندنش اره لازم داره

    3. پیشگیری
    بسیاری از مشکلات رو میشه از اول جلوشو گرفت
    مثلا میگن تا دکتر همجنس هست پیش غیرهمجنس نرو
    مگه بدن؟! نه ولی اینجور خاطرجمعتری
    راننده و مغازه دار و حتی معلم قرآن هم همینطور

    کاش مدرسه مختلط نبود ولی حالا که هست دخترا برا خودشون گروه داشته باشند برا ورزش و درس خوندن و تحقیق، پسرا هم برا خودشون.

    4. کنجکاوی همیشه خوب نیست
    خدا کنجکاوی رو قرار داده که علممون رو زیاد کنیم و پیشرفت و خدمت.
    اما بچه دوسه ساله بخواد مثلا کارای شما بچه مدرسه ای ها رو بکنه.
    کتاب بذاری جلوش غیر اینه که پاره پوره میکنه؟!
    پاک کنی که برا پاک کردنه ممکنه ببلعه و خدای ناکرده خفه بشه

    پس وارد شدن به چیزایی که وقتش نیست اسیب زدن به خودتونه
    بچه کوچیک کفش بزرگا رو پا کنه بهش میخندن
    ما بزرگا گاهی دوس داریم برگردیم به عالم بچگی
    عجله برا بزرگ شون نداشته باشین
    بزرگا چکارا میکنن خودتون بزرگ شدین میفهمین
    الان تو همین الانتون زندگی کنین وگرنه افسوس این لحظات رو خواهید خورد
    ادای بزرگا با سیگار؟
    ادای فلان شخصیت رزمی کار با حرکات نامناسب؟
    هرچیزی وقتی داره و شرایطی.
    میوه نارس بخوری دهانتو تلخ میکنه اون رو هم حیف میکنی

    5. روزه تعیین مرزه درش
    آموزش نه گفتن هست حتی در مقابل خواسته های خودت
    تمرین خوب بودن
    ترک عادات
    مقاوم شدن
    همین چیزهایی که بدرد الانتون و کل زندگیتون میخوره
    اونا که واجبه بهشون و میتونن بگیرن
    اونا که نمیتونن کله گنجشکیشم بی اثر نیست


    در روایت دارد که:
    پس از آفرینش بهشت، چبرئیل گفت:
    پروردگارا! کدام بشر است که به چنین مهمانخانه ای نیاید؟!!!
    ندا رسید: نگاه راهش بکن.
    دید در راهش گودالها و خار وخاشاکها و غول ها و. یعنی چه محرومیتهایی.
    باید پانزده ساعت شکمش را بگیرد
    زبانش را کنترل کند
    شب کوتاه بین الطلوعین خوابش لذیذ و برخاستنش طاقت فرساست ولی باید نماز صبح را بخواند.
    راه بهشت است.
    باید پول را از دلش کنده باشد یک پنجم منافعش را بدهد
    گفت: اگر این راه بهشت است، مشتری اش کم است!!!
    همت میخواهد ترک نفس میخواهد.

    دوزخ را که آفرید، گفت:
    خدایا! کدام بشر است که خودش را به چنین شکنجگاهی بیفکند؟!!
    ندا رسید: به راهش نگاه کن.
    دید راهی صاف و قشنگ و مطابق میل
    قمار و و شکم بارگی و همه شهوات
    دلربا وفریبنده
    گفت: خدایا! مشتریش فراوان است!!

    + امام علی علیه السلام در نهج البلاغه:
    ان الجنه حفت بالمکاره، و ان النار حفت بالشهوات
    براستی که بهشت پیچیده به سختی ها و جهنم پیچیده به هوسهای نفسانیست.
    -قلب قرآن، شهید دستغیب، ص 191-


    عید = باز گشت
    فطر = طبیعت؛ خلقت اولیه
    عید فطر = بازگشت به تنظیمات کارخانه

    امام علی علیه السلام:
    انّ ادنی ما للصائمین و الصائمات ان ینادیهم ملک فی آخر یوم من شهر رمضان ابشروا عباداللَّه فقد غفرلکم ما سلف من ذنوبکم فانظروا کیف تون فی ما تستأنفون»
    براستی کمترین پاداش مردان و ن روزه‌دار این است که فرشته‌ای در آخرین روز ماه رمضان آنها را ندا دهد: بشارت باد بر شما ای بندگان خدا! که گناهان سابق شما به تحقیق آمرزیده شد، پس ببینید از امروز به بعد را چگونه خواهید بود؟!

    + مسجد وحرم بی کبوتر که مسجد وحرم نیست!!
    کبوترای حرم رمزی از ما انسانهاند
    و میدونیمم کبوتر خصیصه ش اینه به هرجا پرواز کنه و بره اخرش برمیگرده همونجا که جلدش شده!
    مردمم هربامی نشستن هر آسمانی پرواز کردن باید اخرالامر به این آسمون و این بام برگردن که وطنشونه که فطرت پاکشونه
    خدا در مورد کعبه که میگه:《مثابه للناس》همینو میخواد بگه -برگشتگاه مردم-

    کعبه مثابه است وایام حج و قربان عید
    حرم اهل بیت و مساجد و ماه رمضان و فطر هم غیر این نیستند

    ان شاءالله که دیگه از در خونه خدا جایی دیگه نریم که بهترین جای عالم همینجاست.


    عید = باز گشت
    فطر = طبیعت؛ خلقت اولیه
    عید فطر = بازگشت به طبیعت اولیه = بازگشت به تنظیمات کارخانه

    امام علی علیه السلام:
    انّ ادنی ما للصائمین و الصائمات ان ینادیهم ملک فی آخر یوم من شهر رمضان ابشروا عباداللَّه فقد غفرلکم ما سلف من ذنوبکم فانظروا کیف تون فی ما تستأنفون»
    براستی کمترین پاداش مردان و ن روزه‌دار این است که فرشته‌ای در آخرین روز ماه رمضان آنها را ندا دهد: بشارت باد بر شما ای بندگان خدا! که گناهان سابق شما به تحقیق آمرزیده شد، پس ببینید از امروز به بعد را چگونه خواهید بود؟!

    + مسجد وحرم بی کبوتر که مسجد وحرم نیست!!
    کبوترای حرم رمزی از ما انسانهاند
    و میدونیمم کبوتر خصیصه ش اینه به هرجا پرواز کنه و بره اخرش برمیگرده همونجا که جلدش شده!
    مردمم هربامی نشستن هر آسمانی پرواز کردن باید اخرالامر به این آسمون و این بام برگردن که وطنشونه که فطرت پاکشونه
    خدا در مورد کعبه که میگه:《مثابه للناس》همینو میخواد بگه -برگشتگاه مردم-

    کعبه مثابه است وایام حج و قربان عید
    حرم اهل بیت و مساجد و ماه رمضان و فطر هم غیر این نیستند

    ان شاءالله که دیگه از در خونه خدا جایی دیگه نریم که بهترین جای عالم همینجاست.


    لقمان کنار چشمه‌ای نشسته بود. مردی که از آنجا می‌گذشت از وی پرسید: چند ساعت دیگر تا به ده بعدی راه است؟!»
    لقمان گفت: راه برو.»
    آن مرد پنداشت لقمان نشنیده دوباره رو کرد: مگر نشنیدی؟ پرسیدم چند ساعت دیگر تا ده بعدی راه است؟»
    گفت: راه برو.»
    گمان کرد که لقمان دیوانه است و رفتن را پیشه کرد. چند قدمی بیشتر نرفته بود که لقمان بانگ برآورد: ای مرد! یک ساعت دیگر بدان ده خواهی رسید.»
    مرد گفت: چرا از اول جوابم نگفتی؟»
    گفت: چون راه رفتن تو را ندیده بودم!! نمی‌دانستم تند می‌روی یا کند؟! حال که دیدم دانستم که تو یک ساعت دیگر به ده بعدی خواهی رسید.»

    + تو امور معنوی هم سرعت سیر افراد همینجور متفاوته.
    یکی یه عمر لازمه تا بالاخره به آبادیی برسه!
    یکی عمرا بخواد به جایی برسه!! چرا که اگه گام هم برمیداره دقیقا بر همان جای قبلی میذاره حرکتی در کار نیست تا رسیدنی باشه!!
    - و اینجاست که شک هم میکنه نکنه اصلا خبر مبری نیست و آدرس غلط بهش داده باشند؟!! -
    اما این وادی وادیی ست که یه شبه هم اگه اهلش باشی میشه اونو طی کرد! نمونه هاش در طول تاریخ کم نبودند.
    شبهای قدر از اون محدود زمانهایی ست که میتونه به حرکت معنوی انسان شتاب لازمو بده اگه قدرشو البته بدونیم و راهشو بلد باشیم!

    دوسوم از شب قدر با گذشت شبهای 19 و 21 از دستمون رفت؛ یه سوم باقیمونده ش رو دریابیم!
    شب 23 در راه است.

    + من طبق برداشتی که از بعضی روایات دارم، هر سه شب رو یه شب واحد میبینم. یه شبی که از شبای معمولی طولانی ترش کردند که قدرشو بیشتر بدونیم و فرصت کافی برا استفاده ش رو داشته باشیم.

    طاعات قبول
    التماس دعا


    مثل بیماری که به بچه ش دستور میده بسته کپسولم رو بیار آبم بیار
    اگه کپسول خالی ببره با اون که اصل دستورم مربوط به همونه و بحث تشنگی و رفع تشنگی نیست اما میگه تو هم با این کار کردنت؟!
    و خودش با اون حالش بلند میشه و آب تهیه میکنه
    نبردن آب، بردن کپسول رو هم به جوری انگار بی اثر میکنه.

    حالا امام رضا علیه السلام میفرمایند: (١)
    خدا سه چیز را با سه چیز از بندگانش طلبیده است:
    ابتدا دوم و سومشو میگم
    شکر خودش را با شکر والدین (أَنِ اشْکُرْ لِی وَلِوَالِدَیْکَ
    -14 لقمان)
    پس اگر کسی از پدر و مادرش سپاسگذاری نکند، گویا از خدا سپاسگذاری نکرده است!
    و تقوای خودش را با پیوند خویشاوندی (وَاتَّقُواْ اللّهَ الَّذِی تَسَاءلُونَ بِهِ وَالأَرْحَامَ -1 نساء)
    پس اگر کسی از فامیلش ببرد، مثل این است که به تقوای الهی عمل ننموده است!
    و اولین آن که به نوعی مربوط به این ایام -عید فطر و از طرفی برداشت محصولات- است: نماز را با زکات (وَأَقِیمُواْ الصَّلاَةَ وَآتُواْ اَّکَاةَ -43 بقره)
    پس چنانچه نماز بخواند و زکات نپردازد، نمازی هم از او مقبول نخواهد افتاد!

    (در خصوص پیوند نماز عید فطر با زکات فطره -علاوه بر اطلاقات مربوط به نماز و زکات- آیات 14 و 15 سوره اعلی(قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَکَّی وَذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّی) رو بیان میکنند که اتفاقا به قرائتش در رکعت اول نماز به عنوان یکی از مستحبات نماز عیدین فتوا داده شده است.
    علاوه بر نماز، در مورد زکات فطره قبولی روزه هم به پرداخت اون موکول شده:
    امام صادق علیه‌السلام : (ان من تمام الصوم اعطاء اکاة یعنى الفطرة کما ان الصلوة على النبى صلى الله علیه و آله من تمام الصلوة.)؛ تکمیل روزه به پرداخت زکاة یعنى فطره است، هم‌چنان که صلوات بر پیامبر صلى الله علیه و آله کامل کننده نماز است. و در ادامه روایت هم اتفاقا به پیوند نماز عید و زکات فطره با استناد به همون آیات 14 و 15 سوره اعلی اشاره میفرمایند. (٢)


    (١) وسائل الشیعه ش ح 11429-
    (٢) وسائل الشیعه ش ح 12114-

    + وقت پرداخت یا کنار گذاشتن فطریه درسته تا قبل از نماز عید یا تا ظهر روز عیده، اما اگه کسی پرداخت نکرده بدون نیت ادا و قضا میتونه یا باید (به تفاوت فتاوا) بعدش پرداخت کنه.
    اجرای دستور زکات چه زکات فطریه چه زکات مال همیشه مهم و مورد تاکید بوده، امسال به جهت سیل های مخرب و فشارهای اقتصادی شدید قطعا از اهمیت بالاتری برخوردارن و نیاز به توجه و تذکر بیشتری داره.
    اگه ادا نکردین جا نمونین.


    حلقه تو دستت گیر کرده. میخوای درش بیاری چه جوری درش میاری؟!
    با زور و فشار یا با ملاطفت و نرمی؟!
    با سنگ و چوب یا با کف صابون؟!
    زور و فشار که وسط بیاد، اونی که پیش و بیش از همه آسیب میبینه انگشتته و بعد انگشترت.

    خدا نکنه ولی به بن بستم رسیدین تو زندگی و خواستین حلقه ازدواجتونو از دستتون در بیارین،
    چرا با بداخلاقی و ناسزا و جنگ و دعوا؟!
    کاش درش نیارین، اما مگه نمیشه همین امر نازیبا رو زیبا انجام داد؟!
    قرآن که میگه چرا :
    (فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ. 231 بقره)
    با هم هستین قشنگ باشین
    جدا هم میشین قشنگ جدا شین
    هدیه و گل و معذرت خواهی و بدرقه دعا و آرزوی خوشبختی و. همه ش هم واقعا از ته دل

    اگه بد بود که از اول سراغش نمیرفتین، میرفتین؟!
    بهش جواب نمیدادین، میدادین؟!

    حالا به هر دلیلی روزگار نمیخواد با هم باشین اما به تعبیر قرآن هرچه باشه این فرد یه روزی نزدیکترین کس به تو بود، مگه نه؟!
    به پاس اون خوشیها، به احترام اون دل دادن و قلوه گرفتن ها، به یاد لحظات شیرینی که داشتین (وَقَدْ أَفْضَی بَعْضُکُمْ إِلَی بَعْضٍ. 21 نساء)
    قبول داری که حرمت اون لحظات کم نیست؟!
    به حرمت همون زیباترین لحظاتی که برا هم خلق کردین، رعایت حال همدیگه رو بیشتر بکنین.
    مقام عشق رو احترام و پاسداری کنین.
    که اگه اینجور باشه شاید اصلا مانع وقوع طلاقم شد و یه برگشت پیروزمندانه خواهد بود برای زندگی و عشق.

    پیوندتان محکم


    جز قند شکسته نداشت
    خوبیش اما این بود که درشت شکسته بودند! خونه که اومدیم تونستیم از نو بشکنیمشون!!
    فکر کنم اولین بار بود از اینکه کسی کارشو درست انجام نداده، ناراحت نشدم که خوشحالم شدم!!

    از بدترین ظلمهای زمونه به مردمش دم دستی کردن کارهاست.

    تو که قند شکسته دستم میدی نمیگی فشار عصبیمو کجا و سر کی باید خالی کنم؟!
    سبزی فریز شده آماده که دستم میدی نمیدونی گاهی از نگاه و لمس و پاک و خرد کردن سبزی، انسان بیشتر لذت و بهره میبره تا از خوردنش؟!
    خواهشا حبوباتو تمیز نکنین بذارین دستانم با سنگ و خاک و بذر علوفه ها آشنا بشن!
    غذای حاضری دو سوته نسازین اجازه بدین ذهن خانم خونه به آشپزی مشغول باشه تا افکار خوره مانندش!

    نمیدونم چقدر قبول دارین اما یکی از مهمترین اسباب افسردگی جامعه جهانی رو همین امور به ظاهر خدماتی میدونم.
    لعنت به کنسرویجات
    لعنت به صنعت بسته بندی
    لعنت به ارائه خدمات
    لعنت به تنبلی و تنبل پروری


    بزرگی که روزگاری در جایی زندگی کرده، می گردند ببینند چی از خودش بجا گذاشته.
    تخت و تاج
    اسلحه و لباس
    قصر و کاخ
    بنا و ساختمان
    شکارگاه و مطبخ
    ابزار و وسایل شخصی
    معشوقه ها و دوست و رفقا
    و.

    تنها یادگاریی که از هفده هیجده روز حضور خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها در قم وجود داره《بیت النور》محل عبادت ایشانه.
    -حرم که خوب مزارشون هست-

    یه خانم 26 تا 28 ساله مجرد اینقدر عزیز که میشه نیست مگه بخاطر بندگیش.

    خوبه زائرین قم به اینجا هم سری بزنن.


    از جشن ها خوشم می آید
    از تولدها خوشم می آید
    از جشن تولدها نه
    که فراموشیشان فراموشی صاحبانشان تلقی میگردد!

    از گره زدنهای بیجا نه
    از دمندگان در گره ها که پناه

    + قل اعوذ برب الفلق
    من شر النفاثات فی العقد

    -تفسیر جدید و بکری شد بر آیه-


    نذر صدوچهارده هزار صلوات.
    هی فکر میکنی به ته ذکر رسیدی، به شمارنده که نگاه میکنی میبینی کلی هنو ازش مونده!

    تو معنویت هم اگه مثل معصومین نبودند گمان میکردیم به ته معنویت رسیدیم، ولی وقتی به اونا نگاه میکنیم میبینیم کلی عقبیم.

    و خوب برخلاف شماره اندازها، کمالات اهل بیت قابل احصا نیستند پس همیشه این حالت وجود داره و نمیرسه وقتی که انسان احساس بی نیازی نسبت به انجام اعمال داشته باشه.
    صوفی چه فکر میکنه نمیدونم؟!


    دو ماه بیشتر نگذشته
    یادتون نرفته که ماه رمضونی؟!
    آخرای روز گرسنگی و تشنگی غالب که می شد، معنویت و صمیمیت کم کمک جاشو به بیحوصلگی ها و پرخاشگری ها میداد و بگی نگی تو بعضی خونه ها وضعیت جنگی حاکم میکرد!
    کافی بود افطاری سر وقت آماده نباشه، که دیگه بیم خونم میرفت!!

    خیلی از لجاجت ها و پرخاش هایی که خانواده و اطرافیان جوان رو شاکی کرده، نیست مگه بخاطر نیازهای جنسی برآورده نشده اون

    انگشت اتهام رو همیشه به طرف جوون نشونه نریم
    ما چه کار کردیم برا رفع نیازشون؟!
    چه کار کردیم برا تعدیل نیازشون؟!

    + ماه روزه اونایی که بخاطر گرسنگی و تشنگی به زحمت شدید میفتن حق گرفتن ندارن.
    برا دختر و پسر جوون بی تاب در امور جنسی هم اموری که باعث تشنگی جنسی میشه بایستی مراعات و پرهیز بشه.

    کم خوری بخصوص غذاهای گرم، حفظ نگاه و فکر، رعایت حجاب و عفاف، دوری از اختلاط های غیر ضرور، درس و ورزش و سرگرمی های سالم و انرژی گیر، میتونه براشون کمک کار خوبی در این مسیر باشه.

    ما به عنوان مسئول ما به عنوان خانواده ما به عنوان جامعه چقدر کمککار بودیم؟!!


    رفتین خارج
    کوچه کثیفه چند درصدمون جارو برمیداریم و جارو میزنیم
    کشور خودمون باشه چنددرصد
    شهر خودمون باشه چی
    کوچه خودمون
    در نهایت خونه خودمون اگه باشه؟!
    مسلما هرجا احساس مسئولیت بیشتری وجود داشته باشه حرکت بیشتری هم وجود داره

    مینالی از تنبلی و بی عاری جوونت؟!
    ناراحتی از خونه نشستن و ولگردیش؟
    غصه علافی جوونای مملکتو میخوری؟

    دوست داری به خودشون حرکتی بدن و زندگیشونو سامان ببخشن، باید حس مسئولیت پذیری رو در وجودشون زنده کنی
    و《ازدواج》این کاره است.
    خیلی ام کاربلده.
    هرچی برا این مایه بذاریم، برا پویایی و تحرک جامعه مایه گذاشته ایم!

    + تو عالم پزشکی هم هستند البته کسایی که هیچ قرص و شربتی روشون تاثیر نمیگذاره خخخخ
    + فرقی ام نمیکنه منشا این جنب و جوش رو بیدار شدن حس مسئولیت پذیری طرف بدونین یا ترس از اهل و عیال خخخخخ
    مهم ثمره ش هست که به هر حال حاصله


    《تولد هر کس که بود مبارک》
    قربونش برم.
    شفیعه نقاشی کرده و زیرش اینو نوشته و چسبونده به دیوار!!
    معمولا تو تولدا نقاشی میکشه و زیرش مینویسه مثلا: تولد پدر مبارک، تولد مادر مبارک، و به دیوار میزنه.
    بابا! میدانیم تولدته یه کم صبر. کم حواس شدیم نه دیگه اینقدر خخخخ smiley


    از سختی رسیدن به بهشت می گفتم و انواع حقوقی که فردای قیامت گریبان هر کدوم از ما رو ممکنه بگیره
    گفتم از این روستا فقط یه شخص خاصو میتونم نام ببرم که یقین دارم از اهالی بهشته!!
    با این حرف اونایی هم که چرت میزدند گوشاشون تیز شد
    بزرگان و ریش سفیدان خودشونو جمع و جور کردند
    کربلایی ها و حاجیها
    هیاتی ها و ومسجدی ها
    حکمت داشت که این حرفو زدم
    یه دیوونه ای بود تو محل که خیلی سربسرش میذاشتن و بهش میخندیدن
    گفتم: فلانی!!!
    آب خنکی انگار روشون ریخته باشی
    گفتم بله از امروز اگه میخواین یه آدمی رو که مطمئنا بهشتیه با چشم ببینین به این آدم - به تعبیر ما دیوونه - نگاه کنین.
    از اون روز به بعد رفتارها کاملا تغییر پیدا کرد بهش نمیخندیدن که در جهت رفع نیازهاش بر همدیگه پیشی هم می گرفتند!
    دیوونه ها بهشتی هایی هستند در کنار ما برزخی ها نگاههامونو بهشون عوض کنیم
    به بچه های نابالغم همچنین


    آقا! من تو انتخابات خونه کشتی نبودم قبول ندارم رئیسشو !!
    وزنه برداری هم همینطور!
    انجمن پزشکان و مهندسان و غیره هم!
    صنف مرغداران و کامیونداران و نانوائیها و طلا وجواهرات فروشان
    و و و
    مگه نه این که هر کدوم از اینا به نوعی به تک تک ما مربوطند و در زندگی ما تاثیرگذار؟!

    برا چی به این انتخابات اعتراضی نمیکنیم؟!
    انتظاری هم نداریم که مشارکت داشته باشیم؟
    بلکه صلاحم نمیدونیم و دوستم نداریم؟


    چرا که علاوه بر عدم امکان چنین وقت گذاری برا عموم مردم، هر گروهی به شرایط کاری و علم و صلاحیت خودشون واقف تر از دیگرانند
    مسلما انتخاب اونها انتخاب دقیق و مناسب تریه و سودش به همه جامعه خواهد رسید


    فقط این وسط چی شده که بعضی در انتخاب ولی فقیه به انتخاب مجموعه ی فقهاء که خبرگان این کارند، برخوردی اعتراضی دارند؟!! نمیدونم.


    در حالی که به جهت پررنگ بودن نقش ولی فقیه در زندگی مردم، پیشبینی شده که خودشون در انتخاب این فقهاء -و یعنی در واقع با یک واسطه در انتخاب ولی فقیه هم- بتونن نقش ایفا کنن و این نهایت احترام به مردم و نظرات اونهاست.

    بعضی اما انگار نمیخوان بفهمند ولی فقیه مثلا با رئیس جمهور فرق داره
    رئیس جمهور از قشر و گروه خاصی نیست و همگان میتونن درش شرکت کنن و پس انتخابشم بدست همگان اتفاق میفته
    بر خلاف رهبری که طبق اشارات دینی و قانون اساسی تایید شده توسط اکثریت، باید فقیه جامع الشرایط باشه

    وقتی اینچنین شد انتخاب او جز با کسانی از همون قشر که خبره ی کارند نمیتونه و نباید صورت بگیره -مثل سایر موارد مشابه- بلکه اینجا به دلیل حساسیت بالا و سنگینی مسئولیت و ظرافت کار از اولویت هم برخوردار خواهد بود.


    سوال:
    زیارت امام رضا هزار حج؟! یه میلیون حج؟! (١)
    یعنی امام بالاتر از خداست؟!!!!

    جواب:
    دستورات دینی چقدر داریم؟! از نماز و روزه و خمس و زکات و خود حج و. روایت میگه همه اینها در مقابل امر به معروف و نهی از منکر نیستند مگر به قدر آب دهنی در مقابل دریایی عمیق!! (٢)
    چرا؟!
    چون سببیت داره بر اونها
    اگه احکام نماز و روزه و حج و فلان وفلان توسط انبیاء واوصیاء وعلماء ومبلغین و معلمین و والدین و رفیق و رهگذر و سایرین بهمون رسیده به برکت امر به معروف بوده و ارشاد جاهل
    اگه از محرمات پرهیز میشه به برکت نهی از منکر بوده و مراتبش.

    حالا امام هم بر توحید سببیت داره
    امام رضا در حدیث معروف سلسله الذهب قرار گرفتن در دژ توحید رو مشروط کرد به پیمودن این مسیر از طریق امام (٣)
    چه بسا کسانی دور خانه خدا میچرخند اما توحیدشون یه جو نمیرزه!!
    -قایلین به جسمانیت خدا مثلا-
    توحیدی ارزش داره که از امام برسه
    لذا گرامیداشت امام هم در واقع گرامیداشت خود خداست و در طول هم

    بنی اسرائیل در غیاب موسی از ولایت هارون که درامدند متعاقب اون سر از گوساله پرستی در اوردند!
    اینجاست که برای نجات انسان علاوه بر توبه و ایمان وعمل صالح میفرماید. ثم اهتدی (٤)
    یعنی توبه وایمان وعمل صالح وقتی سودمندند که یه چیز اساسی کنارش باشه و اون پذیرش ولایت حق است.
    + ثم اهتدیت تیجانی (از مستبصرین) روی این مبنا باید نامگذاری شده باشه.

    + فردا 23 ذی القعده، روز مخصوص زیارتی امام رضا علیه السلام هست
    هر کی میتونه جا نمونه. نیابت از ما هم سلامی به آقا یادتون نره ان شاءالله

    (١) کافی ش ح ۱۹۸۳۵- مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ الْبَزَنْطِیِّ قَالَ قَرَأْتُ فِی کِتَابِ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع أَبْلِغْ شِیعَتِی أَنَّ زِیَارَتِی تَبْلُغُ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَلْفَ حَجَّةٍ قَالَ فَقُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ ع أَلْفَ حَجَّةٍ قَالَ إِی وَ اللَّهِ وَ أَلْفَ أَلْفِ حَجَّةٍ لِمَنْ زَارَهُ عَارِفاً بِحَقِّهِ
    (٢) . وَ مَا أَعمَالُ البِرّ کُلّهَا وَ الجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللّهِ
    عِندَ الأَمرِ بِالمَعرُوفِ وَ النهّی‌ِ عَن المُنکَرِ إِلّا کَنَفثَةٍ فِی بَحرٍ لجُی. نهج البلاغه کلام 374-
    (٣) . سمعت الله عز و جل یقول: لاإله إلا الله حصنی فمن دخل حصنی أمن من عذابی. قال فلما مرت الراحلة نادانا بشروطها و انا من شروطها
    (٤) وَإِنِّی لَغَفَّارٌ لِّمَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحاً ثُمَّ اهْتَدَی -طه آیه 82-


    شاید براتون عجیب باشه بشنوین امام معصوم علیه السلام به شیعیان توصیه کرده باشند که به فرزندانشون اشعار یه شخص خاصی رو تعلیم بدن
    اما واقعا چنین شاعری هست
    شاعری که معمولا اسمشم نشنیدیم تا چه برسه به اشعارش!!
    《عبدی》

    امام صادق (علیه السلام) : یا مَعْشَرَ الشِّیْعَةِ عَلِّمُوا أَوْلادَکُمْ شِعْرَ الْعَبْدِى، فَاِنَّهُ عَلى دِیْنِ اللّهِ:
     اى شیعیان! به فرزندان خود، اشعار عبدى را بیاموزید! که او بر دین خدا است .

    یکى از اشعار معروف  عبدى  در زمینه خلافت و جانشینى پیامبر صلى الله علیه وآله :

    وَ قالُوا رَسُولُ اللّهُ مَا اخْتارَ بَعْدَهُ *** اِماماً وَ لْکِنّا لاِ َنْفُسِنَا اخْتَرْنا!
    أَقَمْنا اِماماً اِنْ أَقامَ عَلَى الْهُدى *** أَطَعْنا، وَ اِنْ ضَلَّ الْهِدایَةَ قَوَّمْنا!
    فَقُلْنا اِذاً أَنْتُمْ اِمامُ اِمامِکُمْ *** بِحَمْد مِنَ الرَّحْمنِ تَهْتُمْ وَ لا تُهْنا
    وَ لْکِنَّنَا اخْتَرْنَا الَّذِى اخْتارَ رَبُّنا *** لَنا یَوْمُ خُمٍّ مَا اعْتَدَیْنا وَ لا حُلْنا!

    ترجمه :
    آنها گفتند: رسول خدا براى بعد از خود کسى را به عنوان امام انتخاب نکرده است، و ما خود انتخاب مى کنیم!!
    امامى برمى گزینیم. اگر بر طریق هدایت بود اطاعتش مى کنیم، و اگر مسیر گمراهى پیش گرفت او را به راه می آوریم!!
    ما به آنها گفتیم: در این صورت شما امام آنهائید (تا آنها امام شما)!! شما سرگردان شدید و ما سرگردان نیستیم.
    چرا که ما همان را برگزیدیم که پروردگار ما براى ما روز غدیر خم برگزیده و از آن کمترین انحراف و عدولى نخواهیم داشت.

    - تفسیر نمونه ذیل آیات پایانی سوره شعراء، با کمی تصرف-


    اولین بچه ای که بهش برخوردی و موقعیتش پیش اومد ازش بخواه یه نقاشی از شیطان برات بکشه
    بدون شک یه موجود شاخ و دم دار میکشه با چشمان قرمز و اندام پر از مو و وهمناک با قداره معمولا خونینی که تو دستشه
    غافل از اینکه گاهی شیطان زیباترین فردیه که میشناسیمش
    گاهی آرامش بخش ترین صدائیه که شنیدیم
    بذار اینجور بگم شیطان بیش از اینکه با اخم و تشر کسی رو از مسیر خارج کنه، با دوستی و رفاقت می کنه.
    پس کاملا منتظر باش با یه شاخه گل بیاد دنبالت
    منتظر باش دست به گردنت بندازه و خودش رو صمیمی ترین فرد عالم بهت معرفی کنه
    منتظر باش به یه شام عالی تو بهترین رستوران شهر دعوتت کنه
    منتظر باش فقط بخاطر دلش یه دستگاه آپارتمان حتی به نامت بزنه
    من بخوام شیطانو تصویر کنم یه زن تر و تازه می کشم با موهای طلایی و چشمان سبز با لبان ماتیک زده و بازوان تتو شده که گوشه ی چشمشم چشمکی پنهان داره!
    یا یه جوون خوش پوش خوش فرم پولدار که خودش رو هم دست و دلباز معرفی میکنه
    شیطان کارش تزیینه کارش فریبه کارش تحریکه
    کاش تو دنیای واقعی مثل نقاشی ها باطنش رو می شد اون وقت گمان نمی کنم کسی بود که به دنبالش راه می افتاد.


    《تو که یه پات لب گوره دیگه چرا؟!
    خجالت داره بخدا !》
    به پیرزنی داشت میگفت که موهاش بیرون بود.

    گفتم اینجا رو اشتباه اومدی رفیق!
    این بنده خدا کل روسریشو هم از سرش برداره حق عتابشو نداری!!
    در واقع یه معذرت خواهی بزرگ بهش بدهکاری!
    تعجب کرد.

    حجاب فلسفه داره حجاب برا عفافه برا سلامتی روان جامعه ست برا سود رسانیه و این اون وقتیه که خانم جوون باشه
    پیر فرتوتی که دیدن نداره حجابم نداره

    بله اون که میگن از توی پیر دیگه بعیده اینجا نیست. اخلاقیات و گذشت و سنجیده عمل کردن و این جور مسائله

    البته مستحب هست که با اینهمه حجابش رو مراعات کنه و ارشاد دیگران در این حد و اندازه بله قابل قبوله
    نه بیشتر

    وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاء اللَّاتِی لَا یَرْجُونَ نِکَاحاً فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُنَاحٌ أَن یَضَعْنَ ثِیَابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِینَةٍ وَأَن یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَّهُنَّ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ (60) نور-
    و بر ن از کار افتاده اى که امیدى به ازدواج ندارند، باکى نیست که پوشش(روئین -چادر وروسری-) خود را زمین بگذارند، به شرطى که خودآرائی نکنند. و اگر خود را بپوشانند براى آنان بهتر است و خداوند شنوا و آگاه است.


    خیلی جدی میگه
    خوبه تو حیات وحش نیستم وگرنه بی جفت میموندم!!
    میخندم و میگم اونجورم نیست که همه حیوونا قلدراشون فقط حق جفت گیری داشته باشند
    بعضی حیوونا تک جفتی اند
    بعضیا چابکی و فرزی ملاک نر برتر گروهه
    بعضیا نمایش و رقص و آوازشون
    بعضیا فریب و دغل بازیشون
    و و و
    خلاصه هر حیوونی چیزی که نیاز یا خصیصه اصلی زندگیشه میشه ملاک اولی انتخاب جفت
    خصیصه و امتیاز اصلی انسان هم که خوب نیست مگه عقل و اخلاقیاتش


    حب الوطن که از ایمانه و کاملا درست
    اما شورگشتی واقعا یه کلمه بی معناست و بارها افراد مختلف جاهای مختلف ازم توضیح خواستند که یعنی چی ؟!
    یکی از مسئولین رده بالای تبلیغی زنگ زده بود با لهجه خاص ترکی:
    آقای شورگشتی! شما شیرین نگشتین هنوز؟
    خواستم به اطلاع برسانم که خدا بخواد چرا خخخخخ

    با احترام به همه همولایتی هام بعد از این بجای 《محمد شورگشتی》،《محمد تدین》خواهم بود و البته اذعان دارین تضادی بین این و اینکه رگ و ریشه من اعتبار و افتخار منند، وجود نداره.
    شورگشت با مردمانی سخت کوش، عالم پرور، متدین، بامحبت و دوست داشتنی
    عاشق همه شونم

    + همینجا دعوت میکنم از سایر دوستانی که نام یا نام خانوادگی زیبا و معنا ومفهوم داری ندارند برای پیوستن به این حرکت.
    کاری که اگه پیامبر(ص) بود در برخورد با بعضی از ماها قطعا انجامش میداد آنچنانی که در چندین مورد چنین رفتاری رو ازشون سراغ داریم(١)

    لیست ابتدائی نام هایی که جهت تغییر نام خانوادگیم تهیه کرده بودم -سعیمم بر این بود که تا میشه بکر و تازه باشن و ثانیا ناظر به امور دینی و ارزشی هم- ان شاءالله که به کار دوستان بیاد:

    مشکات
    رستگار (یا رستار)
    تدین
    بصیرت
    آرمان
    خدایی
    ولایی
    خداپناه
    ناصح
    ثقلینی(با فتحه سه حرف اول) یا دوگوهری
    ناجی
    آل اللهی
    سرآمد
    متقی
    محب
    منصف
    فخرفاطمی
    فکور
    فروتن
    شکیبا
    واله
    تدبر
    دوست حسینی (با کسره یا س تاء)
    محض یار (مثل مهزیار)
    مهدیار
    مدقق(با ضمه میم، و تشدید و کسره قاف)
    خلسه (با فتح خاء)
    زیبامنش
    شورعشقی
    اواب (با تشدید واو)
    والا
    پارسا
    امام رضایی
    راحم
    راهبر
    صاحب زمانی
    مصلح(با ضمه میم و کسره لام)
    مودت
    نیک فرجام
    اندیشه
    نوراللهی
    نبأی
    شفیق
    منتظر
    وحدتی
    تولایی (تشدید لام)
    اخوت (ضمه همزه و خاء، و تشدید واو)
    پورسلمان
    ثریایی
    عماد
    مکتبی
    قیومی (با تشدید یاء)
    راسخ
    اوسطی (با س واو)
    شامخ
    یاحق
    عشق علی
    خیر (با تشدید یاء)
    حرمی
    محق (با ضمه میم، کسر حاء و تشدید قاف)
    صمیمی
    اشتیاق
    محجوب
    ذوالفقاری
    تحیتی (با تشدید یاء)
    خرسند
    آزاد
    آیاتی
    تائب
    علمدار
    بی ریا
    کیس (فتح کاف، تشدید و کسر یاء)
    سپاسی
    خوددار
    باوری
    جناتی
    روزبه (با کسره باء)
    اسعد
    طوبایی
    مشعشع
    حنیف
    سماواتی
    با مرام
    برکات
    موقن (با ضمه میم و کسره قاف)
    نمازی
    اولوالامری
    دلاور
    عبید (با ضمه عین و فتحه باء)
    عفیف
    خداوکیل
    سربلند
    مبشر (با تشدید و کسره شین)
    سعادتمند
    یاور
    ثاراللهی
    تشرفی (با تشدید و ضمه راء)
    غدیری
    سریع الرضا
    گچ پژ (برا اونا که پارسی رو خیلی میخوان پاس بدارن)
    خاکزاد
    آگاه
    موقر (با تشدید و فتحه قاف)
    غیور
    ترقی
    قرآنی
    گلبو (با ضمه گاف) یا گلبوی با گلبویی
    کوشا
    للّه، یا ملک رب (با کسره میم و کاف، و تشدید باء) یا عبد رب
    خاکسار
    قانت (به کسر نون)
    قناعتی
    خداترس
    مهاجر
    بصیری
    مسبح (با ضمه میم، تشدید و کسره باء)
    تلالؤ
    میاندار
    میانجی
    خودی
    ستوده
    ربوبی (به ضم راء)
    مرزوق
    سرمدی
    راجی
    هابیلی
    شکور (با فتح شین)

    (١) عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام:
    أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص کَانَ یُغَیِّرُ الْأَسْمَاءَ الْقَبِیحَةَ فِی الرِّجَالِ وَ الْبُلْدَانِ
    امام صادق از پدران معصومش:
    پیامبر صلی الله علیه وآله چنین بودند که اسماء زشت را در اشخاص و شهرها تغییر داده و عوضشان میکردند.
    وسائل الشیعه ش ح 27379. بَابُ اسْتِحْبَابِ تَسْمِیَةِ الْوَلَدِ بِاسْمٍ حَسَنٍ وَ تَغْیِیرِ اسْمِهِ إِنْ کَانَ غَیْرَ حَسَن


    کار خوب و بد داره
    کارخوب و بد رو هم میشه خوب انجام داد هم میشه بد انجام داد
    اگه خوب باشه و خوبم انجامش بدی نور علی نور
    اگه بد باشه و بدم انجامش بدی قوز بالای قوز
    کار خوب حیفه بد انجامش بدیم ولی بعضا انجام میدیم
    کار بد بده اماخوبه لااقل سعی کنیم خوب انجامش بدیم

    جشن یا عزای اهل بیت خوب، همراه با سر و صدا و آزار  بد
    ارتکاب گناه و معصیت بد، در خلوت و دور از چشم مردم خوب

    خوب خوب باشین 


    مگه نمیگین امامت منصبی الهی ست و نه انتخابی؟!
    پس چرا در حدیث الدار که شیعه هم اون رو با آب و تاب نقل میکنه پیغمبر سه مرتبه رو کرد به شرکت کنندگان و فرمود:
    کیست مرا در راه اسلام حمایت کند، که پس برادر و خلیفه و جانشین من گردد؟!

    جواب:
    بله پیامبر چنین سوالی کرد اما به خوبی میدانست مصداقی خارجی جز علی علیه السلام نداره
    و فایده طرح چنین سوالی میتونه اولا اتمام حجت بر اونها و ثانیا چرایی انتخاب علی به عنوان برادر و جانشین بوده باشه


    چند نکته:
    1. طبق اونچه از وصی و خلیفه فهمیده میشه پیامبر در همان آغاز دعوت علنی به فکر ادامه دعوت الهی خودشه. آیا میشه آنچنان که دیگران ادعا میکنن در روزهای پایانی، این امر مهم مورد غفلت ایشان قرار گرفته باشه؟!

    2. آیا برای شخصیت پیامبر میشه تصور کرد در ابتدای کار که از هر طرف دندان دشمنی بر علیهش تیز کرده اند به وعده اخوت و جانشینی، علی رو به حمایت خودش فرا بخوانه و رسما هم در جمع معرفی و اعلام بکنه ولی در نهایت به تعبیر خودمون خرش که از پل گذشت، به دست فراموشی بسپره؟!

    به عبارت دیگه نبی مکرم اسلام از همون ابتدا دو وعده به حمایتگر خود دادند یکی اخوت یکی وصایت وخلافت
    در مورد اول که خوب در طول زندگی جز ایشان رو به برادری نگرفته و بارها هم به زبان مبارک اوردند که انت اخی فی الدنیا والاخره
    آیا در مورد دوم غیر این انتظار میره؟!

    3. حضرت در حالی علی را به عنوان برادر و جانشین خود به حاضرین معرفی کرده و آنها را به اطاعت از وی فراخواند که حدود سیزده سال بیشتر عمر نداشت و همین بود که دستمایه تمسخر آنها گردید در حالی که این رفتار از حکیم و رسولی الهی حاوی بالاترین پیامهاست بیان عظمت مقام و شخصیت علی بن ابیطالب از طرفی و عدم دخل سن و سال در منصب وصایت و خلافت از طرف دیگه
    آنچنانی که این بینش در پذیرش امامت امام جواد و هادی و مهدی علیهم السلام کاملا راهگشا بود.


    7 صفر
    شهادت یا ولادت؟!
    تازگی مخصوصا توسط برنامه سمت خدا خیلی دارند تلاش میکنن این روز رو روز شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام معرفی کنند در حالی که تا پیش از این ولادت امام کاظم علیه السلام معرفی میشد

    در یه جایی هم از قول آیت الله مجتهدی نقل شده بود ناصرالدین شاه خواست به تولدش مشروعیت بده نگاه کرد دید برا ولادت امام کاظم(ع) زمان خاصی نقل نشده روز هفتم صفر رو به عنوان ولادت ایشان وارد تقویم کرد که در واقع روز ولادت خودشه!!

    ولی آیا واقعا چنینه؟!
    در حالی که در نرم افزار معصومین ساخته خود معاونت تبلیغ حوزه در مورد زمان ولادت امام کاظم داره: صبح روز یک شنبه ٧ صفر، سال ١٢٨ قمرى در روستاى ابواء واقع در بین مکه و مدینه.
    -به نقل از شیخ مفید در الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد ج2 ص 215. و از مرحوم طبرسی در اعلام الوری باعلام الهدی ج2 ص 6-

    و در همین نرم افزار در مورد شهادت امام حسن(ع) هم تنها یه قول رو میگه:
    شهادت: ٢٨ صفر سال ٥٠ هجرى مسموم و به شهادت رسید.
    -به نقل از کرکی حائری‏، سید محمد، تسلیة المجالس و زینة المجالس‏، ج ‏2، ص 31؛ اربلی، على بن عیسى‏، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج ‏1، ص 486؛ ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج ‏2، ص 60-
    معروف و مشهورم در مورد شهادت ایشون تا حالا همین بوده

    جریان چیه؟!
    اونچه ظاهرا برخی از دوستان وبزرگان رو به سمت این تغییر دو سویه ی مورد تعجب عوام الناس ترغیب وسوق داده است رفع غربت از امام حسن مجتباست.

    همزمانی شهادتشون با ارتحال نبی مکرم اسلام(ص) باعث شده آنچنانی که باید به ایشون پرداخته نشده
    روی همین جهت به دنبال ایجاد فرصت جدید برا این کارند و قطعا در ادامه این ت سخن از دهه حسنی هم به میان خواهند آورد.

    امر حقی ست
    امام حسن واقعا مظلومه و قدمهایی که در راستای رفع مظلومیت و غربت ایشان برداشته بشه ماجوره ان شاءالله

    اما با تمام احترامی که برا این دوستان قائلم به شدت با این راهی که انتخاب کرده اند مخالفم

    من حرفم اینه چرا ولادت امام باقر که روز سوم صفر هم نقل شده در کنار هفت صفر که ولادت امام کاظمه پررنگ نشه؟؟؟! با این ت که در بین دو سوی عزاداری اول محرم و آخر صفر،  یه فرجه ای داده بشه که اگه کسی جشنی مراسم شادیی چیزی داشت بتونه انجامش بده؟
    تا جامعه دو ماه یه کله نخواد سیاه پوش باشه؟
    امری که نهایتا اگه الان نه اما در طی زمان ممکنه به هتک حرمت اهل بیت کشیده بشه آنچنانی که اتفاقا کم و بیش در اطراف واکناف دیده میشه

    نگاه به این مساله از زاویه نگاه شدید مذهبی خودشون بدون توجه به قشر دیگه جامعه قطعا عارضه دار خواهد بود

    بعلاوه من همزمانی شهادت پیغمبر و امام حسن -مخصوصا با توجه به همزمانی ولادت ایشان با امام صادق- رو زیبا میبینم و حاوی پیام اتصال و بلکه یگانگی رسالت وامامت

    بله برا رفع مظلومیت امام حسن و تبیین صلح حسنی و ترویج روحیه اصلاح و آشتی در بین جامعه اسلامی باید کاری کرد
    اما نه اینطور و نه اینجا
    شاید جای مناسب این کار از هر جهت ایام ولادت ایشان باشه: 15 رمضان


    اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِیحَ ابْنَ مَرْیَمَ . (31) توبه-
    (آنها) دانشمندان و راهبان خویش را معبودهایى در برابر خدا قرار دادند و مسیح فرزند مریم را.

    اونقدر علماء و دانشمندان و پدران ، خودشون رو بزرگ کردند که به مردم قبولاندند میتونن در کنار خدا دستور و حکم شرعی بدن و مردم ساده از فکر گرفته شده هم ازشون میپذیرفتند.
    من تحلیلم اینه عیسی رو هم اگه در حد خدایی بالا بردند یه جهتش همینه که راه رو برا خدایی کردن خودشون باز کنن!!

    اسلام به شدت جلو این کار رو گرفت.
    گاهی به آیاتی مثل این آیه:
    وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ کَذِبًا أَوْ قَالَ أُوحِیَ إِلَیَّ وَلَمْ یُوحَ إِلَیْهِ شَیْءٌ وَمَن قَالَ سَأُنزِلُ مِثْلَ مَا أَنزَلَ اللَّهُ ۗ وَلَوْ تَرَىٰ إِذِ الظَّالِمُونَ فِی غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلَائِکَةُ بَاسِطُو أَیْدِیهِمْ أَخْرِجُوا أَنفُسَکُمُ ۖ الْیَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا کُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ غَیْرَ الْحَقِّ وَکُنتُمْ عَنْ آیَاتِهِ تَسْتَکْبِرُونَ
    چه کسى ستمکارتر است از کسى که دروغى به خدا ببندد، یا بگوید: بر من وحى شده» در حالى که بر او چیزى وحى نشده است، و کسى که بگوید: من نیز همانند آنچه خدا نازل کرده است نازل خواهم کرد»؟!
    و اگر ببینى هنگامى که (این) ستمکاران در شداید مرگ فرو رفته اند، و فرشتگان دستها را گشوده، (به آنان مى گویند:) جان (عاریه ی) خود را تسلیم کنید! امروز در برابر دروغهایى که به خدا بستید و نسبت به آیات او تکبّر ورزیدید، مجازات خوارکننده اى خواهید دید!!» (به حال آنها تأسف خواهى خورد)! (انعام/93)

    گاهی با روایاتی که حتی اخبار نقل شده از خود اهل بیت رو -تا چه رسد به دیگران- در صورت مخالفت با قرآن دستور به کوبیدن بر دیوار داده است(کنایه از بی ارزشی) فاضربوه علی الجدار

    گاهی با تهدیداتی مثل این:
    من کذب علی متعمدا فلیتبوا مقعده من النار

    گاهی با این احکام که به نوعی بیانگر صداقت و امانتداری علماء اسلام در انتقال دستورات الهی به مردم هم میتونه باشه:
    مکان امام جماعت حق ندارد بالاتر از مامومین باشد بلکه مساوی یا پست تر. در واقع در هنگامه عبادت کسی قرار نیست دیده بشه و حواس ها فقط وفقط باید متوجه خدای رب العالمین باشه و بس
    و .


    میگه مورد دارم پورسانتش میشه اینقدر، میدی که بگم بیاد؟!
    میگم پول زوره!
    در ثانی با این کارا دارین حس خدمت و همکاری و گره گشایی رو از جامعه ریشه کن میکنین و این مورد پسند نیست
    دوسه هفته اما گذشته لنگ ضامنم هنوز

    یعنی واقعا تو جامعه اسلامی برا ضمانت باید پورسان گرفت؟!
    این چه بدعت زشت و چه کسب درآمد ننگینیه!!
    بله یه وقت طرف بد بده هست کاری بهش ندارم
    اما اونی که حلال وحروم سرش میشه ضمانت باشه یا نه سفته و چک باشه یا نه تشر بانک بالاسرش باشه یا نه خودش رو مم به پرداخت میدونه
    حتی بانکش گم بشه دنبال میگرده پیداش کنه که ذمه ش رو بریء کنه
    برا این جور آدما هم؟!
    من خودم برا آدم بد بده اصلا ضمانت نمیکنم
    اما اگه جای ضمانت باشه نمیتونم به خودم اجازه بدم بابت اون ازش پول بخوام بگیرم

    تازه بانک مرکزی و ابلاغ دولت برا این وام یه ضامن رو کافی میدونه، بانک طرف حساب ما میگه اونا برا خودشون میگن ما با این شرایط وام میدیم!! خخخخ
    یعنی آدم سرشو بکوبه دیوار جا داره

    همینه که هر روز رانت خواری داره افزایش پیدا میکنه خیلیا بخاطر این بند و بساطاش امتیاز وامی که حقشونه و مورد نیازشون، اجبارا با قیمت ناچیز واگذار میکنن به کسایی که اون کاره اند.


    تمام تلاشتو کرده باشی سر یه هدف
    از هیچ چیزی هم فروگذار نکرده باشی
    اما دیگران مانع رسیدن تو به هدفت بشن چه حالی داری؟؟؟!
    فرض کن کنکور.
    فرض کن یه رشته ورزشی.

    وصیت شهدا رو بخون
    ببین به چه هدفی از بهترین دارایی خودشون اون هم در  آغاز جوانی و شوق و شور زندگی گذشتند؟!

    خیلیاشون میگن حجاب.
    چه حسی داری تو خانمی که با بدحجابی و بیحجابی خودت تو جامعه بین شهید وهدفش داری فاصله میندازی؟!!!

    میگن ولایت.
    شب خوابت میبره؟ توی مسئولی که با عملکرد ضعیفت داری ولایت رو تو جامعه به بدنامی میکشونی؟!!

    میگن عزت واستقلال.
    چه حجتی داری تویی که عزت واستقلال مملکتو داری به هیچ خدشه دار میکنی؟!

    میگن عدالت.
    جواب دارین؟! کسانی که با بی انصافی هاتون شکاف فاصله های طبقاتی رو روز به روز دارین عمیق تر از دیروز میکنین؟!

    یاد و نام شهید استخوانی میشه تو گلوی برخی که نتونن به راحتی هر کاری که میلشون میکشه، انجام بدن.
    بنابراین تعجب نکن اگه در پی حذف نام شهداء از بغل کوچه خیابونای شهرهای ما بربیان!
    حواسمون که هست؟!

    + وَمَن یُطِعِ اللّهَ وَالرَّسُولَ فَأُوْلَـئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولَـئِکَ رَفِیقاً
    و هر کس که از خدا و پیامبر اطاعت کند، پس آنان -در قیامت- با کسانى همدم خواهند بود که خداوند بر آنان نعمت داده است یعنی: (پیامبران)، (صدّیقان)، (شهیدان)، (صالحان). و اینان چه رفقای خوبى هستند!!

    دقت دارین به حرکت طولیی که از انبیاء شروع میشه و با قرار گرفتن صدیقین و پیشگامان در کنار اونها رونق میگیره
    رونق گرفتن دین همراه خواهد شد با سنگ اندازی معاندین. اینجاست که کسایی به نام شهداء برای دفاع از این راه باید از جان خودشون مایه بگذارند.
    اما این تمام کار نیست.!!
    اگه به نتیجه بعدی و گروه بعدی منجر نشه و اون صالح شدن جامعه است هم زحمات انبیاء و صدیقین هدر رفته و هم خون پاک شهداء.

    امروز علم رو دوش من و توست، تا چه کنیم؟!


    آخرین منبر دهه رو اینجور شروع کردم:
    《شب آخری میخوام یادی کنم از یه بنده خدایی که چند وقتیه مرحوم شده.
    یه عمر پای روضه حسین(ع) گریه کرد و اشک ریخت و بر سر وسینه زد که بماند.
    خدا رحمتش کنه تو طول زندگی هفتاد هشتاد ساله ش کسی به یاد نمیاره آزارش به مورچه ای رسیده باشه!
    من آن مورم که در پایم بمالند
    نه زنبورم که از دستم بنالند
    بی اثر نیست. دوست دارم همه تون شهادت بدین به خوبیش》
    یه چندنفر با تردید، اما اکثر جمعیت از ته دل و با صدای بلند گفتند خدا رحمتش کنه آدم خوبی بود.

    تن صدامو عوض کردم و فریاد زدم:
    آدم خوبی بود؟؟؟؟!
    واقعا شما شهادت میدین آدم خوبی بود؟؟؟!
    خدارحمتش کنه اما حاشا و کلا که آدم خوبی بوده باشه!!
    میشه دیندار باشی و اینهمه گناه و تعدی و تو جامعه باشه و رگی ازت نجنبیده باشه؟! میشه پای روضه های حسین بزرگ شده باشی و درمقابل ظلم وفساد جامعه اخمی نکرده باشی؟! تشری نزده باشی؟!
    فحش وتیغی حتی نخورده باشی؟!
    میشه اصلا انسان باشی و سکوت پیشه کرده باشی؟!

    + نمیدونم اینهمه عزاداری و حسین حسین کردنهامون کجا و کی میخواد خودشو نشون بده؟!
    نمیدونم کی قراره افکار و رفتار غلطمون رو اصلاح کنه؟!
    اون انسانی که بود و نبودش یکیه، دلیلی برا بودنش اصلا وجود نداره من نمیگم داستان زیرو بخونین:
    خداى تعالى به شعیب پیامبر وحى فرمود که من صد هزار نفر از قوم تو را عذاب خواهم کرد
    چهل هزار نفر بدکار را، و شصت هزار نفر از نیکانشان را.
    شعیب عرض کرد: پروردگارا! بدکاران سزاوارند اما نیکان چرا؟
    خداى عزوجل به او وحى فرمود که : آنان با گنهکاران از در همراهی درآمدند و با خشم من به خشم نیامدند.
    -کافى ج 5 باب امر به معروف ونهی ازمنکر ح1-


    میگم: تویی که میگفتی عجیبه و غیر قابل باور:

    اینکه پیامبر تو عید غدیر، امام مشخص کنه ولی بعد از دوسه ماه مردم مجاهد و رنج دیده صدر اسلام همه چی رو به دست فراموشی بسپرن!! این از دروغای شیعه ست و فلان و فلان.

    راه دوری نمیبرمت

    ایام عزاداری محرمه

    اهل کوفه مگه دوازده هزار نامه برا حسین نفرستادند ؟! هیجده هزار نفر بیعت نکردند؟! چه شد که پس مسلم تک و تنها باید تو کوچه های کوفه بچرخه و جز طوعه مردی پیدا نشه در رو به روش باز کنه؟!

    تازه برخلاف حاضرین در غدیر، اینا که اکثرا در دامن اسلام به دنیا اومده و رشد و نمو کرده بودند!!

    از زخم خوردگان علی که نه، از پا در رکابان و مریدان ایشان بودند!!

    میگه: نمیدونم به خدا

    میگم: خواهشا بدون، این بار رو دیگه بدون


    تو《 بلندگو》قرآن بذاری پخشش میکنه
    موسیقی حرامم بذاری پخشش میکنه
    ندای وحدت یا تفرقه؟! فحش یا تمجید؟! حرف حق یا باطل؟! براش هیچ فرقی نداره.
    نون خشکی صدا بزنه یا پلیس راهنمایی رانندگی؟
    سر ظهر و نیمه شب باشه یا نباشه؟
    جلو بیمارستان و مدرسه باشه یا تو بیابون برهوت؟
    و و و

    حالا یه سوال جدی
    به نظر شما بلندگو اگه درک و شعور داشت، این کارا رو میکرد؟؟؟!!!
    ما آدما که ادعای شعور داریم چرا.؟!


    آمریکا رو در نظر بگیر
    چشم باز بکنی ببینی همه مسلمانند و صدای اذان در سراسر کشور طنین انداز

    اروپا رو در نظر بگیر
    ببینی انگلیس و فرانسه و آلمانش صف بستند برا نماز جماعت

    از طرفی عربستان سنی رو در نظر بگیر
    چشم باز کنی ببینی همه شیعه اند و زیر علم اهل بیت(ع)
    مصر و مای و بقیه کشورها هم بهکذا

    تصورشم شیرینه
    ولی این نیست که ناممکن باشه
    یا مربوط به زمان ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه و تشکیل حکومت واحد جهانی باشه

    آیه ای تو قرآن هست که اگه همین امروز بدرستی تبیین بشه همه مسیحیا رو میتونه مسلمون کنه
    اگه درست بهش پرداخته بشه این ظرفیت رو داره که از همه مسلمونا شیعه بسازه

    بله. آیه مباهله

    توضیح:
    وقتی مسیحیان نجران تسلیم منطق و استدلال پیامبر نشده و حقانیت ایشون رو نپذیرفتند، به دستور الهی و به عنوان آخرین حربه دعوت به مباهله شدند.
    که با شرایط خاصی بزرگان اسلام و مسیحیت به درگاه الهی حاضر شده و دعا کنند و از خدا بخوان که باطل از دو گروه رو خودش رسوا و به عذاب سخت گرفتار بکنه
    که علی رغم استقبال اولیه، در نهایت مسیحیان به اشاره اسقف اعظمشان و بعد از دیدن حضور عجیب و غریب پیامبر(ص) تن به مباهله نداده و با پرداخت جزیه از در مصالحه درآمدند

    البته پر واضحه نپذیرفتن این پیشنهاد همون اثر و نتیجه رو داره که پذیرفتن و رسوا شدن

    از طرفی افرادی که به همراه حضرت(ص) در این کارزار مهم حضور داشتند حسن و حسین بودند و فاطمه و علی (علیهم السلام) که گوینده قرآن از اونها تعبیر به زن و فرزندان خانه وحی و نفس پیامبر فرموده است.

    سوال اساسی اینه آیا با وجود این ذوات مقدسه میشه در امر دین و دنیا به دیگران مراجعه کرد؟!
    آیا احدی هست بپذیره در حالی که فرضا حضرت رسول زنده باشه دیگری به حاکمی حکومت اسلامی انتخاب بشه؟!
    با وجود علی هم که نفس و جان پیغمبره جز این نمیتونه باشه.

    + در روایتی از داستان مباهله دیدم که پیشنهاد مباهله، یهودیان مدینه رو هم که همراه مسیحیان آمده بودند شامل میشد والبته اونها بر خلاف مسیحیها همون ابتدا در رفته و زیر بار نرفتند.
    بنابراین جریان مباهله رد یهودیت هم هست
    هرچند اونها و دینشون با آمدن عیسی مسیح از پیش رد شده بود و نیازی به مباهله نداشت.

     

    + 24 ذی الحجه روز مباهله مبارک


    1. بخوای سالم باشی باید همسایه ت سالم باشه
    در خونه ت رو ضد عفونی کردی در خونه همسایه ت رو هم باید ضد عفونی کنی وگرنه بدرستی به هدفت نخواهی رسید
    سلامتی و آرامش میخوای در سایه سلامتی و آرامش کل جامعه محقق خواهد شد

    2. با کرونا به تاثیر افراد جامعه در همدیگه بطور ملموس تری واقف شدیم
    حواسمون باشه بعضی از خلقیات از کرونا هم خطرناکتره و هم مسری تر

    3. اوضاع که بهم میریزه مردم دو گروه میشن: سوء استفاده چی و ایثارگر
    ما تو این وضعیت چند چندیم؟!
    کاری کردیم برا مهار این منحوس؟!
    میشه این روزا بدون هیچ گزینش و بگیر و ببندی مجاهد شد!!
    اهل خونه نشستن نیستی؟ حوصله ت سر میره؟ باشه خونه ننشین! بزن بیرون! ولی میشه بجای شیوع کرونا در مهار اون ایفای نقش نمود!
    چطوری؟!
    فکر کن کلی راه به ذهنت خواهد رسید
    موفق باشین

    4. یعنی لازم بود کرونا بیاد که بعضی از ماها بیرون رو رها کنیم و بیشتر تو خونه و کنار خانواده باشیم؟! در حالی که تو عالم چیزی مهمتر از خانواده نیست!
    کرونا بهترین فرصت رو برات مهیا کرد که اگه با خانواده ت دچار مشکل شده بودی بتونی بجوری حلش کنی
    کنار هم هستیم دلها هم بخاطر ترس از بیماری لطیفتر و آماده گذشت بیشتری شده

    5. لازمه بعضی از فرهنگ ها من جمله فرهنگ معماریمون رو متناسب با شرایط اینچنینی تغییر بدیم
    گفتم بهم دست ندیم درست
    اما همگی در ورود به مسجد به دستگیره دست میدیم اونم به هممون دست داده بود پس انگار همه بهم دست دادیم
    به دربهای چشمی تو این اماکن بیشتر دقت بشه
    ساختمانامونو جوری بسازیم که تهویه هوا بدرستی صورت بگیره

    فرهنگ کاسبیمون رو اصلاح کنیم
    مواد غذایی باز رو در معرض نفس مشتری ها قرار ندیم
    با دست بدون دستکش به مشتری هامون نرسیم
    سایر مشاغل و فرهنگها هم همچنین

    6. دچار سطحی نگری شده بودیم نسبت به بعضی از نعمتای بزرگ الهی
    بالاخره این روزها تموم میشه در دوران پسابرجام قدر چند چیز رو بهتر خواهیم دانست:
    سلامتی، نظافت، با هم بودن، مدرسه، حرم و مسجد، کوچه بازار، سفر

    خلاصه: کرونا بیماریه اما در عین حال بهونه ای هم هست برا خوب و خوب تر شدن فرد و جامعه!
    کرونا اومده ضعیفا رو ببره
    میشه تبدیلش کنیم به چیزی که بدیها و نقایص رو ببره!


    چرا مثلی که《حسینیه》داریم،《حسنیه》نداریم؟!
    حسینیه محل شور وهیجانه
    تو حسینیه باید رگای گردنتو بلند کنی علیه منکرات جامعه
    محلیست برای فریاد زدن بر علیه ظلم وستم
    اما این وقتی کامل میشه که کنارش حسنیه ای هم بزنیم
    که بشه محل آشتی دادن بین جریانها
    محل گفتگو و مذاکره
    محل اشاعه صلح و آرامش
    بلکه وقتی کار به تمام معنا کامله که《عصمتیه》بزنیم با چهارده شعبه و وظیفه مختلف

    + نبی مکرم اسلام قرآن و اهل بیت رو کنار هم قرار داد و چنگ انداختن به هر دورو سبب نجات انسان از گمراهی معرفی نمود
    آنچنان که در مورد قرآن و سایر کتب آسمانی، حق نداریم《تومنون ببعض و تکفرون ببعض》باشیم در مورد اهل بیتم اینچنینه.
    همه رو با هم و در کنار هم باید پذیرفت با درس هایی که هر کدام اونها برای بشریت دارن

    + بعضی دم از صلح میزنند
    بعضی دم از شهادت
    بعضی دل به عبادت بسته اند
    بعضی به کرسی درس
    و و و
    یکی میگوید به حسن اقتدا کرده یکی میگوید به حسین
    یکی حرف از سجاد میزند و یکی از باقر (علیهم السلام)
    و و و
    حال که مجموع این ذوات مقدسه نور واحده هستند و چراغ راه بشریت
    یک امام با عمری به کفاف جهت هدایت خلق الله
    یک وجود در شرایط زمانی مختلف
    یک الگوی تمام عیار
    یک انسان ٢٥٠ ساله

    + انسان 250 ساله نام کتابی از مقام معظم رهبری در مورد ائمه معصومین(ع)


    بین مردم معروف بودند به عشق ورزی و دوستی
    خودمم کم و بیش تو برخوردام به چشم دیده بودم
    بعد مدتی دوتایی اومدن خونه مون
    شوهره آهی کشید و با حال شکایت یه نگاهی به زنش کرد و یه نگاهی به من:
    نمیدونی همین زن ظلمی کرده که تا حالا احدی به من نکرده!!
    در میان تعجب من که ای بابا! اینها هم با هم مشکل داشتند و ناکسا اونجور فیلم بازی میکردند که ادامه داد:
    سه ساعت تمام مجبورم کرد در راهرو یک در دو متری بدون لحظه ای استراحت راه برم و راه برم
    مات ومبهوت و حیران داشتم همینجور نگاش میکردم و حرفاشو تحلیل که مجدد آهی کشید و گفت:
    شکر خدا البته عملش به خوبی تموم شد!!

    گفتم ظالم تویی با این طرز بیانت. کشتی که منو خخخخ

    -داشت از ماجرای بیماری چندین سال قبل خانمش تعریف میکرد-
    نسل اینها داره منقرض میشه متاسفانه
    خداحفظشون کنه


    آدم کاری رو که انجام میده باید برگرده هر از گاهی یه نگاهی بکنه ببینه درست داره انجامش میده یا نه؟! به خصوص اوائلش.
    بعضیا گازشو میگیرن و میرن که میرن.

    دوران طلبگی و مجردیمون بود
    بچه ها گروه گروه و به صورت نوبتی باید کار آشپزخونه وسالن غذاخوری رو انجام میدادن.
    بنده خدا ظرفو برداشت که آب و دوغ ته لیوانا رو جمع کنه. با سرعت ظرفو دنبال خودش میکشید و لیوانا رو خالی میکرد تو ظرف.
    ته سفره که رسید عین بمبی که ترده باشی تو سالن خالی از جمعیت صدای خنده ش بلند شد
    نگاه کردیم دیدیم ظرفی که برداشته آبکشه!!
    یعنی سالن رو تماما به گند کشیده بود.


    میگه مبارزه با استکبار؟!
    آمریکا رو بیرون کردیم که ثروتمون رو نبرند؛ حالام که دارن میبرن!!!

    میگم الان حکم اون داداش قلدریه که حق خواهر برادراشو داره میخوره.
    درسته اینم استکباره و باید گوششو تابوند و سر جاش نشوند کاری که هرچند دیر اما بالاخره با جناب رئیسی شروع شده و ان شاءالله ادامه هم پیدا خواهد کرد.

    اما این کجا و اونجا که کسی خارج از خانواده بیاد و سرمایه خانوادگی اونا رو بخواد تاراج کنه؟!
    باید بر غیرت و همت همچین خانه و خانواده ای فاتحه خواند
    بحث آمریکا اینجوریه

    + روز مبارزه با استکبار دو تا شعار دیگه در کنار مرگ بر آمریکا و انگلیس و اسرائیل هم که سر بدیم و البته مطالبه گری نسبت به اون دو هم داشته باشیم، کار رو دیگه تکمیل کرده ایم:

    ١.《مرگ بر استکبار . درونی و بیرونی》
    -به امیدی که روند مبارزه با چنگ انداختگان به بیت المال و ژنهای به خیال خودشان برتر با شدت و حدت بیشتری تداوم پیدا بکنه و روزی شاهد قطع دست این زالوصفتان از بیت المال باشیم آنچنان که دست اجانب رو قطع کردیم-

    ٢.《مرگ بر استکبار. مرگ بر استضعاف》 
    -مرگ بر هر فرد و نظامی که خودش رو برتر از سایرین بدونه و بخواد دیگران رو به بردگی خود بکشانه.
    و مرگ بر هر فرد و ملت بدبخت و بیچاره و زبونی که زیر بار خفت و ذلت اعمال شده ی استکبار -از نوع درونیش باشه یا بیرونی- رفته و صداش درنیاد.

    پیروزباشین


    غذا خورشت قیمه بود
    دستمو از سر سفره به زور گرفته میکشه امروز مهمون منی. باید بریم یه جوجی با هم بزنیم!
    آقا ما رو برد خونه ش، دو تا تخم مرغ نیمرو کرد و گذاشت جلومون. بفرمائین
    زل زدم تو چشاش!!
    گفت خودتون رو منبر مگه نگفتین ایقدر سخت گیر نباشین اگه از وجود چیزی رنج میبرین خودتونو تو اون زمان نگه ندارین پرش بزنین به زمانهای دیگه
    ببینین کدومتون آروم میکنه اگه گذشته گذشته اگه آینده آینده
    گذشته دور گذشته نزدیک، آینده دور آینده نزدیک
    الانم شما یه توک پا برین آینده نه چندان دور فکر کنین این جوجه ست!! و شروع کرد به قهقه زدن
    گفتم مرد حسابی! بحث این حرفا نیست آخه مگه نمیدونی من از مرغ و جوجه فقط سینه ش رو دوست دارم!!!
    حالا دیگه خنده هامون در هم آمیخته شده بود
    ولی عجب نیمرویی بود چیزی اگه از جوجه کم داشت!! خخخخخ
    ممنون رفیق!


    از وقتی فامیلیمو عوض کردم کمتر منبریه که توش اسمی از تدین نبرم!! خخخخ
    مردم! خیر دنیا میخوایین تدین
    خیر آخرت میخوایین تدین
    مردم! جامعه ای که توش تدین باشه میشه گفت جامعه وگرنه یا جنگله یا طویله!
    تدین رو دعوت کنین به شهر و روستاهاتون به کوچه محله تون دعوتش کنین به مساجدتون به خونه هاتون سر سفره هاتون باغ واملاکتون عزا عروسیتون خخخخ

    حالا از این تریبون مجازی هم اعلام کنم دوستان! رفقا! تدین یه مساله فردی صرف نیست یه امر قلبی تنها هم نیست.
    همه مون وظیفه داریم تا میتونیم زمینه تکثیرش!! رو تو کنار گوشه جامعه -شهر و روستا- فراهم بیاریم! خخخ هرچه بیشتر بهتر!! خخخ
    ببینم چه میکنین؟! خخخ
    ایشالا خدا برا شمام بسازه خخخخخ

    لبتون خندون
    دلتون شاد
    عید آغاز ولایت و امامت ولی الله الاعظم حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف مبارکا باد.


    غذا خورشت قیمه بود
    دستمو از سر سفره به زور گرفته میکشه امروز مهمون منی. باید بریم یه جوجی با هم بزنیم!
    آقا ما رو برد خونه ش، دو تا تخم مرغ نیمرو کرد و گذاشت جلومون. بفرمائین
    زل زدم تو چشاش!!
    گفت خودتون رو منبر مگه نگفتین ایقدر سخت گیر نباشین اگه از وجود چیزی رنج میبرین خودتونو تو اون زمان نگه ندارین پرش بزنین به زمانهای دیگه
    ببینین کدوم آرومتون میکنه اگه گذشته گذشته اگه آینده آینده
    گذشته دور گذشته نزدیک، آینده دور آینده نزدیک
    الانم شما یه توک پا برین آینده نه چندان دور فکر کنین این جوجه ست!! و شروع کرد به قهقه زدن
    گفتم مرد حسابی! بحث این حرفا نیست آخه مگه نمیدونی من از مرغ و جوجه فقط سینه ش رو دوست دارم!!!
    حالا دیگه خنده هامون در هم آمیخته شده بود
    ولی عجب نیمرویی بود چیزی اگه از جوجه کم داشت!! خخخخخ
    ممنون رفیق!


    شیخو هدایت کردند پشت سرم با این توجیه که اگه وسط نماز برا امام اتفاقی افتاد شما باشین!!
    تا حالا اینجور حس نکرده بودم که دنیا چقدر راحت قراره بعد از ما به کار خودش ادامه بده!!!!
    که انگار نه انگار چون مایی نه روز و روزگاری که دقیقه ای پیش وجود داشته ایم!!

    + وقتی ما رو ذره ای جدی نمیگیره، چرا ما باید اینقدر دنیا رو جدی بگیریم؟!
    غیرتم گل کرد!! خخخخ


    اگه حرف مردم هیچ ارزشی نداشت به عنوان پاداش محسنین نمیفرمود:
    و ترکنا علیه فی الآخرین

    و اینکه توصیه شده خودتون رو از مواضع تهمت دور کنین یعنی برداشت مردم مهمه
    نه که بذار بگن تا جونشون دربیاد

    بله اونجا که میدونی بر حقی و مردم بیراه میگن هیچ

    + از خودت پرسیدی مردم بخوان پشت سر ما یا بعد مرگ ما از ما یاد کنن چه جوری یاد میکنن؟!
    با چه صفتی با چه عنوانی با چه خاطره ای؟

    آلفرد نوبل یه نمونه خوبیه که تا قبل از اینکه دیر بشه نگرش مردم رو به خودش بالکل تغییر داد:

    ( او از جمله افراد معدودی بود که این شانس را داشت تا قبل از مردن، آگهی وفاتش را بخواند! حتما می دانید که نوبل مخترع دینامیت است. زمانی که برادرش لودویگ فوت شد، رومه‌ها اشتباهاً فکر کردند که نوبل معروف (مخترع دینامیت) مرده است. آلفرد وقتی صبح رومه ها را می‌خواند با دیدن آگهی صفحه اول، میخکوب شد:
    "آلفرد نوبل، دلال مرگ و مخترع مر‌گ آور ترین سلاح بشری مرد!"

    آلفرد، خیلی ناراحت شد. با خود فکر کرد: آیا خوب است که من را پس از مرگ این گونه بشناسند؟؟؟!

    سریع وصیت نامه‌اش را آورد. جملات بسیاری را خط زد و اصلاح کرد. پیشنهاد کرد ثروتش صرف جایزه‌ای برای صلح و پیشرفت‌های صلح آمیز شود.)

    و خوب الان هر کی اسمشو میشنوه به جای مرگ وکشتار و قتل و غارت دقیقا نقطه مقابلش یعنی یاد صلح وآشتی میفته
    -جایزه ای که هر ساله به شخصیتی اعطا و تو اخبار جهانی هم بصورت گسترده منعکس میشه
    هرچند که امروز جایزهه بیشتر رنگ وبوی ی به خودش گرفته اما از کار زیبا وبجای آلفرد نمیشه به خوبی یاد نکرد و درس نگرفت.


    مثلا خانواده خیلی بالایی هستین اول خانواده شهرتون کون . میرین یه دختر میگیرین از خانواده ای معمولی . بهش میگین تو از امروز دیگه با روزهای قبلت فرق داری ها. هم احترام وعزتت فرق میکنه. هم دقت و توجهت باید فرق بکنه
    حرف صحیح و بجائیه

    مساجد اینجوری اند.
    درسته تا قبل مسجدیتشون به ظاهر یه زمین معمولی بودن مثل سایر زمینهای اطراف اما عروس خدا شدن! یه نماز که به این عنوان درشون خونده شد بله اونها بود به این خواستگاری!
    دیگه معمولی نیستن هم ثواب نمازشون با نماز تو اماکن دیگه فرق داره هم حضور وجلوس در اونجا به خودی خودش ثوابه هم بایستی پاکی وپاکیزگی در اونجا رعایت بشه هم کلی کارها توش نباید انجام داد هم کلی امور توش توصیه شده

    تو روایات مساجد رو میگن بیوت الله فی ارضه -خانه های خدا در زمین- من میگم چون انتخاب شده ی خدان، عروسهای خدا در زمین هم اسم بدی نیست براشون.


    راننده تاکسی آهی میکشه و میگه:《حاجی 4 چیز این مردم پیرم کرده:

    1. میبینه طرف کامیون داشته برو بیا داشته خونه زندگی داشته معتاد که شد بدبخت شد فقیر شد خانواده ش از هم پاشید آواره کوچه خیابون شد، با اینهمه میره سمت مواد!!!

    2. میبینه آدمای بدقول و دروغگو چه جایگاهی بین مردم دارند میبینه کسی پای حرفشون تره هم خرد نمیکنه، میبینه چه فحش وناسزاها که به خود و پدرومادراشون حواله میشه، میره و دروغ میگه!! قول بیخودی میده!! بدعهدی میکنه!!

    3. دیده بدی کردند بدی دیدند خوبی کردند خوبی دیدن، باز دنبال بدی راه میفته و خوبی رو غریب وتنها واگذاشته

    4. حرص دنیا کاری باهاش کرده که صبح تا شب سگدو میزنه بدون لحظه ای استراحت بدون ساعتی لذت بدون کمترین رسیدگی به خانواده بدون اینکه حروم وحلال براش مهم باشه. نمیبینه چه آدما با چه مال ومنالی گذاشتن و رفتن؟!! نمیبینه جز کفن با خود نبردن؟!! بدبخت! فکر کردی تو از این قاعده مستثنابی؟!》

    شاید اولین باری بود که جای تحلیلای ی، دیدم یه راننده ایقدر عارفانه و تیزبینانه داره به دنیا نگاه میکنه و برا جامعه ش دل میسوزونه
    خوشم اومد ازش
    خیلی
    اونقدر که خواستم قبل پیاده شدن حتما سر و صورتشو زیر بوسه بگیرم

    وقتی پشیمون شدم که مسیر دو تومنی رو چهار تومن گرفت!! خخخخ
    از اون دست افراد آدم پیر میشه، از دست این افراد دیوونه!! خخخخ

    شایدم میخواست گروه پنجمی رو معرفی کنه:
    اونایی که خوب حرف میزنن و عمل نمیکنن!
    کاملا پیش چشم من سخنران آورد که چقدر کار مشمئز کننده ایه!!

    + شایدم پول موعظه ش رو گرفت خخخخ
    و به خوبی درک کردم پول موعظه گرفتن چقدر میتونه اثر موعظه رو با خودش ببره!
    کاش متولیان تبلیغ از ما اسالکم علیه من اجر ان اجری الا علی رب العالمین درس میگرفتند که برای تبلیغ نباید مبلغ رو آویزان مستقیم مردم بکنن!!


    مثلا خانواده خیلی بالایی هستین اول خانواده شهرتون کون . میرین یه دختر میگیرین از خانواده ای معمولی . بهش میگین تو از امروز دیگه با روزهای قبلت فرق داری ها. هم احترام وعزتت فرق میکنه. هم دقت و توجهت باید فرق بکنه
    حرف صحیح و بجائیه

    مساجد اینجوری اند.
    درسته تا قبل مسجدیتشون به ظاهر یه زمین معمولی بودن مثل سایر زمینهای اطراف اما عروس خدا شدن! یه نماز که به این عنوان درشون خونده شد بله اونها بود به این خواستگاری!
    دیگه معمولی نیستن هم ثواب نمازشون با نماز تو اماکن دیگه فرق داره هم حضور وجلوس در اونجا به خودی خودش ثوابه هم بایستی پاکی وپاکیزگی در اونجا رعایت بشه هم کلی کارها توش نباید انجام داد هم کلی امور توش توصیه شده

    تو روایات مساجد رو میگن بیوت الله فی ارضه -خانه های خدا در زمین- من میگم چون انتخاب شده ی خدان، عروسهای خدا در زمین هم اسم بدی نیست براشون.


    نماز مدرسه.
    برا بچه ها این داستانو گفتم:
    امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) کودک بودند
    امام حسن تشنه ش شد و آب خواست
    پیامبر (صلوات الله وسلامه علیه وآله) ظرف آبی رو آوردند به ایشان بدن که امام حسین یعنی داداش کوچکی دستشو دراز کرد برا آب
    سوال کردم:
    پیامبر به نظر شما چکار کردند؟!
    همه بی استثناء گفتند اول به امام حسین دادند
    گفتم نه متاسفانه.
    به امام حسن دادند!
    اتفاقا خانم فاطمه زهرا (سلام الله علیها) مثل شما براش سوال شد
    پرسید یا رسول الله! حسین کوچکتر بود چرا آب رو به ایشان ندادین؟! فرمود : آسیا به نوبت
    اونی باید اول بخوره که اول خواسته

    دیدگاه بچه ها مسلما برخاسته از فرهنگ نادرستیه که تو جامعه مون حکمفرماست؟ و اون دخل و تصرف در قواعد و قوانین به خیال کار بهتر کردنه
    در حالی که هیچ چیز بهتر از رعایت قانون نیست
    بله اگه امام حسن خودش به اختیار خودش داداش کوچکتر رو ترجیح میداد بر خودش کار بس شایسته ای انجام داده بود اما دیگری حق نداره جای اون تصمیم بگیره و عمل بکنه

    در دعوای بین فقیر و ثروتمند حق نداریم فقیر رو بر ثروتمند ترجیح بدیم به داعیه دفاع از نیازمند کما اینکه حق نداریم ثروتمند رو ترجیح بدیم به هوای ثروتش.
    هر دو به یک اندازه بده وناشایست
    در دعوای زن و شوهری اشتباهه زن رو ترجیح بدیم بر مرد در حالی که اکثرا به توجیه دفاع از ضعیفتر چنین میکنیم
    ملاک حق و حقیقته
    ملاک قانونه و تساوی افراد در برابر قانون
    فقیره؟! خیلی خوب بعد از قضاوت عادلانه ت به فکر رفع فقرش باش. این مساله ایه و قضاوت مساله ای
    زن موجود حساسیه؟! چرا شوهر رو باید بسوزونی؟!
    قضاوت درست انجام بده بعد احساس وظیفه میکنی خانم رو معرفی کن به جایی که بتونه خودش رو بازبیابه

    + هنوز خیلی نگذشته از سخنان رهبری در خصوص مساله بنزین که:
    من از سهمیه بندی بنزین سر به در نیستم ولی چون سران قوا تصمیم گرفتند حمایت میکنم!
    اولا کنایه ای به همه ما بود که علی رغم اشراف کاملی که بر مملکت دارند به خودشون اجازه نمیدن نظری در این خصوص بدن در حالی که اکثریت ما برا خودمون نظر دادیم و حکم و فتوا صادر کردیم!!
    و مهمتر اینکه خوشایند من چه باشه مهم نیست مهم اینه که وقتی قانون شد من مم به رعایت اونم ولو قانون به نظر من اشتباه و بدموقع هم بوده باشه


    دیدین ورزشکارا میخوان وارد میدان ورزشی مهمی بشن نام خدا و معبودشونو میبرن
    تو آزمونای مهمی مثل کنکور هم گاهی پدر و مادرا بچه هاشونو از زیر قرآن رد میکنن

    روایت میگه میخوای پاتو از خونه بیرون بذاری بگو: بسم الله، آمنت بالله، توکلت علی الله، ماشاءالله، لاحول ولا قوه الا بالله
    یعنی همون از در خانه که پاتو بیرون میذاری، به میدان امتحان پا گذاشتی!!
    به عرصه کارزار پا گذاشتی!!
    افرادی که باهاشون برخورد میکنی حوادثی که باهاشون برخورد میکنی همه و همه اسباب امتحان تواند

    از طرفی برمیگردی خونه میگه مستحبه سر در خونه ت بسم الله الرحمن الرحیم بزنی
    داخل خونه هم یادت نره میدان امتحان و ازمایشه!
    در واقع انسان مرتب از یه میدان آزمایش پاشو تو میدان جدید میذاره بدون اون که تمام بشه
    با نام خدا بذار و بکوش بهترین باشی


    《لکل شیء وجه، و وجه دینکم الصلوه》

    افراد رو با چهره های متفاوتی که دارند میشناسیم
    دین افراد و میزان تدینشون رو هم بخواییم بشناسیم فرمودند با نمازهاشون بشناسین
    صورت دین شما نماز شماست
    با صورت، شادی و غم افرادم شناخته میشه
    حب و بغضشون شناخته میشه
    شادابی وخستگیشون شناخته میشه
    صورتا با آدم حرف میزنن
    نمازها هم
    به وقت میخونه یا نه
    با آداب کامل میخونه یا نه
    نوافل بهش اضافه میکنه یا نه
    در مقابل فحشاء ومنکرات حفظش میکنه یا نه
    و .

    صورتا خوشگل و زیبا دارند
    نمازها هم


    دبیر شورای عالی امنیت ملی:
    کشورهای اروپایی اگر به تعهدات خود عمل نکنند، ایران گام پنجم کاهش تعهدات برجامی خود را خواهد برداشت.

    ولی. اینجور که معلومه گام به گام دیگه جواب نمیده، باید بدوین شاید جدیتون بگیرند.

    دوتا گام رو اصلا برنداری سنگین تره:
    1. گام لرزان
    2. گامی که طرف رو نلرزانه


    ١.
    آبو رها کردی تو جوب
    اما هرچه منتظر میشی میبینی به زمینت نمیرسه!!
    وارسی میکنی میبینی یه آدم بی فکر یه کیسه بزرگ آشغال انداخته وسط جوب و مسیر آبو بکلی بسته!
    چکار میکنی ؟!
    بی معطلی برش میداری؟ یا میگی بذار اول ببینم کار کدوم فلان فلان شده آشغالی بوده تا بعد؟!
    قطعا پیش از هرکار و هر سوالی میری برش میداری. آبت داره هدر میره.

    ٢.
    عبدالله بن سنان به امام صادق (ع ) عرض کرد: پسر عمویی دارم، من نسبت به او رعایت صله ارحام می کنم ولی او رعایت مرا نمی کند! و این موضوع چندین بار تکرار شده. آیا به من اجازه می دهی که من هم دیگر نسبت به او این رعایت را ننمایم؟!
    امام فرمود:
    اگر او رعایت نکند و تو رعایت کنی، خداوند رحمت خود را در هرحال به تو میرساند. ولی اگر او نسبت به تو قطع پیوند نمود و تو هم چنین کردی، خداوند هم (مشابه رفتار شما) پیوند (رحمتش را) از هر دوی شما قطع خواهد نمود!

    ٣.
    اون کیسه ای که گفتم تو جوب بعضی از ماهاست همین قطع صله رحم و قهر ونازهای فامیلیست.
    اینکه مقصر کیه؟ بماند. بالاخره نتیجه این قطع پیوندها آنچنانی که امام فرمودند قطع رحمت خداست از ما!

    مثل امشب که شب یلداست بهونه خوبیه واسه برداشتن خس وخاشاک از جوب های زندگی و جاری کردن رحمت الهی به خونه هامون

    + یکی از مستمعین:
    آخه بعضیا همچین کیسه ای انداختند که نمیشه براحتی برش داشت!
    گفتم: حتی با صدا زدن و کمک گرفتن از دیگران؟!
    خودت نمیتونی زورمندای محله رو ببین ریش سفیدا و معتمدین و حرف زنهاتون رو، ها؟!
    سرشو به نشانه تایید تکان داد و گفت: آره درسته


    ١.
    آبو رها کردی تو جوب
    اما هرچه منتظر میشی میبینی به زمینت نمیرسه!!
    وارسی میکنی میبینی یه آدم بی فکر یه کیسه بزرگ آشغال انداخته وسط جوب و مسیر آبو بکلی بسته!
    چکار میکنی ؟!
    بی معطلی برش میداری؟ یا میگی بذار اول ببینم کار کدوم فلان فلان شده آشغالی بوده تا بعد؟!
    قطعا پیش از هرکار و هر سوالی میری برش میداری. آبت داره هدر میره.

    ٢.
    عبدالله بن سنان به امام صادق (ع ) عرض کرد: پسر عمویی دارم، من نسبت به او رعایت صله ارحام می کنم ولی او رعایت مرا نمی کند! و این موضوع چندین بار تکرار شده. آیا به من اجازه می دهی که من هم دیگر نسبت به او این رعایت را ننمایم؟!
    امام فرمود:
    اگر او رعایت نکند و تو رعایت کنی، خداوند رحمت خود را در هرحال به تو میرساند. ولی اگر او نسبت به تو قطع پیوند نمود و تو هم چنین کردی، خداوند هم (مشابه رفتار شما) پیوند (رحمتش را) از هر دوی شما خواهد برید!

    ٣.
    اون کیسه ای که گفتم تو جوب بعضی از ماهاست همین قطع رحم و قهر ونازهای فامیلیست.
    اینکه مقصر کیه؟ بماند. بالاخره آنچنانی که امام فرمودند نتیجه ش قطع رحمت خداست از ما!

    مثل امشب که شب یلداست بهونه خوبیه واسه برداشتن خس وخاشاک از جوب های زندگی و جاری کردن رحمت الهی به خونه هامون

    + یکی از مستمعین:
    آخه بعضیا همچین کیسه ای انداختند که نمیشه براحتی برش داشت!
    گفتم: حتی با صدا زدن و کمک گرفتن از دیگران؟!
    خودت نمیتونی زورمندای محله رو ببین ریش سفیدا و معتمدین و حرف زنهاتون رو، ها؟!
    سرشو به نشانه تایید تکان داد و گفت: آره درسته


    با آشیخ سجادمون بگومگو داریم
    میگم چرا تو بابا باشی، من بابابزرگ؟؟!
    من بابا باشم، تو بابا کوچک خخخخ

    نمیدونستم رضوانه بابا قراره اینقدر شیرین باشه!!! خخخخ

    همه ش از کودک همسری میگن، از کودک شوهری چیزی شنیده بودین ؟! خخخخ این از آثار اونه.
    میگم که یعنی یه کم دلداریم بدین مبادا احساس پیری زودرس بهم دست بده خخخخ

    + ولی نه. باید اعتراف کنم قبلنا ریش سبیلمو که اصلاح میکردم تارهای سفیدشو از بیخ میزدم که تو چشم نباشه
    الان بخوام این کارو بکنم ملت فکر میکنن گری گرفته ام خخخخ

    دلتون خوش
    جمعتون جمع


    وارد شد دید نماز جماعت تموم شده
    یه آه بلندی کشید
    گفتم آهتو خریدارم
    گفت شما که سهله نماز همه تون رو هم که بدین عوضش نمیکنم!!
    گفتم عجبا!! اگه جماعت اینقدر کم ارزشه آهت دقیقا برا چی بود؟!
    جا خورد !!
    گفتم تذکره الاولیاء و مثنوی معنوی کمتر بخون خخخخ

    + بعد از زکات بخشی امیرالمومنین در رکوع و نزول آیه ولایت و تمجید باری تعالی از ایشون، افراد زیادی به طمع تحسین و تمجید الهی این کارو کردند اما خوب هیچکدوم اینها اون نشد دیگه

    بعضی داستانها هم برامون داستان میشن ها!! خخخخ


    خیلی وقته شعر نگفته ام
    یکی از دوستان بخشی از پیشگوئیهای شاه نعمت الله ولی رو فرستاد
    *قدرت کردگار می‌بینم-حالت روزگار می‌بینم*
    *از نجوم این سخن نمی‌گویم-بلکه از کردگار می‌بینم*
    *از سلاطین گردش دوران-یک به یک را سوار می‌بینم*
    *هر یکی را به مثل ذره نور-پرتوی آشکار می‌بینم*
    *از بزرگی و رفعت ایشان-صفوی برقرار می‌بینم (.)*
    *آخر پادشاهی صفوی-یک حسینی به کار می‌بینم*
    .
    مخصوصا اون قسمتی که متناسب با این دوره بود و بگی نگی ذوق خفته ما رو بیدار کرد.
    براش نوشتم:

    نه عوام، از جناب
    کذب ها شاخدار می بینم
    جای کار وتلاش، مردان را
    در صف خوار و بار می بینم
    وضع طوری شود که زن گوید
    شوی خود را برار می بینم!!
    خرج دستمال کاغذی بالا
    مملکت، گریه دار می بینم
    سر کوچه بزن بزن گردد
    آی چشمم. غبار می بینم!
    روزگاری سیاه در پیش است
    بدترین روزگار می بینم!
    همه جای جهان گل وبلبل
    از وطن قار قار می بینم!
    جای هر کهنه شهر قبرستان
    جای هر ده مزار می بینم!
    از چپ و راست -با این وضع-
    همه را بر کنار می بینم
    الغلط الغلط کمش باشد!
    الفرار الفرار می بینم!!✈
    من سلبریتی ام نه شا نعمت
    من یکی را هزار می بینم!!
    تا به من هم نگاه اندازند!
    راه را در هوار می بینم!!

    آن طرفتر ترامپ هم پیداست
    من بساط قمار می بینم!!


    با کسی که خرده حسابی باهاش داری برخورد میکنی، میبینی با اهل وعیالشه. با رفقای صمیمیشه.
    با اون که کلی منتظرش بودی پیداش کنی، اما میگی اینجا دیگه جاش نیست و مواخذه دور از انصاف! باشه بعد من دانم و او!!

    از قول نبی مکرم اسلام صلی الله علیه وآله وسلم خوندم که میفرمایند:
    دوست بسیار انتخاب کنید؛ زیرا خداوند شما با حیا و کریم است و شرم دارد که روز قیامت بنده خود را در حضور دوستانش عذاب نماید»
    (مسلما البته دوستانی که خود وجاهت و آبرویی داشته باشند) -نهج الفصاحه ش ح 445-

    + اهل و عیال بگیرین. و تا میتونین به دوستای صمیمیتون و به صمیمیت دوستیاتون اضافه کنین
    دنیا و آخرت بکارتون میاد

    + رسول خدا (صلى الله علیه وآله): اِنَّ الرَّجُلَ یَقُولُ فِى الْجَنَّةِ ما فَعَلَ صَدِیْقِى فُلانٌ، وَ صَدِیْقُهُ فِى الْجَحِیْمِ، فَیَقُولُ اللّهُ: أَخْرِجُوا لَهُ صَدِیْقَهُ اِلَى الْجَنَّةِ فَیَقُولُ مَنْ بَقِىَ فِى النّارِ فَما لَنا مِنْ شافِعِیْنَ وَ لا صَدِیْق حَمِیْم:
     بعضى از بهشتیان (یاد رفقای قدیمشان افتاده) مى پرسند: چه بر سر فلان دوستمان آمد -در حالى که دوستشان در جهنم است- خداوند براى این که قلب این مؤمن را شاد نماید، فرمان مى دهد دوستش را از دوزخ خارج کرده و به بهشت بفرستند!! اینجا است که باقى ماندگان در دوزخ مى گویند: واى بر ما! نه شفاعت کننده اى داریم و نه دوست مهربانى! (اشاره به آیات 100 و101 شعراء: فَما لَنا مِنْ شافِعِینَ وَ لا صَدِیق حَمِیم)


    شب تو رختخواب دراز کشیدی گیج و منگ خواب.
    یهو یه مطلب مهم یا یه نکته قشنگ به ذهنت میاد.

    به زور خودتو از رختخواب میکنی و تو همون تاریکی مدادو برمیداری و مطلبتو رو کاغذ میاری.
    صبح میری سراغ نوشته ت
    میبینی ای دل غافل! مداد نوک نداشته و تنها ردی ازش رو کاغذ افتاده که اونم هرچه زیر نور بالا و پائین میکنی قابل فهم نیست!
    اخلاص برا عمل، مثل نوکه برا مداد!!
    اگه نباشه درسته زحمتتو کشیدی اما یا هیچ اثری ازش باقی نمیمونه یا با کمترین و کوچکترین اثرات همراه خواهد بود.

    قطرات خون شهید سلیمانی که اینجور در ایران و عراق منشا حرکت و جوش و خروش شد -آنچنانی که رهبری اشاره فرمودند- نبود مگر بخاطر اخلاص بالای صاحبش.
    اخلاص در عمل = برکت در عمل

    درجاتش متعالی


    آخرین باری که تو خونه تون شتر قربونی کردین؟!
    میخندن.
    خوب آره کی داره پول شترو
    آخرین باری که گاو قربونی کردین؟!
    بازم میخندن
    خوب آره اینم زیاده حق دارین که دستاتون پایینه.
    حالا گوسفند که دیگه قربونی کردین؟
    چند نفر دستشون بالاست
    کی و براچی؟!
    بخاطر ماشینمون
    ما هم خونه ساخته بودیم
    بابابزرگم از مکه برگشته بود
    داداش کوچولومون به دنیا اومد

    آره معناشم اینه حالا که شکرخدا ما شادیم دیگران رو هم در شادی خودمون شریک کنیم
    مهمونی بدیم یا گوشتشو بین آدمای فقیر قسمت کنیم

    * خدا به پیامبرش میگه تو هم بخاطر این نعمتی که بهت دادم قربونی کن. اونم شتر !
    چون نعمتی که بهت دادم خیلی بزرگه
    برا مردم قربونی که میکنی، از خدا هم البته با نماز خوندنت تشکر کن.

    کجا این دستورو خدا به پیغمبرش داده؟!
    هیچکی نمیدونه؟!
    تو قرآنه. هر کی گفت جایزه هم داره
    حاج آقا خیلی سخته
    بیشترتون تازه حفظشم هستین
    الحمد لله رب العالمین؟ نه
    قل هوالله احد؟ نه
    اذا جاء نصرالله؟ نه

    خودم میگم:
    فصل لربک وانحر
    سوره کوثر؟ آفرین
    نماز بخون و قربونی کن
    چرا؟!
    چون انا اعطیناک الکوثر
    ما بهت کوثر دادیم خیر زیاد دادیم نعمت بزرگ و بابرکت دادیم
    کیه و چیه اون نعمت؟!
    حضرت فاطمه
    آفرین یه دختر خوب به نام فاطمه(س)

    یه دختر مودب و مهربون اهل نماز و حجاب یه خانم به تمام معنا
    برا خدا بنده خوبی بود برا پیامبرم بهترین دختر

    * یه سوال دیگه بپرسم
    کی برا شما بیشترین زحمتو کشیده؟!
    معلم؟ نه منظورم مدرسه نیست کلی میگم
    خدا؟ نه منظورم از بین آدماست
    حضرت زهرا
    بچه جان زرنگ بازی درنیار شهادت حضرت زهراست حتما میگی سوالی میکنم که جوابش اینه! نه
    از آدمای دوروبرتون
    پدر و مادر
    آفرین
    از این دوتا کدوم؟!
    مادر

    آره مادر بیشترین زحمتو برا ما کشیده
    مادراتونو چقدر دوس دارین؟
    خیلی

    * گفتم حضرت زهرا یه نعمت خیلی خیلی بزرگ بوده یکیش اینه که برا باباش برا پیغمبرمون عین یه مادر بود!
    دخترش بود ولی مث یه مادر براش زحمت میکشید
    دشمنا رو سر پیامبر خاکستر میریختن با دستش مثل یه مادر که بچه ش رو تمیز میکنه سر و صورت بابا رو پاک و پاکیزه میکرد صورت بابا رو میبوسید و.

    آقا پسرا روتونو اون ور کنین با دخترا حرف دارم:
    دخترخانما! شمام میتونین مثل حضرت زهرا برا باباهاتون مادری کنین
    خسته از بیرون میاد دستشو میشویه سریع حوله بدین دستش
     یه لیوان آب براش ببرین
    اگه میتونین چای بهتر
    مثل مادرا که به بچه هاشون میگن قربونت برم بگو بابایی دوست دارم قربونت برم بوسه هم یادتون نره
    بعضیاشون خنده ای توام با شرم تحویل میدن

    دخترا ! حالا شما گوشاتونو بگیرین
    آقاپسرا شمام میتونن برا مادراتون باباگری کنین
    هر وهر میخندن
    باباها نون میگیرن
    کمک میکنن کار میکنن
    مواظب حال زن و بچه هاشونن
    بهتون بگم از بعضی از مادرا شنیدم با افتخار میگن پسرمون ماشاءالله مرد خونه مون شده
    با وجود او غم وغصه ای نداریم
    عین یه شیر مواظب ماست
    مادر کدومتون بوده؟
    بعضیا دستشون بالاست خیلیا اما تردید دارن

    * حالا آخر کاری دخترا سه مرتبه یا زهرا. آفرین
    پسرا! نوبت شماست سه مرتبه یا حسین. احسنت
    و آخرین کلام همه با هم سه مرتبه یا علی. ماشاءالله

    علی به فریادتون برسه


    1. عالم قبر شهید با عالم قبر سایرین اونقدر فرق داره که اینها رو میگه نگین میت بلکه زندگانی هستند روزی خور نزد پروردگارشان! (ولاتحسبن الذین قتلوا. )
    با اون که دیگران هم در دارا بودن اون عالم مشترکند
    (و من ورائهم برزخ الی یوم یبعثون)

    2. عالم آخرت و مجازاتهای اون رو میگن دقیقا انعکاس همین عالم و رفتار ما در این عالمه

    (پل صراط همون صراطی ست که انسان در زندگیش طی میکنه
    اگه اینجا پاش نلغزید اونجا هم نخواهد لغزید واگه اینجا افت وخیز داشت اونجا هم قطعا چنین خواهد بود اگه اینجا سالم زندگی کرد اونجا به سلامت از پل خواهد گذشت.
    اینجا مال حرام خوردی اونجا خوراکت آتش خواهد بود
    اینجا اهل تکبر بودی اونجا زیر دست و پاها له خواهی شد و.)

    3. ظاهر قبور افراد میطلبه مطابق واقع عالمشون ساخته بشه.

    بنابراین وقتی برزخ شهید(عالم قبر شهید) متفاوت از سایرینه قبورشونم باید متفاوت از سایر قبور باشه (منعکس کننده عالم او)
    اعتراض نکنیم به حجله و ساخت وسازی که رو قبر شهیدانه

    + بدو کردم رفتم طرف یکی از قبور. براش آلاچیقی درست کرده بودند و بند و بساطی -سازه ای شبیه مقبره حافظ- به گمانی که شهیدی عالمی صالحی چیزیه.
    گفتند دوتا از بچه هاش آلمان زندگی میکنن براش اینو ساختن ! با پول چند سال قبل چهل میلیون! پولداریه دیگه!!
    فکری شدم.

    بنظرم به احترام شهدا وبزرگان نباید اجازه ساخت چنین بناهایی به خودمون بدیم
    پولداری که ارزشی نیست که بشه تو قبرستون بهش مباهات کرد! هست ؟!
    اونی که بکار میت میاد بخدا این چیزا نیست
    و جایی که پول حرف اولو میزد دیگه اینجا نیست
    اینجا ته دنیا و نقطه شروع آخرته
    باید رنگ و روش فرق کنه

    قبرستون میرفتیم که زنگار غفلت از دلمون زدوده بشه، حالا خودش شده محل غفلتی جدید

    نه - به تجمل در قبرستانها


    معمولا لحن آیاتی که در مورد پیامبران وارد شده، حاکی از طرد و تهدید و آزار و اذیت و اتهام زنی مکرر به اونها از طرف مخاطبان اونهاست.

     اما در دو مورد سخن از علم و قدرت و عظمت و تسلیم شدن دیگران و اطاعت وانقیاد از ایشان است.

    سوره نمل رو بعنوان نمونه نگاه کنین
    از پنج پیغمبر نام میبره
    موسی:
    ۱۳فَلَمّا جاءَتْهُمْ آیاتُنا مُبْصِرَةً قالُوا هذا سِحْرٌ مُبِینٌ
    ۱۴وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَیْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ ظُلْماً وَ عُلُوّا
    صالح:
    ۴۷قالُوا اطَّیَّرْنا بِکَ وَ بِمَنْ مَعَکَ قالَ طائِرُکُمْ عِنْدَ اللّهِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تُفْتَنُونَ
    ۴۹قالُوا تَقاسَمُوا بِاللّهِ لَنُبَیِّتَنَّهُ وَ أَهْلَهُ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِیِّهِ ما شَهِدْنا مَهْلِکَ أَهْلِهِ وَ إِنّا لَصادِقُونَ
    لوط:
    ۵۶فَما کانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلاّ أَنْ قالُوا أَخْرِجُوا آلَ لُوط مِنْ قَرْیَتِکُمْ إِنَّهُمْ أُناسٌ یَتَطَهَّرُونَ


    آیا لحن آیات جز آزار و تمسخر وتهدید است؟!

    ولی وقتی به داوود وسلیمان میرسه میگه:
    ۱۵وَ لَقَدْ آتَیْنا داوُدَ وَ سُلَیْمانَ عِلْماً وَ قالاَ الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی فَضَّلَنا عَلى کَثِیر مِنْ عِبادِهِ الْمُؤْمِنِینَ
    ۱۷وَ حُشِرَ لِسُلَیْمانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَ الإِنْسِ وَ الطَّیْرِ فَهُمْ یُوزَعُونَ
    ۲۱لاَ ُعَذِّبَنَّهُ عَذاباً شَدِیداً أَوْ لاَ َذْبَحَنَّهُ أَوْ لَیَأْتِیَنِّی بِسُلْطان مُبِین
    ۳٠إِنَّهُ مِنْ سُلَیْمانَ وَ إِنَّهُ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
    ۳۱أَلاّ تَعْلُوا عَلَیَّ وَ أْتُونِی مُسْلِمِینَ
    ۳۷ارْجِعْ إِلَیْهِمْ فَلَنَأْتِیَنَّهُمْ بِجُنُود لا قِبَلَ لَهُمْ بِها وَ لَنُخْرِجَنَّهُمْ مِنْها أَذِلَّةً وَ هُمْ صاغِرُونَ
    ۴۲فَلَمّا جاءَتْ قِیلَ أَ هکَذا عَرْشُکِ قالَتْ کَأَنَّهُ هُوَ وَ أُوتِینَا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِها وَ کُنّا مُسْلِمِینَ
    ۴۳وَ صَدَّها ما کانَتْ تَعْبُدُ مِنْ دُونِ اللّهِ إِنَّها کانَتْ مِنْ قَوْم کافِرِینَ
    ۴۴قِیلَ لَهَا ادْخُلِی الصَّرْحَ فَلَمّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةً وَ کَشَفَتْ عَنْ ساقَیْها قالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُمَرَّدٌ مِنْ قَوارِیرَ قالَتْ رَبِّ إِنِّی ظَلَمْتُ نَفْسِی وَ أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَیْمانَ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ

    خوب سوال:
    فرق این دو پیامبر با دیگر پیامبران چیه که این تفاوت فاحش رو در مورد اونها شاهد هستیم در حالی که همه از طرف خدای احد و واحد اومدن؟!
    فرقشون نیست مگه در داشتن و نداشتن حکومت وقدرت!
    بنابراین ت جدایی دین از ت، ت صائبی نمیتونه باشه
    مخصوصا که بسیاری از احکام و دستورات دین تا زیر سایه حکومت نره به هیچ عنوان یا به نحو کامل امکان عملیاتی شدنشون هم وجود نداره!


    برنج از شمال آورده بودن واسه فروش.
    یکی تو کف دستش ریخت و شروع کرد ورانداز کردن ظاهرش.
    یکی از ته دل، هایی کرد و جلو بینیش گرفت!
    یکی چند دونه ش رو انداخت تو دهانش و با احتیاط مشغول جویدنشون شد.
    نوبت به حاجی رسید گفت:
    تا توی دیس نبینم، نظری ندارم!!

    میخوام بگم آدمام اینجوری اند
    تا وقت استفاده کردنشون نشده به رنگ و روشون نمیشه اعتماد کرد، به عطر و بوشون، به تعریف وتمجیدی که میکنن و یا ازشون میشه

    انتخابات در پیشه و بازار  ادعا و لاف زنی داغ.
    مراقب باشیم سرمون کلاه نره


    رسول الله (صلی الله علیه و آله) :
    المُؤْمِنُ یَأْکُلُ بشَهْوَةِ أهْلِهِ ،والمُنَافِقُ یَأْکُلُ أهْلُهُ بِشَهْوَتِهِ
    مومن به میل خانواده ی خود غذا میخورد، و منافق خانواده اش به میل او می خورند.


    اگه جامعه رو هم یه خانواده بزرگ ببینیم.
    سران نظام حکم پدران جامعه رو دارند و طبق این روایت سزاواره اون جایی که منع شرعی و عقلیی در کار نیست، خواهش خودشون رو کنار گذاشته و با خواسته و میل جامعه همراهی نمایند که نتیجه این گذشت البته نیست مگر انسجام ودلگرمی بیشتر اعضای خانواده و این کم دستاوردی نیست!

    بیان مصادیقش با شما.


    قَالَتْ إِحْدَاهُمَا یَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ ۖ إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِیُّ الْأَمِینُ
    (قصص/26)

    از این آیه استفاده میشه برا واگذاری و سپردن کار به افراد دو شرط لازمه: حالا اگه کار جدی ومهمتری باشه قطعا دقت در اون دو شرط و توجه به دامنه اون دو شرط هم باید بیشتر و دقیق تر بوده باشه.
    《قوت》و《امانت》
    قوی بلحاظ بدنی و فکری، قوی از جهت بیان، قوی از ناحیه اعمال مدیریت، قوی در هر آنچه موثر در انجام ماموریت اوست.
    امین نسبت به مال وجان وعرض مردم و کار و
    مسئولیت سپرده شده به او و.

    جالبه حتی در قضیه احضار تخت بلقیس، عفریت جنی هم که موجود سرکش و خبیثی ست خودش رو بخاطر دارا بودن همین دو وصف لایق پذیرش مسئولیت از طرف جناب سلیمان میدونه:
    قَالَ عِفْرِیتٌ مِّنَ الْجِنِّ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَن تَقُومَ مِن مَّقَامِکَ ۖ وَإِنِّی عَلَیْهِ لَقَوِیٌّ أَمِینٌ
    (نمل/39)

    حالا عفریت که یعنی سرکش و خبیث، با امین بودن چطور میسازه؟!
    این از اون پیامای بزرگ آیه است که حکومت مخصوصا حکومت دینی چنان قدر و نظام مند باید عمل کنه که معارضین ومخافینش رو به تمکین در قبال اخلاقیات وادار سازد هر چند اعتقاد قلبی به اون هم نداشته باشند.

    + ۵۵ قَالَ اجْعَلْنِی عَلَى خَزَائِنِ الاَْرْضِ إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٌ
    در این آیه هم که یوسف مسئولیت خزانه داری رو از عزیز مصر طلب میکنه خودش رو متصف به اون دو شرط میدانه:
    حفیظ یعنی امانت دار، علیم یعنی دارای توان علمی (که خوب نشانگر این نکته ست که از بین همه توان و قدرتها توان علمی از جایگاه بالاتری برخورداره)

    + ما مردم معمول کوچه بازار که برا سپردن کوچکترین مسئولیت ها به دیگران مثل منشی گری مثل بازاریابی مثل فروشندگی مثل نظافت کلی شرط و شروط میذاریم -بلحاظ جنسیت، بلحاظ سن و سال، بلحاظ ظاهری، بلحاظ دست و چشم پاکی، بلحاظ خوش خلقی و.- میشه از این نکته غافل باشیم که نمیتوان همینجور مسئولیتهای کلان ی اجتماعی رو به هر شخص و گروهی سپرد؟! بلکه به جهت اهمیت کار لازمه از انواع فیلتر و صافی ها رد شده و نمره لازم رو دریافت دارند!

    البته به نظر میرسه دارا بودن همون دو شرط قرآنی -به وصف اطلاقش البته- کافی باشه و شمردن شروط فراوان باعث محروم شدن حکومت از نیروهای موثر و از طرفی احساس بیگانگی افراد از حکومت گردد.


    اشک تو چشاش جمع شده میگه:
    حاج آقا! دلم واقعا برا خودش و برنامه هاش سوخت ولی چکار کنم که بیش از دو نفر نمیتونم انتخاب کنم فلانی وفلانی هم آدمای خوب و مظلومی بودن.
    من اما دلم برا پیرمرد میسوزه که دل ساده ش رو این و اون چطور براحتی برا کسب یه رای به بازی گرفته اند!

    نمیدونم چطور با این مساله کنار بیان کاندیداهای محترم؟!.
     خونه پیرمرد و پیرزنی رفته بودم رو دیوار گلی خونه شون هنوز عکس تبلیغی مربوط به سه چهار دوره پیش مجلس چسبونده شده بود!! کنار عکس خانوادگیشون!!

    اینا به چشم قداست نگاه میکنن به نامزدی که ثبت نام کرده برا پذیرش مسئولیت در نظام اسلامی
    به چشم قداست نگاه میکنن به نماینده ای که در نظام اسلامی کار می کنه

    میخوام بگم خیلی نامردیه خیانت به این مردم صاف وساده.
    نماینده شدین حواستون باید حسابی بهشون باشه
    نشدین هم بدونین برا بعضی از مردم بعد از این پناهگاه و مایه امید به حساب میایین.


    اسم: شیخ
    فامیل: کرونایی

    نه بخدا اینجور نیست
    همینجور بعضیا از شیخ فراری بودند، حالا دیگه بدتر!! خخخخ
    بخدا همه شیخا قمی نیستن
    بخدا همه شیخای قمی کرونایی نیستن
    بخدا همه کرونایی ها شیخ نیستن
    بخدا اولین کرونایی شیخ نبود
    بخدا شیخا هم خودشون قربانی کرونان

    میگه حرم که باید شفا بده مریضی داده !!
    باباجان! حرم که سهله خود حضرات اهل بیتم مریضی و بیماری داشتن!
    چقدر حرفای نامربوط که این چند وقته زده نشده؟!
    خوب این مریضی میتونست از هرجایی شروع بشه
    از هر شهری از هر محله ای.
    عالمی که خدا پی ریزی کرده عالم اسباب و مسبباته
    اگه انتقال چنین ویروسی که هنرش سرعت سیرشه صورت نگیره خلاف طبیعته
    بحث شفاء هم خوب البته بحث دیگریست که گاهی خداوند سببیت رو از اشیاء میگیره تا دلهای مردمو به خودش توجه بده ولی این جنبه استثنائی داره.
    در یه جمله قرار نیست چیری از روال طبیعی خارج بشه -نه در ابتلاء و نه در درمان- که در این صورت میشه خلاف حکمت الهی.
    خواهشا همه چیزو با هم ببینیم
    خواهشا به همه اوصاف خدا و به همه تعالیم دین در کنار همدیگه معتقد باشیم.


    پروین کجاست که به شعر بکشه جدال مار و زنبور رو ؟!
    هر کدوم از شدت نیش خودشون میگفتن و برا هم کری خونی راه انداخته بودن !
    زنبور میگفت اونی که از تو جدیه قیافته نه زهرت
    مار میگفت تو اما زهرت عین قیافه ت کلا شوخیه و مزاح!
    قرار شد برای پایان یافتن بحث، امتحان عملی بذارن.
    رهگذری اون اطراف خوابیده بود مار نیشی زد و سریع لابلای بوته ها قایم شد
    مرد از شدت نیش از خواب پرید و زنبور رو وزوزکنان در کنار خودش دید
    با یه غرولند و فحش وناسزایی که به زنبور داد و اونو چند متری دنبال کرد، نشست و سم مار رو با مکش از بدنش بیرون ریخت و دقایقی بعد مجدد گرفت خوابید!
    زنبور در حالی که میخندید گفت حالا دیدی حق با من بود
    مار گفت هنو کار تموم نشده. ببینم تو چه میکنی؟
    زنبور نیششو در بدن مرد فرو کرد و الفرار. رهگذر بیچاره تا چشمشو باز کرد با مار نهیبی که مقابلش چنبره زده بود روبرو شد!
    آنچنان از دیدنش هول کرد که پاشد به فرار کردن و چون زهر زنبور رو نکشیده بود، افتاد به زحمت و دردسر.

    کاری به دعوای مار و زنبور و حق و ناحق اونا ندارم اما اونچه ما باید بدونیم اینه که مهمتر از حوادث برداشت ما از حوادث و طرز برخورد ما با اونهاست

    آقایون! خانما! کرونا اگه باشه نیش زنبوری بیش نیست و ما بعضا داریم معامله مار باهاش میکنیم!
    نیشت زد بشین بدون ترس و با روحیه تمام زهرشو بکش بریز بیرون. خواهی دید چیزی نیست.
    اما اگه ایستادی به فرار احتمالش زیاده که چند قدم اون طرفتر زمینت بزنه و خاکت کنه!
    تصمیم با تویه و نگاه تو

    با آرزوی سلامتی برا تک تک عزیزان


    یه تصویری دیدم از مسلمونای کشمیر در حال نماز جماعت
    چنان شانه ها رو به هم چسبانده بودند که اگه کسی حواسش به رکوع و سجودش نبود جمع ناخواسته اونو با خودش می برد
    هیچ جا همچین صحنه ای رو ندیده بودم
    کاملا میشد گفت صف تشکیل شده از افراد مختلف تبدیل شده بود به یه فرد واحد با کلی سر و تن و دست و پا!
    احساس خیلی قشنگیه و کاملا روحیه بخش
    مخصوصا تو جوامعی که مسلمونا در اقلیتند و دشمنان به هر بهانه ای متعرضشون میشن
    مثل امروز که شاهد یورش یه مشت آدم نژادپرست متعصب به این مسلمانای مظلومیم
    دعا کنین زودتر ایشالا روی آسایش ببینن

    + البته تو این شرایط کرونایی بهمون گفته شده اگه میخوایین جماعت برگزار کنین با حداکثر فاصله مجاز برگزار کنین : یه گام بلند بین افراد
    صفوف هم یک در میان بسته بشه و یه نفر بین دو صف، اتصال صف جلو و عقب رو برقرار بکنه.
    ایشالا با رعایت های لازم هرچه سریعتر شاهد ریشه کنی این ویروس منحوس از کشورمون باشیم.


    یا مقلب القلوب والابصار
    یا مدبر اللیل والنهار
    یا محول الحول والاحوال
    حول حالنا الی احسن الحال

    1. متاسفانه سال 98 در جهات مختلف همچین سال مشتی نبود ایشالا آخر کاری مردونگی کنه همینجور که داره میره غم و غصه هاش رو هم برداره با خودش ببره!

    2. رهبری معظم امسال رو سال جهش تولید نامگذاری فرمودند
    در واقع چندین ساله که نامگذاری ها حول مسائل اقتصادی ومخصوصا تولید میچرخه و معلوم میکنه تلاشهای انجام شده نتونسته رضایت ایشون رو جلب کنه
    و این نیست مگه بخاطر نقش پررنگ اقتصاد صحیح و سالم در حرکت درست نظام به سمت اهداف والای الهیش
    ایشالا امسال دیگه بشه اونی که باید بشه

    3. سال جهش تولید از تولیدات جهشی هم غافل نشین!! خخخخخ
    خلاصه خسارت کرونا رو یه جوری باید جبران کرد
     الانم که ایام ولیالی خونه نشینیه و درست وقتش

    پیروزباشین
    عیدتون مبارک 


    تب سنج تو فرودگاه ها و ورودی خروجی شهرها، آدمو یاد بارکد خوان فروشگاه ها میندازه!!
    جالب تر میشد در کنار درجه تب بلکه عوض اون، قیمت آدما رو اعلان میکرد!!

    + چقدر می ارزیم؟!
    انسانیتمون چقدره؟!
    دیگران برامون مهمند یا نه؟!
    از حق الناس چیزی میفهمیم؟!
    دینداری؟! رفاقت؟! وطن دوستی؟! ایثار؟! تعاون؟؟
    و و و

    خودت بخوای برچسب قیمت به خودت بزنی، چند میزنی؟!
    تو که علی رغم توصیه همه کارشناسا به ماندن در خونه بی ملاحظه و بی پروا بی هیچ ضرورتی بلند شدی از این شهر به اون شهر از این خونه به اون خونه و یه جامعه و امکاناتشو روزهای روزه درگیر خودت کردی!!
    ارزشت چنده قربان؟!


    کلمه جهش رو که میشنوی تو اشیاء یاد فنر میفتی
    تو حیوانات یاد قورباغه و ملخ
    رهبری تو بحث تولید چنین حرکتی رو از دولت و ملت انتظار دارن
    جهش جاییه که قدرت و توانی جمع شده باشه و یهو رها بشه
    نامگذاری رهبری میتونه ناظر به قدرتهای جمع شده و بر زمین مانده کشور در این مقوله بوده باشه

    اولین قدرتی که در مسائل اقتصادی سالهای ساله معطل مونده و رها کردنش میتونه تولید جهش بسیار کنه، نیروی کار جوانه.
    جوانی که تشنه کاره و خلاق اما متاسفانه هنوز موقعیت عرض اندام خوبی پیدا نکرده
    وظیفه امسال ما اینه که راه رو برا حضور پررنگ این نیروی عظیم باز کنیم
    با ایجاد فضای جدید یا اگه امکانش نیست با واگذاری فضاهای موجود!
    پیرمردای خسته از کار و گرفتار روزمرگی کاش امسال دیگه این پیام مهم رو درک کنن و با یه تصمیم ایثارگرانه به ماموریت تاریخی خودشون عمل نمایند.

    قدرت دومی که با بی سلیقگی و عدم مدیریت درست روی هم انباشته و بدرستی ازش استفاده نشده و میشه با رهاسازی اون جهش فوق العاده ای ایجاد نمود، سرمایه هایی ست که تو شرایط تورمی کشور جذب بازارهای کاذب شده و عملا سیستم اقتصادی کشور رو دچار اختلال هم کرده.
    با وضع قوانین درست مربوط به سرمایه ها، با ارائه مشوقات برای مولدین، با اخذ مالیاتهای سنگین از سرمایه های راکد و مضر و.

    سومین توان معطل مونده ای که اگه با اتخاذ تدابیر درست، کامل در اختیار قرار بگیره میتونه تولید رو تا به اوج پرتاب بکنه، بازار بزرگ داخلیست.
    البته از بازار مناسب همسایگان هم نباید غفلت بورزیم اما بازار داخلی بازاری مطمئن و در اختیار هست که بهره نگرفتن از اون ربطی به دشمن خارجی نداره و کامل محصول بی تدبیری خودمونه.

    اگه تا حالا راه میرفتیم امسال باید بدویم
    تنتان پرتوان

    + در مسائل اقتصادی جهش تولید میتونه تفسیر خوبی بر حول حالنا الی احسن الحال باشه
    والبته دعا مطلقه و میبایست در همه امور بالاترین درجه ش رو مدنظر قرار داده و به طرفش حرکت نمائیم.
    پیروزباشین


    تو اینهمه مدت سالهای تبلیغیم یادم نمیاد کسی رو شبانه دفن کرده باشیم
    سالها قبل بخاطر یخبندان و دیرآماده شدن قبر، به اوائل شب افتاد اما غسل و کفن و دفن نیمه شب آدمو یاد روضه خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها میندازه!
    باید بگم تو همین چند وقته تجربه ش کردم!!
    تشییع رو معمولا به ساعت شلوغی مینداختند، تدفین اول روز و تو خلوت رو تو این ایام به چشم خودم دیدم!
    کرونایی هم نبودند که اونا دیگه بندگان خدا با شرایط ویژه وخاص به خاک سپرده میشن
    مرگ های معمول اما بخاطر واقع شدن در ایام کرونایی اینجور غریبانه دارن از جمع ما میرن!

    معروفه که ما ایرانیا مرده پرستیم
    پای جنازه و تو مجلس ختم خودمون رو نسبت به کوتاهی احتمالی در قبال میت و کس و کارش خالی میکردیم و سبک میشدیم
    میخوام بگم این روزا این کارا رو هم دیگه نمیشه کرد!!
    نه بوسه خداحافظیی، نه دسته گلی، نه مجلسی، نه خرجی، نه روضه ای، نه تسلای بازماندگانی.
    هر کاری برا کسی میخوای بکنی باید تو حیاتش بکنی

    فرصت کنار هم بودن رو بهونه ای کنیم برا خدمت بیشتر و جلب رضایت بیش از پیش همدیگه
    فراغت را بهونه ای کنیم برا ارتباط تلفنی و مجازی با کسایی که باهامون خرده حسابی دارن و حلش کنیم.

    فرصت دست داد که بگم: دوستان خویشان آشنایان رفقا اگه فکر میکنین حقی به گردنتون دارم از ته دل حلالتون کردم.
    و متقابلا بزرگواری کنین اگه شما حقی به گردن من دارین که حتما دارین، با میل باطنی و طیب نفس حلالم فرمایین.

    بد نبینین
    سایه تون مستدام 


    ما آدما خیلی راحت از رسوم وسنتها برا خودمون بت میسازیم و به دست خود خودمون رو به رنج و زحمت میندازیم
    حتی شده سنت غلطی هم تلقیش کنیم اما کمتر جرات وجسارت مخالفت باهاش رو داریم
    یه خوبی کرونا اینه که ثابت کرد میشه سنتها رو پس زد بدون اینکه بخواد اتفاق خاصی هم بیفته
    پذیرایی مجالس ختم یکیش
    چهارشنبه سوری و خریدهای مفصل عید و نحسی سیزده و .
    کرونا سنت قشنگی رو باب کرد، بت شکنی رو رها نکنیم.

    + بت مقام، بت مقامات، بت رسوم، بت خرافات، بت.


    در تعارض روایات یه قاعده ای داریم به نام:
    الجمع مهما امکن اولی من الطرح
    اگه بشه بین اونا جمع کرد بهتر از دور انداختنشونه
    الانم دو مشکله داریم:
    1. اقتصاد بیمار
    2. بیماری کرونا
    واقعیت اینه که نمیشه هیچ کدوم رو فدای دیگری کرد
    مشاغلی که ریسک ابتلای به کرونا درش بالاست باید تعطیل بشه
    مشاغل کم خطر با رعایت اصول بهداشتی و فواصل لازم میبایست به چرخه کار وفعالیت برگردند
    هنر اینه که چرخه اقتصاد رو بچرخونیم و چرخه بیماری رو هم قطع کنیم
    وگرنه در هرحال مرگ در انتظار جامعه مون خواهد بود!


    رهبری تو سخنرانی نیمه شعبانشون مردم رو خیلی جدی دعوت کردند به دستگیری از فقراء مخصوصا در این ایام کرونایی که خانواده های بسیاری آسیب دیده اند و مخصوصا که ماه رمضانم پیش روست.

    فکر میکردم از مایی که خودمونم به جوری گیریم چه کاری برمیاد؟!
    طرحی به ذهنم رسید که امیدوارم با همت وهمراهی دوست و رفقا بتونیم تو پویش بزرگ مهر مهدوی که تو جامعه راه افتاده، به نوعی مشارکت داشته باشیم.

    طرح چیه؟!
    انجام اعمال استیجاری، و اختصاص دخل ودرآمد اون به فقراء.

    بنابراین تا اطلاع ثانوی عزیزانی که اعمال استیجاری نماز و روزه و قرائت قرآن دارن میتونن جهت تحقق این حرکت کارشون رو به ما و دوستانی که حاضرند در این راه به ما کمک کنند، بسپرن.

    دوستانی هم که مایلند به یاری ما بیان و اعمال مذکور رو به نفع فقراء رایگان انجام بدن (در نماز با آگاهی از احکام، و در نماز و قرآن با قرائت صحیح، روزه هم که تقریبا از همه برمیاد) اعلان آمادگی کنن تا بتونیم ان شاءالله هرچه سریعتر استارت برنامه رو بزنیم.

    + اصراری نیست مجری کار حتما ما باشیم دوستان خودشون تو منطقه خودشون که افراد رو بهتر میشناسن، میتونن طرح رو پیاده سازی فرماین.
    و البته جهت تشویق سایرین اگه خبررسانی کنین بسیار عالی خواهد بود.

    پیروزباشین


    برقا میره
    منازل ومعابر میشن قبرستانی سوت و کور
    از نور ماه وستارگانم که پشت ابرها موندن خبری نیست.
    شمع روشن میکنی
    صدایی از بیرون میاد
    در رو باز میکنی چیزی دیده نمیشه، اما میبینی همون نور ضعیف از درب باز شده منزل به بیرون افتاده.
    در حالی که اگه اولین باری باشه که با این صحنه روبرو میشی، شاید انتظار میداشتی تاریکی غلیظ و غالب بیرون به داخل خونه می افتاد!!!
    و این یعنی تاریکی چیزی جز نبود روشنائی و نور در اون مکان نیست.
    ومژده ای ست که در جنگ بین نور و تاریکی پیروزی قطعی با نور خواهد بود -ولو ضعیف تربن نور باشه و ولو غلیظ ترین تاریکی در مقابلش-
    پس اینقدر از تاریکی دنیا هراس نداشته باشیم و از روشن کردن شمعهای کوچک دریغ نورزیم!
    با همه این احوال مطمئنیم بالاخره شب خواهد گذشت و فردا خورشید عالمتاب خواهد دمید.


    . وَ هَبْ لِی مُلْکاً لایَنْبَغِی لِأَحَد مِنْ بَعْدِی إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهّابُ فَسَخَّرْنا لَهُ الرِّیحَ . وَ الشَّیاطِینَ. (سوره ص آیات 35 تا 37)
    . و حکومتى به من عطا کن که بعد از من سزاوار هیچ کس نباشد!! که تو بسیار بخشنده اى ! پس ما باد را مسخّر او ساختیم. و شیاطین را.

    آدم فکر میکنه که همچین آدمی دیگه خواسته ای نباید داشته باشه
    حکومتی در اختیار او گذاشته میشه رویایی و منحصر به فرد -تسخیر باد، تسخیر شیاطین، همکلام شدن با حیوانات، قصرهای بینظیر، لشکر عظیم و.-
    ولی بعد از رسیدن به چنین جایگاهی باز دست دعاش به سمت خدا بلنده و درخواستی داره که: . وَ أَدْخِلْنِی بِرَحْمَتِکَ فِی عِبادِکَ الصّالِحِینَ (سوره نمل آیه 19)

    پس اگه تونستی از زمره صالحین باشی چیزی رو از دست ندادی، که بالاتر از چنان حکومتی قرار گرفتن در این جایگاه ارزشمنده! که دنیا با همه مواهبش پایان یافتنیست و چیزی که باقی میمونه اونیه که رنگ خدای ازلی و ابدی به خودش گرفته باشه.


    اسمش مهم نیست طرح مواسات و مساوات و مهر مهدوی و کمک مومنانه و.
    مهم روح عمله که ارزشمنده

    از نبی مکرم درخواست کمک کرد فرمود الان چیزی در بساط ندارم همراهم بیا خدا چیزی به من داد من به تو بدم!!
    یه کسی کانه چیزفهمتر از حضرت گفت: یارسول الله! خدا تکلیف بیش از طاقت نمیکنه (یعنی حالا که ندارین طرفو ردش کنین بره) چهره رسول درهم شد و این طرز تفکر رو نپسندید.

    بزرگترا توصیه میکنن که قدر فرصتها رو بدونین و الکی از دستش ندین، پیامبر اسلام با این رفتار فهماند کمک به نیازمند یکی از این فرصتهاست.
    اگه بالفعل امکان کمکم نداشتین مترصد لحظات باشین که تا فرصت دست داد از نیازمند دستگیری کنین.

    کرونا تن ها رو از هم دور کرد، دل ها رو اگه بتونه به هم نزدیک کنه بهش نمیشه گفت بلا باید گفت نعمت.


    آخرین ارسال ها

    آخرین وبلاگ ها

    آخرین جستجو ها